دانلود سریال ممنوعه | دانلود فیلم های جدید

سریال ممنوعه | فیلم های ایرانی جدید | دانلود همه قسمت های سریال ممنوعه

۹۳ مطلب با موضوع «بیوگرافی بازیگران» ثبت شده است

سوگل قلاتیان

سوگل قلاتیان

بیوگرافی و زندگینامه

سوگل قلاتیان بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 10 اسنفد ماه سال 1364 در شهر شیراز می باشد و اصالتا اهل شیراز است و هم اکنون 32 سال سن دارد.

تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر ازدانشگاه هنر، کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از زدانشگاه تربیت مدرس است.

شروع بازیگری : وی فعالیت بازیگر خود را از سال 1389 با بازی در فیلم سیب و سلما به کارگردانی حبیب بهمنی شروع نمود . البته وی پیش از این در عرصه تئاتر فعالیت بیشتری داشته است.

سوگل غلاتیان به تازگی نیز در فصل دوم سریال لیسانسه ها به کارگردانی سروش صحت در نقش لاله به ایفای نقش پرداخته است.

ازدواج و همسرش

سوگل قلاتیان تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

اینستاگرام سوگل قلاتیان : instagram / sogol_ghalatian

سوگل قلاتیان و همسرش

عکسی از سوگل قلاتیان در کنار مصطفی زمانی و رضا یزدانی

عکسهای سوگل قلاتیان

بیوگرافی سوگل قلاتیان

سوگل قلاتیان

فیلمهای سینمایی

یک روز بخصوص (۱۳۹۴)
تیک آف (۱۳۹۴)
دوران عاشقی (۱۳۹۳)

طبقه حساس (۱۳۹۲)
خیابان‌های آرام (۱۳۸۹)
سیب و سلما (۱۳۸۹)

سریالهای سوگل قلاتیان

در حاشیه
فصل دوم سریال لیسانسه ها

جوایز و افتخارات

 کسب رتبه ی نخست خوانشگر زن در در نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی استهبان. – کسب رتبه ی نخست خوانشگر زن در یازدهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران. – کسب رتبه ی نخست بازی دهندگی عروسک بخش بزرگسال دوازدهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی دانشگاهی ایران. – کسب جایزه ی ویژه ی هیئت داوران در پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران برای نمایش “پروانه های غمگین من در یک صبح دل انگیز بهاری” – تقدیرشده به عنوان برترین کارگردانان جوان سال 1391 درجشن کانون کارگردانان خانه تئاتر. – نامزد بهترین بازیگری زن در نهمین جشن بازیگر برای بازی در نمایش “بخاطر یک مشت روبل” . – نامزد بهترین کارگردانی در یازدهمین جشنواره بین المللی تئاتر تجربه برای نمایش “اورستیا”. – نامزد بهترین کارگردانی در پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی برای نمایش ” پروانه های غمگین م
۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی آیدا نامجو و همسرش

ایدا نامجو

بیوگرافی و زندگینامه

آیدا نامجو بازیگر جوان متولد ؟ می باشد.

وی در عرصه تئاتر فعال بوده است و حضور او در سریال لیسانسه ها در نقش یک دختر به نام شادی اولین حضور او در تلویزیون می باشد . البته وی پیش از این در یک فیلم سینمایی به نام قبیله من نیز به ایفای نقش پرداخته بود.

ازدواج و همسرش

اطلاعاتی در این خصوص موجود نمی باشد.

اینستاگرام آیدا نامجو : instagram / ayda.namjou

عکسهای ایدا نامجو

ایدا نامجو بازیگر نقش شادی در لیسانسه ها

آیدا نامجو در پشت صحنه سریال لیسانسه ها در کنار هوتن شکیبا

ایدا نامجو

ایدا نامجو و سروش صحت

بیوگرافی آیدا نامجو

۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

لیلا زارع

بیوگرافی لیلا زارع ,عکس لیلا زارع ,لیلا زارع

بیوگرافی و زندگینامه

لیلا زارع بازیگر سینما و تلویزیون متولد 21 مهر 1359 در تهران می باشد و 37 سال سن دارد.

تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی مقطع کارشناسی می باشد . 

زارع فعالیت هنری و بازیگری  خود را از سال 1382 با بازی در فیلم ما همه خوبیم آغاز نمود. 

او دارای جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم ما همه خوبیم از جشنواره فجر می باشد. 

آخرین کار وی در تلویزیون نیز حضور در سریال محکومین می باشد که در نقش یک مددکار اجتماعی در آن به ایفای نقش می پردازد.

ازدواج و همسرش

لیلا زارع ازدواج نکرده است و مجرد می باشد. ( اطلاعات کامل موجود نیست).

اینستاگرام لیلا زارع : instagram/leilazare80


گفت و گو با لیلا زارع

قبل از بازی در «ارمغان تاریکی» پیشنهاد بازی در سریالی را هم داشتید؟

بله پیشنهاد که زیاد داشتم اما مشکل این بود که یا زمانم با بازی درآن سریال‌ها هماهنگ نمی‌شد یا برنامه سفری بود و با کارهای دیگر تداخل داشت. هیچ وقت این زمان را نداشتم که برای یک سریال بگذارم اما این فرصت برای «ارمغان تاریکی» پیش آمد.

فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند» آخرین حضور پررنگ شما در سینما بود و بعدها کمتر در سینما ظاهر شدید. چه شد که مسیرتان را از سینما به سمت تلویزیون تغییر دادید و در چند تله فیلم هم بازی کردید؟

من بعد از سینما وارد تلویزیون نشدم و بین فیلم‌های سینمایی‌ام کارهای 90 دقیقه‌ای هم انجام دادم. تفاوتی بین سینما و تلویزیون قائل نمی‌شوم. اگر کار تلویزیونی باشد که فیلمنامه خوبی داشته باشد و مرا به خود جذب کند تا با آن ارتباط برقرار کنم و از کارگردان و گروه حرفه‌ای برخوردار باشد، مسلما آن را قبول می‌کنم.

شخصیت سارا چه شاخصه‌ای داشت که توانست شما را به خود جذب کند؟

من اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم انگار که تمام داستان را لو دادم و نمی‌خواهم که این اتفاق بیفتد. وقتی سریال را تا آخر دنبال کنید متوجه می‌شوید که چرا این نقش را بازی کردم. چون در واقع سریال پر چالشی است. ولی خودم به خاطر اینکه سارا شخصیتش جای کار بیشتری را داشت به آن علاقه‌مند شدم و البته داستان سریال هم خیلی زیبا بود.

همسر لیلا زارع
همکاری با جلیل سامان چگونه شکل گرفت. ایشان که خودشان تجربه‌ای در سریال‌سازی نداشتند چطور به او اعتماد کردید؟

خود من هم تجربه بازی در سریال را نداشتم. به هر حال با صحبت‌ها و مشورتهایی که با کارگردان شکل گرفت دیدگاه‌های یکدیگر را شناختیم و از نقطه نظرات هم اطلاع پیدا کردیم. چون با این مشورت‌ها بود که می‌توانستیم تصمیم بگیریم با یکدیگر همکاری داشته باشیم یا نداشته باشیم. این گفت‌وگوها خیلی به من کمک کرد تا به آقای سامان اعتماد کنم و متقابلا ایشان هم به من اعتماد کردند که در نتیجه این همکاری شکل گرفت.

خودتان ترجیح می‌دهید که با چه نوع کارگردانانی همکاری کنید که دیدگاهشان نزدیک به دیدگاه شما باشد؟

هیچ زمانی ما طراحی نمی‌کنیم که چه اتفاقی برایمان می‌افتد و باید فلان نقش را بازی کنیم یا با فلان کارگردان همکاری کنیم. آدم با هر کارگردانی که کار می‌کند یکسری تجربه به دست می‌آورد.
هر چقدر هم نقش‌های متفاوت‌تری را یک بازیگر بازی کند و هر چقدر نقش‌هایی که کار می‌کند دورتر از هم باشند حداقل برای خود بازیگران این مزیت را دارد که می‌تواند ابعاد بیشتری از وجود و توانایی‌هایش را بشناسد و در معرض نمایش قرار دهد.

لیلا زارع

چطور به عرصه بازیگری وارد شدید؟ رشته اصلی‌تان که مربوط به بازیگری نبود!

من چندین بار برای نقش‌های مختلفی انتخاب شدم و حتی قرارداد هم بستم ولی این اتفاق برایم نیفتاد که آنها را بازی کنم. قبل از اینکه به سمت بازیگری بیایم خیلی نسبت به آن علاقه‌مند نبودم ولی با همان اولین کاری که بازی کردم در حین بازی به بازیگری علاقه‌مند شدم و بعدها که با تجربه‌تر شدم و نسبت به آن علاقه‌مندتر. رشته اصلی‌ام هم مدیریت بازرگانی بود ولی در ایران دیزاین خواندم. نقاشی و عکاسی هم انجام می‌دهم و عکاسی را بیشتر دنبال می‌کنم. به نظرم در این دنیا همه‌چیز به هم ربط پیدا می‌کند و رشته تحصیلی من هم بی‌ربط به بازیگری نبود.

بازی‌هایی که تابه‌حال از شما دیدم به نوعی نقش‌های آرام و بی‌سر و صدایی بوده که توانایی زیر پوستی بازی کردن‌شان را هم داشتید. می‌خواستید همیشه در قالب این گونه نقش‌ها ظاهر شوید؟

همه نقش‌هایم هم آرام نبوده و نقش‌های متفاوتی هم تجربه کردم. به نظرم امکان دارد که در کل نقش‌هایی که یک بازیگر آنها را ایفا می‌کند، ویژگی‌های آن نقش در وجود خود آدم هم باشد. شاید یک مقداری‌اش مربوط به شخصیت خود بازیگر هم باشد ولی وقتی نقشی را بازی می‌کنی بیشتر آن ویژگی نمایان‌ می‌شود. من نقش‌های متفاوتی بازی کردم و در نقش زنان عصبی هم ظاهر شدم.

پس نقش منفی هم اگر پیشنهاد بشود بازی می‌کنید؟

بله. اگر جذابیت‌های ممکن را که تا حدودی به ذهن من هم نزدیک باشد و جای کار بیشتری داشته باشد آن را بازی می‌کنم.

لیلا زارع
برای نزدیک شدن به شخصیت سارا که دختری قدیمی و سنتی است از چه منابعی کمک گرفتید؟

مشورت با خانواده، دوستان و کارگردان کمک زیادی به من کرد. در واقع از آنها حالاتی که یک دختر در آن زمان از خود نشان می‌داد و در کل رفتارهایی که انجام می‌داد را می‌پرسیدم. پرس و جو می‌کردم و می‌گشتم تا بدانم در آن دوره چه چیزی به این شخصیت از همه بیشتر نزدیکتر بوده. به رفتارهای این گونه دخترها در فیلم‌های قدیمی توجه می‌کردم و فیلم‌های خانوادگی قدیمی بیشتر می‌دیدم. یعنی اینقدر با آنها ارتباط برقرار کردم که مثلا راجع به خیلی از ریزه کاری‌هایی که در صحنه اتفاق می‌افتاد و اگر اصلا شباهتی به آن دوران نداشت من اظهار نظر می‌کردم و می‌گفتم که مثلا در قدیم چنین مسائلی نبوده. اینقدر راجع به آن دوره اطلاع پیدا کردم که دوست داشتم دقیقا در سریال بگویم که چه شکلی بود.

شخصیت سارا از ابتدا در فیلمنامه به این صورت نوشته شده بود که راهی برای هدایت شخصیت اصلی داستان باشد؟ در طول کار هم این نقش برخلاف فیلمنامه اصلی تغییراتی هم پیدا کرد؟

ما خیلی به فیلمنامه متعهد بودیم. البته یک جاهایی خود کارگردان فیلمنامه را تغییر می‌دادند و فکر می‌کنم بیشتر این تغییرات در بازنویسی شکل می‌گرفت. حالا امکان داشت یک چیزهایی در حد ریزه کاری‌های دیالوگی و میزانسن باشد که در صحنه اتفاق می‌افتاد. ولی تغییرات خیلی زیاد نبود و همانطور که گفتم همه به فیلمنامه متکی بودیم. خود من هم به آن معنی که چیزی را بداهه کنم یا کم کنم، نداشتم چون خط شخصیت همانطور که در فیلمنامه وجود داشت دنبال می‌شد. بالاخره اگر بازیگر دیگری این نقش را بازی می‌کرد تغییر پیدا می‌کرد. طبیعتا برخی از نقاط شخصیت سارا را من با توجه به ذهن و توانایی‌های خودم ساختم و به آن شکل در آوردم.

فیلمنامه هم کامل به دست شما می‌رسید؟

فیلمنامه قبل از شروع کار به دست ما رسید و سعی کردیم دورخوانی کاملی را هم انجام دهیم. تا انتهای داستان را هم می‌دانستیم و بعد کار را شروع کردیم.

برای انتخاب یک نقش به چه چیزهایی سعی می‌کنید که بیشتر توجه کنید؟

کارگردان، فیلمنامه، نقشی که هر کدام‌شان خوب باشند.

قصد دارید که همیشه در فیلم‌ها و سریال‌های خاص‌تری بازی کنید و به نوعی به سراغ کارهای گیشه و مخاطب‌پسند هم می‌روید؟

امیدوارم که اینطوری باشد. ولی اگر شخصیت جالبی باشد که کارگردان آن کار کارگردان خوبی باشد و فیلمنامه هم نظرم را جلب کند، امکان دارد که کاری فانتزی را هم بازی کنم. مهم این است که کار در همان ژانری هم که قرار دارد با قرینه و چارچوب درستی پیش برود.

عکس لیلا زارع
تجربه بازی در سریال تا الان برایتان رضایت بخش بوده؟

من متاسفانه موفق نشدم همه قسمت‌های «ارمغان تاریکی» را ببینم. به خاطر اینکه الان درگیر بازی هستم و بیشتر سر صحنه‌ام. خیلی از قسمت‌ها را موفق نمی‌شوم که ببینم ولی همه قسمت‌ها را ضبط می‌کنم که سر فرصت بنشینم و نگاه کنم. علاوه بر آن فکر می‌کنم که بازی در هر کاری به هر حال تجربه است و این نکته غیرقابل انکار است.

بازی در سینما و تلویزیون را چقدر با یکدیگر متفاوت می‌بینید؟

سینما و تلویزیون مدیوم‌شان کاملا با هم فرق می‌کند و خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. یعنی نمی‌خواهم بگویم که سینما بهتر از تلویزیون است یا تلویزیون بهتر از سینما. هر کدام جنس بازی خودشان را اقتضا می‌کنند و صد درصد با هم متفاوتند.

در حال حاضر سرگرم بازی در چه کارهایی هستید؟

الان در سریال «سرزمین کهن» آقای کمال تبریزی و کار دیگری دارم بازی می‌کنم.

بیوگرافی لیلا زارع

فیلمهای سینمایی لیلا زارع

 یک کیلو و بیست و یک گرم (۱۳۹۵)
– آذر (۱۳۹۵)
– کمدی انسانی(۱۳۹۵)
– سمفونی تولد (۱۳۹۴)
– خانه دیگری (۱۳۹۴)
فیلم غیر مجاز (۱۳۹۴)
– امتحان نهایی (۱۳۹۳)
– شیفت شب (۱۳۹۳)
– ذوب شدن پادشاه (۱۳۹۳)
– ۱۱ (۱۳۹۲)
– با دیگران (۱۳۹۲)
– شیفتگی (۱۳۹۲)
– گنجشکک اشی مشی (۱۳۹۲)
– کارناوال مرگ (۱۳۸۷)
پستچی سه بار در نمی‌زند (۱۳۸۷)
– سوپراستار (۱۳۸۷)
– خواب لیلا (۱۳۸۶)
– به امید دیدار(۱۳۸۹)
– باغ آلوچه (۱۳۸۴)
– خانه روشن (۱۳۸۴)
– ما همه خوبیم (۱۳۸۳)

سریالها

سریال محکومین ( 1396)
سرزمین مادری
ارمغان تاریکی (۱۳۸۹)

۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی متین ستوده و همسرش

متین ستوده

بیوگرافی و زندگینامه

متین ستوده بازیگر زن ایرانی متولد 22 اردیبهشت ماه سال 1364 می باشد و 32 سال سن دارد.

تحصیلات : وی دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است.

شروع بازیگری از زبان خودش : من در سنین کودکی به واسطه پدرم وارد عرصه بازیگری شدم. پدر من مدیر تصویر برداری بسیاری از فیلم ها و سریالها بود و بخشی از فعالیت‌هایش به عرصه کودک و نوجوان مربوط می‌شد در ابتدا به دلیل موقعیت پدرم وارد کار بازیگری شدم و اگر پدرم نبود در سنین کودکی این اتفاق برایم نمی‌افتاد.

البته متین ستوده در کلاس های بازیگری امین تارخ نیز شرکت کرده است. و فعالیت حرفه ای خود را با حضور در همین کلاس های بازیگری شروع کرده است.

اولین مجموعه ای که در آن حضور یافت سریال سه دونگ سه دنگ بود اما او با سریال یادآوری توانست به خوبی دیده شود و بعد از آن هم حضور در سریال لیسانسه ها.

وی به تازگی چند اثر تلویزیونی را در حال پخش دارد : سریال لیسانسه ها در نقش ترانه و نقش راضیه در سریال سر دلبران که قرار است در رمضان 96 پخش گردد.

بیوگرافی متین ستوده

ازدواج و همسرش

متین ستوده تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد


متین ستوده و همسرش

آدرس پیج اصلی اینستاگرام متین ستوده : instagram.com / matinsotudeh

خانواده متین ستوده

پدر متین کارمند بازنشسته صدا و سیما و مادرش 35 سال همه عمر و زندگی اش را وقف دانش بچه ها کرد. مادر متین 35 سال معلم کلاس اول دبستان بوده. خواهری بزرگتر از خودش داره به نام مریم و برادری بزرگتر به نام مانی، که خدای بزرگ اونها را در قالب خانواده به متین ارزانی داشته و اینکه متین مجرده می باشد و تا بحال ازدواج نکرده است

متین السادات ستوده

گفتگو و مصاحبه با متین ستوده

اما در ادامه شما مدتی از حرفه‌، بازیگری فاصله گرفتید. دلیل این اتفاق چه بود؟

پدر من دوست نداشت من ناآگاهانه درگیر مسئله بازیگری شوم به همین دلیل به من پیشنهاد کرد که بگذارم مدتی بگذرد و بعد عاقلانه در این باره تصمیم بگیرم ، از سوی دیگر مشغول درس خواندن بودم و خانواده‌ام نمی‌خواستند بازیگری سبب فاصله گرفتن از دست خواندنم شود.

رشته تحصیلی شما مدیریت بازرگانی است و فکر می‌کنم هیچ ارتباطی با هنر و بازیگری نداشته باشد؟

بله ،درست است چون من نمی‌خواستم بازیگر شوم و اصلا به آن فکر نمی‌کردم .

متین ستوده

از ورود مجددتان به عرصه بازیگری بگویید. در منابع آمده که کارگاه امین تارخ نقطه آغاز این بازگشت بود.

وقتی تصمیم گرفتم که با بازگشت خود به بازیگری یکسری چیزها را ثابت کنم در کارگاه بازیگری امین تارخ ثبت نام کردم در آن زمان دیگر دوستان قدیمی پدرم بازنشسته شده بودند و نسل عوامل پشت صحنه و کارگردانان عوض شده بود.

چطور شد وارد همکاری با سیروس مقدم شدید؟ کار با این کارگردان چطور بود؟

آرزوی دیرینه‌ من همکاری با آقای “مقدم” و ” نعمت الله” بود. این دو عزیز فوق‌العاده حرفه‌ای هستند و در هیچ زمانی تو را تنها نمی‌گذارند، انرژی مقدم فوق‌العاده است و گروه حرفه‌ای او به انسان اعتماد به نفس می‌دهد. “مقدم” و “نعمت الله” آنقدر حرفه‌ای هستند که بازیگر از همکاری با آنها لذت می‌برد در تیم مقدم همه فقط به کار و حرفه خود فکر می‌کنند و دلیل موفقیت آثار او هم همین موضوع است.

خانم “ستوده” چرا شما درخششی را که در تلویزیون دارید در سینما ندارید. دوری شما از سینما عمدی است؟

من به هیچ وجه دوست ندارم خود را به کسی یا کاری تحمیل کنم من مسیرم را درست رفتم و تمام تلاشم را می‌کنم که درست حرفه‌ام را بیاموزم و بقیه‌ راه را به دست تقدیر می‌سپارم، هنوز فرصت مناسب برای سینمایی شدنم پیش نیامده اما مطمئن هستم اگر قسمت باشد سینما هم مثل میکائیل به سراغ من می‌آید.

اگر به گذشته بر می‌گشتید همین راه را انتخاب می‌کردید؟

صد در صد. من راهی طولانی ولی درست را انتخاب کردم خیلی وقت‌ها نا امید و دل سرد شدم و همیشه فکر می‌کردم که دست بالای دست بسیار است و کسی که پارتی نداشته باشد نمی‌تواند پیشرفت کند اما خداوند همیشه همراه من بود و من را به جلو هدایت می‌کرد من از ابتدا از خدا خواستم اگر چیزی به صلاح من است برایم اتفاق بیفتد وگرنه کاری از پیش نمی رفت و خداوند همیشه هوای من را داشت اکنون نیز فکر می‌کنم خدا همراهم است و از من محافظت می‌کند و اگر امدادهایش نبود هرگز به اینجا نمی‌رسیدم.

 متین ستوده در سریال لیسانسه ها

سلفی متین ستوده در پشت صحنه سریال لیسانسه ها با رویا میرعلمی و آتنه فقیه نصیری

متین ستوده قبل از عمل

عکسی از متین ستوده قبل از عمل جراحی

اینستاگرام متین ستوده

سریالهای متین ستوده

۱۳۸۹–۱۳۹۰ سه دونگ، سه دونگ
۱۳۷۰–۱۳۷۴ این خانه دور است
۱۳۸۸ عملیات ۱۲۵
۱۳۹۱ زمانه
۱۳۹۲ یادآوری

۱۳۹۳ میکائیل
۱۳۹۳ فاخته
۱۳۹۴ غیرعلنی
۱۳۹۵ لیسانسه‌ها فصل 1 و2

۱۳۹۵ در قصه‌ها زندگی می‌کنند
1396 سر دلبران

فیلمهای سینمایی

زرد ( 1395) مصطفی تقی زاده
نرگس مست (جلال الدین دری۱۳۹۵)
خانه دیگری (بهنوش صادقی۱۳۹۴)

۱۹ آبان ۹۶ ، ۲۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

باران کوثری

 باران کوثری ,جهانگیر کوثری ,رخشان بنی اعتماد

بیوگرافی و زندگینامه

باران کوثری بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران متولد 25 مهر 1364 در تهران می باشد و هم اکنون 32 سال سن دارد.

تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته نمایش هنرستان سوره است.

کوثری از سال 1370 با فیلم بهترین بابای دنیا به کارگردانی داریوش فرهنگ وارد عرصه بازیگری شده است. و بعد از ان در فیلمهای مادرش حضور یافت.

باران کوثری

ازدواج و همسر

باران کوثری تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

همسر باران کوثری

اینستاگرام باران کوثری : instagram / barankosari


باران کوثری و پدرش و مادرش رخشان بنی اعتماد

پدر و مادر باران کوثری

جهانگیر کوثری پدر باران کوثری از تهیه کنندگان سینما و کارشناس فوتبال است و مادرش رخشان بنی اعتماد  یکی از معروف ترین کارگردانان ایرانی است. 


گفت و گو با باران کوثری

باران کوثری جزو هنرمندانی است که توانست خودش  را از زیر سایه نام های بزرگ بیرون بکشد و به عنوان یک شخصیت مستقل معرفی کند. خیلی سخت بود؟ چون حتی همین اواخر هم چنین اظهارنظرهایی گفته شد.

من حرفم این است که اصلا بگویند! من از اول برخوردم با این ماجرا این طور بوده که بله ! من جزو معدود کسانی هستم که پدرو مادرم در این رشته بودند و در هر مصاحبه ای و روی هر صحنه ای که جایزه گرفتم خودم دوباره این را یادآوری و تاکید کردم که افتخار زندگی من این است که زیر سایه این دو اسم زندگی می کنم! چرا باید خودم، خودم را از زیر این سایه بیرون بیاورم.

باران کوثری

نه! زیر سایه بودن که بد نیست. اما بحث این است که کیفیت کار خود شما معرف شماست. هیچ وقت این سختی را حس کردید؟! صادقانه!

بله! می گویم کجا! اینکه مرا دیرتر جدی گرفتند. در حالی که معتقدم به لحاظ کیفی خیلی دور از بقیه نبودم. شاید بهتر نبودم. مثلا در بیست ویکی، دوسالگی کیفیت بازی ام خیلی دور از بقیه نبود اما من دیرتر جدی گرفته شدم. حتی بعد از آنکه برای خون بازی و روز سوم جایزه گرفتم. مشکلی که اتفاقا من در تئاتر کمتر داشتم.

در حالی که شما از سینما وارد تئاتر شدید!

برای اینکه در این روند خودم توانستم خودم را بشناسانم. خیلی ها بودند که از دانشگاه پدر و مادرم مرا ندیده بودند. خیلی ها برخورد نزدیک نداشتند. خیلی از تئاتری های جوان تر بودند که من باعث آشنایی شان با خانواده ام بودم. برای همین در تئاتر من از اول جدی تر گرفته می شدم.

اما این سختی! بله! من این سختی را حس کردم. به همین دلیلی که گفتم. اما واقعیت این است که سختی به چشمم نیامد. برای آنکه نکات مثبت و با ارزش و بی نظیر داشتن چنین خانواده ای برایم خیلی بیشتر بود.

شاید اگر بخواهیم صادق باشیم یکی از چیزهایی که کمک کرد تا شما به قول خودتان جدی گرفته شوید حضور شما در تئاتر بود. به این معنا که تئاتر بی رحم تر از سینماست. سینما می تواند دست کم در کوتاه مدت حتی ناتوانی را هم به نوعی مخفی کند. اما در تئاتر این گونه نیست…

امیدوارم و ضمن اینکه به خودم هم کمک کرد. نه اینکه هدف مهم تر من سینما باشد که مثلا بیایم از تئاتر برداشت کنم برای سینما. تئاتر برای من تبدیل به یک نیاز شده است. در 10 سال اخیر حداقل من سالی یک تئاتر کار کرده ام!

باران کوثری و همسرش

عکسی از باران کوثری و حامد بهداد در پشت صحنه فیلم سد معبر

چرا چنین نیازی را حس می کنید؟

نیاز به این معنا که تجربه ای است که هیچ جای دیگر به دست نمی آید. مثل خود بازیگری. خیلی تجربه نابی است. من تجربه روی صحنه رفتن را با هیچ چیز دیگری نمی توانم مقایسه کنم. نمی توانم بگویم اگر مثلا چنان فیلمی بازی کنم مثل تجربه ای می شود که روی صحنه لذتش را می برم.

برای همین حداقل سالی یک تئاتر کار می کنم. خیلی خیلی معتقدم که به بازیگری من در سینما کمک کرده است. به قول شما چه به دید تماشاگر نسبت به من، چه به بازی خودم.

جدا از این لذت بخش بودن، برای شما در تجربه سینما و تئاتر کدام روی کدام تاثیر می گذارد؟

نمی توانم بگویم. بعضی فیلم ها لذت شان از بعضی تئاترها بیشتر است و بالعکس. نظر کلی نمی توانم درباره این بدهم که کدام تجربه را بیشتر ترجیح می دهم واقعا هر دو…

این محافظه کاری است؟!

نه اصلا! آن تئاترهایی که لذت شان را با هیچ چیز عوض نمی کنم شاید برخی شان شرایط خاصی داشتند که تعداد کمی آنها را دیده باشند. نه! حرف محافظه کارانه ای نیست! برای این نمی گویم که نخواهم جواب بدهم. بعضی تئاترها به آدم نمی چسبد.

مثل بعضی فیلم ها ولی تجربه بازی کردن جلوی حسن معجونی در نمایش «در میان ابرها» را تقریبا می توانم بگویم با کمتر فیلمی عوض می کنم. هنوز که بعد از  10 سال آن تئاتر را اجرا می کنیم به اندازه روز اول از بازی کردن در آن نمایش و بازی مقابل حسن معجونی لذت  می برم.

در حال حاضر مقوله بازیگری در کشور ما به نوعی مساله شده است. تئاترها دارند ستاره محور می شوند. که بخشی از آن هم طبیعی است. با تزریق پول و خصوصی شدن چنین روندی غیرمعمول هم نیست…

کجای دنیا این طور نیست؟! مگر در برادوی هر فصل ستارگان سینما در تئاتر حضور ندارند؟! حرفم با آنهایی است که چنین نقدی دارند.

اما از طرف دیگر موضوعی که به نوعی در حال پنهان شدن است، خود بازیگری است. اینکه کیفیت بازی بازیگران ما در چه حد است. برخی تعریف و تمجید می کنند و برخی دیگر هم به شدت منتقد هستند و هنوز بازیگران قدیمی را ترجیح می دهند. شما چه فکر می کنید؟

یکی اینکه اصولا در سینمای هیچ جای جهان این طور نیست که حتما نقشی که بازیگر بازی می کند زمین تا آسمان با نقش قبلی متفاوت باشد. این واقعا فرصتی برای هر بازیگر است. بازیگران درجه یک در جهان از آن استفاده می کنند.

در ایران هم همین طور. یک عده هم استفاده نمی کنند. نکته بعد اینکه من اصلا به این اعتقاد ندارم که تئاتر ما ستاره محور شده. برای اینکه بازیگران جوانی دارند تئاتر کار می کنند. کارشان درجه یک است و اتفاقا کارشان بیشتر از تئاترهایی فروش می کند که مثلا از ستاره ها استفاده می کنند.

منظور البته ستاره های سینماست وگرنه ستارگان خود تئاتر هم هستند…

اینکه اشکالی ندارد! بله! حسن معجونی گیشه دارد و  آدم ها به خاطر او می آیند تئاتر می بینند. به خاطر سعید چنگیزیان و الهام کردا آدم ها تئاتر می بینند. ستاره اسکندری و پانته آ بهرام را در تئاتر همانقدر پیگیری می کنند که در سینما و تلویزیون. طبیعی است که هر کس دلش بخواهد با بهترین های هر حرفه ای کار کند. حتی در مورد بازیگران سینما هم همین است.

همان طور که درهای سینما روی بازیگران تئاتر باز است، بازیگران سینما هم حق دارند اگر پیشنهاد خوب تئاتری دارند بیایند و بازی کنند. اگر جواب نداد دیگر این کار را نخواهند کرد. اگر هم خوب بود به نظرم هر بازیگری حق دارد در همه عرصه ها فعالیت کند.

به نظرم این بی انصافی است که ما محدود کنیم. کسی جای کسی را نگرفته است. هر کارگردانی حق انتخاب دارد. نقش های متفاوت یک فرصت است. من خودم از آن بازیگرانی هستم که حتی به قیمت بد بازی کردن ترجیح می دهم متفاوت بازی کنم. نه اینکه بدانم بد می شود و بازی کنم…


جوایز و افتخارات

۱۳۹۳ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش سودای سیمرغ / سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر کوچه بی‌نام برنده
۱۳۹۲ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / سی و دومین جشنواره فیلم فجر عصبانی نیستم نامزدشده

۱۳۹۰ جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن بخش فیلم‌های اول نگاه نو / سی‌امین جشنواره فیلم فجر بغض نامزدشده
۱۳۸۹ بهترین بازیگر زن یکمین جشنواره ملی فیلم جوان ایرانی ابله برنده

۱۳۸۷ سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حیران نامزدشده
۱۳۸۶ جایزه بهترین بازیگر زن نخستین جایزه اسکرین آسیا پاسیفیک؛ استرالیا خون بازی نامزدشده
۱۳۸۶ تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن یازدهمین جشن خانه سینما خون بازی برنده

۱۳۸۵ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر خون بازی
روز سوم برنده
۱۳۸۵ دیپلم افتخار بهترین نقش‌آفرینی بخش مسابقه بین‌الملل / بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر خون بازی برنده
۱۳۷۹ دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب منتقدین زیر پوست شهر
باران و بومی

فیلم سینمایی های باران کوثری

۱۳۹۶ استیگمات
1396 عرق سرد
۱۳۹۵ بی‌نامی
1395  شنل
1395 سد معبر

۱۳۹۴ هفت ماهگی
لانتوری
۱۳۹۳ خنده‌های آتوسا
 1393 فیلم خانه دختر

جامه دران
کوچه بی‌نام
۱۳۹۲ مستانه
شب بیرون
عصبانی نیستم
۱۳۹۰ آزمایشگاه
بغض
قصه‌ها

۱۳۸۹ اسب حیوان نجیبی است
من مادر هستم
قصه پریا
۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید
هیچ

۱۳۸۷ آسمان سیاه شب (مستند)
آوانتاژ (فیلم کوتاه)
پستچی سه بار در نمی‌زند
۱۳۸۶ شیرین
توفیق اجباری
دایره زنگی
کتونی سفید

حیران
میزاک
۱۳۸۵ روز سوم
خون بازی
نسل جادویی
۱۳۸۴ حاشیه مرکزی (مستند داستانی)

تقاطع
خنگ آباد
۱۳۸۳ خوابگاه دختران
گیلانه
۱۳۸۱ رقص در غبار
برگ برنده
۱۳۸۰ روزگار ما (مستند)

۱۳۷۹ زیر پوست باران (مستند)
زیر پوست شهر
۱۳۷۸ داستان‌های جزیره (فیلم اپیزودی)
۱۳۷۶ بانوی اردیبهشت
۱۳۷۳ روسری‌آبی
۱۳۷۰ نرگس
بهترین بابای دنیا

عکسهای باران کوثری

سریال های باران کوثری

۱۳۹۴ دندون طلا
۱۳۹۳ کلاه قرمزی ۹۳
۱۳۸۷ کلاه قرمزی ۸۸
۱۳۸۷ بازی درمانی در کودکان

۱۳۸۵ صاحبدلان
۱۳۷۷ بگذار آفتاب برآید

 تاتر های باران کوثری

1391 روایت ناتمام یک فصل معلق
1390 زن، رویا، کابوس
1389 منهای دو
1388 سگ سکوت

1386 کوارتت
1384 در میان ابرها
1376 آن سوی آینه

۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

حامد بهداد

حامد بهداد

بیوگرافی و زندگینامه

حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون متولد 26 آبان 1352 در مشهد می باشد و 44 سال سن دارد و اصالتا اهل خراسان می باشد

تحصیلات : بهداد دارای مدرک لیسانس بازیگری تاتر از دانشگاه آزاد تهران می باشد.

وی توسط رامبد جوان به همایون اسعدیان معرفی شدو فعالیت هنری خود را از سال 1379 با بازی در فیلم آخر بازی ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود و برای بازی در همین فیلم هم کاندید سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

وی علاوه بر بازیگر خوانندگی هم میکند و مدتی در گروه دارکوب حضور داشت . وی تاکنون چندین آهنگ با صدای خود منتشر کرده است.

ازدواج و همسرش

حامد بهداد تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

اینستاگرام حامد بهداد : instagram/Hamed_Behdad

حامد بهداد و همسرش

عکسی از حامد بهداد و باران کوثری که در بیشتر فیلمها پارتنر مقابل هم می باشد.


مصاحبه و گفتگو با حامد بهداد

حامد بهداد

بعضی از بازیگر‌ها وقتی در آثاری حضور دارند به مخاطب پیش زمینه‌ای از قصه می‌دهند، ‌اینگونه بگویم، ‌مثلا لیلا حاتمی اگر جزو بازیگران یک فیلم باشد بلافاصله به ما یادآوری می‌کند که این فیلم در فضای نقش آفرینی این بازیگر حتما به دنیای زنی می‌پردازد که یک مشکل و معضلی دارد یا غمزده است.

لطفا به من یک شخصیت زن در جهان نمایش معرفی کنید که در یک فیلم حضور دارد و هیچ مشکلی ندارد. زن این جامعه به محض ورود به جهان نمایش و سینما، با انبوهی معضل و گره دراماتیک وارد فیلم می‌شود. حالا سوال اینجاست که شما به عنوان مخاطب، چه تصویر و رازی را، همراه لیلا حاتمی در فیلم‌هایش سراغ داری. جوابش همان‌هایی است که الان شمردیم. من اما انبوهی تضاد در رفتار نقش‌هایش و بینابینی در بازی‌اش می‌بینم. معصومیتی آمیخته با رفتارهای انفجاری. پرخاشگری و غم و چه و چه. اصولا به خاطر شرایطی که بر حق و حقوق زنان رفته و آنها هم نافرجامی‌هایی را متحمل شده‌اند ما آنها را (بازیگران زن) روی پرده سینما، معترض می‌بینیم.

شاید هم سینمای ما به سمت سینمای اجتماعی گرایش پررنگ‌تری دارد و همین می‌شود که زنان سینمای ما در این کاراکتر‌ها دیده می‌شوند. زنان بازیگر ما می‌توانند و توان این را دارند تا در دنیای کاراکتر‌های زنانه دیگری نیز نقش‌آفرینی داشته باشند ولی چون سینمای ما، سینمای اجتماعی تلخ و تیره را پر تعداد‌تر در آثارخود دارد، کاراکتر پردازی‌های زنان بازیگر ما نیز در همین محورحرکت می‌کند و محدود به اینگونه پردازش‌هاست،گویا زن با معضلاتش برای سینما از این جنس جذاب‌تر است.

به کاراکتر زنان در سینمای تجاری هم نگاه کنید فضا همین است. معضلات دنیای زنانه نیز قابل‌برشماری است. افسرده است، مورد تعرض قرار گرفته، به شخصیت و هویت او احترام گذاشته نشده، نادیده گرفته شده، به حقوق انسانی‌اش بی‌حرمتی شده یا این‌که دچار سوء تفاهم در رابطه‌هایش شده، خیانت دیده، خیانت می‌کند و … در سینمای تجاری هم، کاراکترهای زنان در همین حال و هوا می‌گذرد اما وقتی در مورد شمایل کلی یک بازیگر صحبت می‌کنیم ماجرا فرق می‌کند.

بله! مثلا من وقتی می‌شنوم ‌حامد بهداد بازیگر یک فیلم شده، تصور می‌کنم مرد پرخاشگر برون‌گرایی در این فیلم هست که حامد بهداد آن نقش را بازی می‌کند.

فیلم «زندگی جای دیگری است» را دیده‌اید؟

منظورم همین است، همین که خیلی کم پیش می‌آید این کاراکتر مرد عاصی را در فضای بازیگری حامد بهداد نبینم، مثلا وقتی به تماشای فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی نشستم، باز این تصور را داشتم که حامد بهداد، مرد برون‌گرای این داستان است ولی اینگونه نبود، مثل بیشتر موارد حامد بهداد تند مزاج قصه نبود، عصبانی می‌شد ولی آستانه تحملش پایین نبود.

حالا چه فضیلتی دارد که بازیگر بر خلاف تصور تماشاگرش بازی کند؟ به نظرم وقتی یک بازیگری امتحان خود را در فضاسازی کاراکترهایی پس داده، بهتر است، گاهی اوقات کار اصلی خود را انجام دهد و تیپی را که تماشاگر از او انتظار دارد، گاهی شارژ کند.

نکته‌ای که گفتید در مورد بعضی بازیگران صحیح است، شاید شما هم باید در همان فضای مرد عاصی و برون‌گرای خود، بازیگری را ادامه دهید، قصد منفی نگاه‌کردن به این نوع بازیگری کلیشه‌ای نداشتم.

من هم برداشت منفی از حرف‌های شما نکردم. به هر حال توانایی یک بازیگر، گاهی محدود است و گاهی نامحدود. باید دید من جزو کدام دسته محسوب می‌شوم.

بیوگرافی حامد بهداد

این تاکید بر اینکه در معدود آثاری که بازی کردید، کاراکتر،‌ مردی برون‌گراست و در بیشتر موارد فردی عاصی، به این معنا نیست که حامد بهداد توان بازیگری در نقش‌هایی جز این را ندارد، شاید این خواست اکثریت کارگردانان از بهداد بوده که اینگونه بازی کند، شاید هم در سینما، بازیگری نداریم که بتواند همچون حامد بهداد اینگونه کاراکترها را به تصویر بکشد. منظور از گفتن این که کمتر دیده شده از فضای مرد عاصی در فیلم‌ها خارج شوید این نبود که توانایی‌هایتان در نقش آفرینی زیر سوال برده شود.

توانایی‌های من که زیر سوال نمی‌رود. ماجرا اینجاست که بازیگران گاهی با تیپ خاص در جهان سینما ثبت‌نام می‌شوند. به عنوان مثال جیمز استوارت، در اغلب آثار بازیگریش، تصویر یک دهاتی ساده و صمیمی را از خود به جای می‌گذارد یا جیمز کاگنی که عموما او را یک گانگستر کت و شلواری می‌بینیم.

یا مارلون براندو تصویر یک یاغی وحشی با شلوار جین و تی‌شرت (به قول هامفری بوگارت) را از او سراغ داریم. هر بازیگری با تصویر و تفسیرشخصی خودش به دنیای بازیگری اضافه و در جهان ثبت نام شده است. حالا در همین راستا، ممکن است مرا با تفسیر نادیدنی خودم نسبت به جهان خویش، مردی عصیان زده و عصبی به‌خاطر بیاورید که البته «عصبی» واژه غلطی است برای تعبیر نقد بازیگری. این برداشت از بازی و کارم، ناشی از عدم شناخت صحیح درباره بازیگری است. شاید شما،دو، سه فیلم سینمایی در بدو ورودم به سینمای ایران دیده‌اید و مرا با آن شمایل به یاد می‌آورید.

مثلا فیلم «این زن حرف نمی‌زند» را خودم خاطرم هست که، بازی بازیگران در آن زمان، شبیه ذهنیت صدا و سیما بود، مثل قالب سریال‌های شبیه «در پناه تو»، آن جوانی که مادرش صدایش می‌زد: «محمدم» و خیلی هم محبوب خانواده‌ها بود. اما من به شدت از ترسیم آن شخصیت‌های تلقینی تلویزیون فراری بودم و در همان فیلم «این زن حرف نمی‌زند» شیوه را در بازیگری مغایر با رفتار تلقینی جامعه و تفکر تلویزیونی گرفتم. آنها همه پسرهای خوب و موجهی بودند و اطوار آدم‌های مصنوعی را در می‌آوردند که البته تزریق جامعه سنتی است. می‌خواستند خوب باشند اما من با تغییری که احمد امینی در صحنه پایانی فیلم داد به عنوان بازیگر سعی کردم، متناسب با جهان واقعی خود حرکت کنم. آن صحنه پایانی «این زن حرف نمی‌زند» تمام زشتی‌ها و کثافتی که به نسل و زندگی من نسبت داده بودند، همگی را با شهامت عربده می‌کشیدم که: آری، آری من چنینم. من تمام آن صفات بدی هستم که می‌گویید و نعره می‌کشیدم: به بدترین معنیش فکر کن.

دیالوگ‌هایی که خودم برای نقش خودم نوشته بودم و احمد امینی کارگردان می‌پرسید: مطمئنی اینها را می‌خواهی بگویی؟ آن نقش سروش در فیلم «این زن حرف نمی‌زند» آن کاراکتر پسر بد و گند نام و کثافت که هزار برچسب از همجنس‌باز، فاسد، معتاد و متجاوز به او می‌چسباندند در کنار رفتار اتو کشیده و دروغین، کاراکترهای سریال‌های تلویزیونی که بیشتر شبیه تصنع اجرای مجری‌های جوان آن سال‌هایصدا و سیما بود، فریاد می‌کشید و اقرار به زشتی می‌کرد اما واقعیت داشت. برای همین، نقش و شخصیت مرا می‌پذیرفته‌ای، چون ما به ازای آن را در جامعه سراغ داشتی. دروغ نبود. مثال ژاندارک قزمیت گذشته از آتش و بی‌گناه و معصوم با لبخندی که ذهن غالب جامعه روی صورتت کشیده، نبود. گمان می‌کنم طرز شروع کارم را در بدو ورودم به سینماست که در فیلم‌هایی مثل «بوتیک»، «این زن حرف نمی‌زند» و شاید تا حدودی «کافه ستاره» بیشتر به‌یاد می‌آورید.

این سوال هم وجود دارد و این‌که حامد بهداد جزو بازیگرانی است که کم فیلمنامه به او پیشنهاد نمی‌شود، خودتان چرا بازیگری در این فضای کاراکتر را از میان نقش‌ها انتخاب می‌کنید؟

از آموخته‌هایمان در دوران دانشجویی همین است که چه نقش‌هایی را براساس توانایی‌هایمان انتخاب کنیم و در ادامه چگونه به سمت آن کاراکتر برویم و آن را ایفا کنیم. این انتخاب‌ها می‌تواند گاهی درست یا غلط باشد.

پس خودتان احساس کردید با اینگونه کاراکتر‌ها می‌توانید جای مناسب‌تری در سینما داشته باشید.

بستگی به بافت ذهنی بازیگر دارد. مثلا بازیگرانی جوان مانند رضا عطاران و رامبد جوان را در نظر بگیرید. این دو از هر موقعیت ساده و معمولی می‌توانند درون‌مایه‌های طنز و شوخی‌های نهفته در دل هر موقعیتی را پیدا کنند. می‌توانند از تماشاگر خنده بگیرند. آن‌هم در موقعیت و وضعیت‌هایی که کمتر امکان آن به چشم دیگر بازیگران می‌آید.

گفتید که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر هستید ولی ما کمترین حضور حامد بهداد را در تئاتر و روی صحنه نمایش داشته‌ایم، چرا؟

شاید حضور در سینما تبدیل به یک عادت بد شده و باید آن را احتمالا با حضور برصحنه تغییر دهم اما به غلط یا اشتباه خودم را دانشجو و علاقه‌مند به تئاتر می‌دانم. به‌خاطر می‌آورم، هم نسل‌های من که در سینما راه پیدا کرده بودند، یا مجری تلویزیون بودند یا از طریق پدرهایشان امکان حضور در برخی فیلم‌های سینما را پیدا کرده بودند یا حداکثر، مدرسه‌های خصوصی بازیگری رفته بودند. به موازات این می‌دیدم که از همسالان و نسل من که تحصیلات تئاتری داشتند، کمتر به سینما راه پیدا می‌کنند و نمی‌توانستم بدانم چرا تجربیات و دانسته‌های بعضی‌هایشان بر عکس روی صحنه، در جلوی دوربین، خوب از آب در نمی‌آید و من همیشه مترصد آن بودم که آن رهایی و آزادی بازیگر روی صحنه را جلوی دوربین سینما بیازمایم. اتفاقی که در فیلم دوم (بوتیک) توانستم آن را تجربه و ظاهر کنم.

پس برداشت ما از مرد عاصی به خاطر کاراکترهایی که شما مقابل دوربین می‌پردازید، نزدیک به واقعیت است. حامد بهداد مقابل دوربین یک مرد رها شده است.

مرد رها شده خیر! احساس و تعبیرم از بازیگری و زندگی‌ام را برون فکنی می‌کردم و نیروی حاصل از مدتی در قفس محبوس بودن را احساس می‌کردم که میل به ارائه آن در بازیگری سینما داشتم. رهایی به معنای زیبایی‌شناختی آن، رهایی به معنای خوانش شخصی من بازیگر از وقایع اطرافم در زندگی.

تاکید کردید که آنچه مقابل دوربین از حامد بهداد می‌بینیم رهایی است، حال توصیف شما از رهایی در بازیگری چیست؟

آن رهایی ویژگی و توانایی ذهنی است که بازیگر، پس از تمرین‌های بسیار آن را روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین بازیگری به دست می‌آورد که من آن را در هیچ بازیگر ایرانی سراغ ندارم. به ندرت آن را در برخی بازی‌های خسرو شکیبایی می‌دیدم. دستور عمل ذهن بازیگر، مبتنی بر شرایط حاضر و موجود روی صحنه و جلوی دوربین و ارتباط بازیگر با ذهن خود یا داشتن توانایی بدنی و نیروی جسمی برای بروز آن دستورالعمل ذهنی، بدون آن‌که چیزی کم یا زیاد باشد، چیزی که باعث شگفتی تماشاگر می‌شود.

بازی مارلون براندو در آخرین تانگو در پاریس، بهترین مثال و بیانگر مقصودم است. هنوز پس از گذشت آن‌همه سال، نمونه‌ای از بازی هیچ بازیگری تا این اندازه در دنیای سینما و نمایش سراغ ندارم. دروازه مرلین استریپ هم همچنین. در فیلم «آگوست: اوزیج کانت» تا حدی دیدم، منظورم اینهاست. همین رهایی را شما ظاهرا در بعضی از بازی‌های بهروز وثوقی دیده‌اید اما محصول استعداد و تمرین بی‌شمار آن بازیگر است، شاید در فیلم‌های «کندو» و «سوته دلان» تا حدی شاهد پردازش‌های آنی آن بازیگر در حین ایفای نقش باشیم. منظورم از رهایی، پردازش‌های انفجاری ذهن بازیگر است که البته از مسیرها و کانال‌های زیبایی شناسانه باید عبور کند و آموزش بازیگری مقصودش همین است.

رهایی روی صحنه که در بدن و صورت و سلول‌های یک بازیگر می‌بینید گاهی در انواع قاب‌ها و چارچوب‌های دوربین به دست نمی‌آید، حالا چه باید کرد که این‌همه ارتعاش افکار را به عنوان بازیگر به دوربین سینما بچشانیم، چون اصولا سینما به راحتی این امکان را به بازیگر نمی‌دهد. شاید شناخت از عکس و عکاسی این اختیار را به بازیگر بدهد که تا حدی بتواند، امکانات نمایش روی صحنه را توسط دوربین، ترجمه به بازیگری در سینما کند. من اصلا نمی‌فهمم چرا بازیگرها عکاسی نمی‌کنند.

حامد بهداد ,بیوگرافی حامد بهداد ,عکس حامد بهداد

بازیگری که عکاسی می‌داند چه برتری بر بازیگری که عکاسی را حرفه‌ای نمی‌داند، دارد؟

عکاسی، ذهن بازیگر را آماده نگه می‌دارد که وقتی مقابل دوربین فیلمبردار قرار می‌گیرد بتواند خود را از زاویه دید فیلمبردار ببیند، کمترین دلیل این است که درکی از تصویر ذهنی و نور پردازی فیلمبردار داشته باشد.

از عشق به بازیگری گفتید، این علاقه به دنیای بازیگری و این‌که بخواهید روزی خودتان بازیگر شوید از چه سنی با شما همراه شد؟

از 9 سالگی تئاتر بازی می‌کردم. معلم‌های تئاترم آن زمان در نیشابور ‌ابوالقاسم اثنی‌عشری، حمید کریمی و علی سیدانی بودند. همدوره‌ای‌هایم مهران احمدی، رضاکاهانی، امیرحسین صدیق و… بودند. در دوران دبیرستان هم اساتیدم؛ رضا صابری، داوود کیانیان، منصورهمایونی، رضاسید حسینی و زنده‌یاد رضا سعیدی بودند. از همدوره‌ای‌های آن وقت هم محمود رحیمی، محمد عاقبتی و پیام یزدانیان در خاطرم است. در دوران دانشگاه بیشتر در محضر استاد حمید سمندریان بودم. البته دیگر اساتیدی چون پرویز پورحسینی، اکبر زنجان‌پور، منیژه محامدی، امیر دژاکام، رکن‌الدین خسروی، قطب‌الدین صادقی، بهزاد فراهانی و محمود دولت‌آبادی و خیلی‌های دیگر یادم می‌آید.

میان این اساتید، نگاه‌تان بیشتر به دید هنری کدام‌شان بود؟

حمید سمندریان.

کاراکتری که سینما کم داشت و با ورود شما این کمبود از بین رفت، کاراکتر خود شماست یا طراحی شده است؟ البته الان که من مقابل شما نشسته‌ام خیلی از زاویه‌های این کاراکتر معروف حامد بهداد در فیلم‌ها را در رفتار معمولی شما هم می‌بینم.

گاهی شخصیت فیلم‌ها و خودم همزمان با هم زندگی می‌کنند ولی تشخیص آنها با من است. چرا؟ چون من کسی نیستم که شما توصیفش می‌کنید یا می‌بینید. آکنده از هزاران ماسک و نقاب هستم. نقاب‌هایی که لایه‌لایه همراه همگی ماست. ما گاهی تبدیل به مادر و پدرمان، گاهی شبیه ناخودآگاه جمعی جامعه، زمانی شبیه دیگر بخش‌های روح و ذهن‌مان می‌شویم که هر کدام به شدت متفاوت از هم هستند اما تشخیص آن، مستلزم شناخت دقیق از بازیگری و روانشناسی است. ارزیابی این مرزهای روانشناختی در بازیگری به اندازه خود انسان اهمیت دارد. تفسیری درباره ایگو و سوپرایگو هر نقش. دانشی درباره ذهن هوشیار و نیمه هوشیار نقش و بازیگرش لازم است که البته گاهی نویسنده و کارگردان آن اطلاعات را در اختیار بازیگر می‌گذارند.

به کتاب‌های انسان‌شناسی و روان‌شناسی علاقه دارید؟

به روانشناسی هم ربط دارد اما بیشتر مربوط به خود بازیگری است. در دوران آموزش دانشگاهی، واحد‌های مختلف درسی را می‌خوانیم که طرز تلقی درست‌تری نسبت به انسان و اشیا و موقعیت پیدا کنیم. به هر نحوی باید، نقش و شخصیت کشف شود. تشخیص اینکه این خود بازیگر است یا نقش که در صحنه یا فیلم حرکت می‌کند، برعهده متخصص این مقوله است. با احتیاط باید به دنیای بازیگری نزدیک شد.

بازیگری به اندازه وسعت انسان گسترده است. گاهی نویسنده و کارگردان که جهان نامعلوم خود را ترسیم کرده، می‌خواهد به شکلی محدود و مینی‌مال و گرافیکی به همراه اشاره‌هایی اندک جهان خود را نشان دهد. چرا؟ چون سینما تک بعدی است. تصور کنید نقاشی صورت شما را با دو خط بتواند طراحی کند یا سایه‌ای از صورت خود را بر دیوار خیال کنید، آیا این تصویر کاملی از شماست؟ خیر! آن مشخصاتی است که نقاش و سایه تنها با ارائه چند نشانه از شما، شما را به یاد ما می‌اندازد. درباره بازیگری و جهان نمایش هم، همین است. حال هر چقدر نویسنده و کارگردان نبوغ بیشتری داشته باشد، بیشتر به دنبال بازیگری است که درک وسیع‌تری از این نشانه پردازی‌ها داشته باشد.

از انتخاب بازیگر و ارتباط آن با کارگردان و اثر گفتید، بد نیست در همین بخش گفت‌وگو این سوال را بپرسیم که حرف‌ها می‌گوید با حامد بهداد کار کردن خیلی سخت است. بهداد در فضای پشت سر مدام با کارگردان و عوامل در چالش است. این سخنان درست است؟

این را شنیده‌اید یا تحقیق شما است؟

تحقیق که نه! ولی اغلب کسانی که با شما کار کرده‌اند این ادعا را دارند. واقعیت همین‌طور است؟

اگر هم چالشی بوده به نفع فیلم بوده است. اگر شما به عنوان بازیگری بیشتر بدانید و بخواهید مسئولانه برخورد کنید. باید چه کنید؟ راهش همین است. کاری که بازیگران تئاتر در دوره دو، سه ماهه تمرینشان به اتفاق کارگردان روی صحنه انجام می‌دهند را ما می‌خواهیم در دوره کوتاه مدت روخوانی یا جلوی دوربین انجام بدهیم. آن وقت چالش و دخالت نام می‌گیرد و چون عمدا حضور سرزنده بازیگر را توان دیدن نداریم، برایش جهانی از عیب و ایراد می‌تراشیم و البته دچار خشم و حسادت هم می‌شویم. بازیگرانی که از جهان تئاتر آمده‌اند، شناخت آکادمیک‌تری، هم در حوزه عملی و هم در حوزه نظری در مورد انسان و نقش و نقابش دارند. منتقد و تماشاگر تئاتر با عوامل تئاتر هم‌نفس‌تر است. سینما، یک جایی مرده است. جهان بین تئاتر و سینما، جهان متفاوتی است. سینما در غیبت سوم شخص اتفاق می‌افتد. یعنی یک جایی بود و الان نیست، ما داریم یک تصویر دیگری به‌دست می‌دهیم.

پس تعصبی که نسبت به حرفه خود دارید باعث این چالش می‌شود؟

تعصب ندارم، دوست می‌دارم و صد البته چالش را مثبت می‌دانم. دراین میان بعضی کارگردان‌ها و دستیارهایشان که از نفس و خودخواهی بیشتری بهره می‌برند از هر پیشنهادی که از بیرون می‌آید خشمگین می‌شوند یا مقاومت‌های بازیگر را فقط پای نکات منفی به حساب می‌آورند و دیگر خبری از آن همه تمرین و تلاش و گفت‌وگو‌های دوستانه و کارگاهی ندارند و به آن مثبت نمی‌نگرند. قرار است فیلمی ساخته شود و همین، الباقی هم خاله زنک بازی و غیبت و قزمیت بازی چند آدم ترسو است که جرات همکاری ندارند و به حقارت خودشان در دیگران توسط بدگویی و دروغگویی می‌پردازند.


حامد بهداد ,عکس حامد بهداد ,بیوگرافی حامد بهداد

جوایز حامد بهداد

دیپلم افتخار و جایزه نقدی بخش ویدئو سینما و نگاه نو برای بازی در دلخون از بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برای فیلم «دلخون» -۱۳۸۷
بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم ابوظبی برای فیلم کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره – ۱۳۸۸ (او در اختتامیه این مراسم حضور نداشت و به خاطر بازی در فیلم «آدم‌کش» در تهران بود. بهداد بخشی از جایزه نقدی خود را به نخستین جشنواره فیلم‌های کوتاه ایرانی در کانادا تقدیم کرد. وی یکی از داوران جشنواره فیلم کوتاه کانادا بود)

برندهٔ تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره حافظ (دنیای تصویر) برای فیلم «روز سوم» – ۱۳۸۸
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «جرم» -۱۳۸۹
برنده چهره سال بازیگری جشن یک سالگی مجله رونا – ۱۳۸۹

برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در نخستین دوره جشن ستارگان مجله اتفاق نو برای فیلم «جرم» – ۱۳۹۰
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای فیلم «سدمعبر» – ۱۳۹۶

فیلم های حامد بهداد

۱۳۹۵ فیلم سد معبر
۱۳۹۴ نیمه شب اتفاق افتاد
۱۳۹۴ هفت ماهگی
۱۳۹۴ هیهات

۱۳۹۳ فیلم خانه دختر
۱۳۹۳ چهارشنبه خون به پا می‌شود
۱۳۹۲ آرایش غلیظ
۱۳۹۲ چرک‌نویس

۱۳۹۲ زندگی جای دیگریست
۱۳۹۱ چه خوبه که برگشتی
۱۳۹۱ فرزند چهارم
۱۳۹۰ بی‌تابی بیتا
۱۳۹۰ به فاصله یک نفس

۱۳۹۰ پله آخر
۱۳۹۰ نارنجی پوش
۱۳۸۹ انتهای خیابان هشتم
۱۳۸۹ جرم

۱۳۸۹ سعادت‌آباد
۱۳۸۹ پرتقال خونی
۱۳۸۹ قبرستان غیرانتفاعی
۱۳۸۸ هفت دقیقه تا پاییز
۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید
۱۳۸۸ آدم‌کش
۱۳۸۷ بیداری

۱۳۸۷ کیمیا و خاک
۱۳۸۷ کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره
۱۳۸۷ موج سوم
۱۳۸۷ مردی که گیلاس‌هایش را خورد
۱۳۸۷ محاکمه در خیابان
۱۳۸۷ زندگی با چشمان بسته

۱۳۸۷ دل خون
۱۳۸۷ شبانه روز
۱۳۸۶ دو راه حل برای یک مسئله
۱۳۸۶ هر شب تنهایی
۱۳۸۶ مجنون لیلی
۱۳۸۶ تسویه‌حساب

۱۳۸۶ رؤیای زمین
۱۳۸۶ دایره زنگی
۱۳۸۵ حس پنهان
۱۳۸۵ آدم
۱۳۸۵ روز سوم
۱۳۸۴ باغ فردوس، پنج بعدازظهر
۱۳۸۴ پیشنهاد بی‌شرمانه به نقاش مرده
۱۳۸۴ رقص با ماه
۱۳۸۴ عروس کوهستان
۱۳۸۳ کافه ستاره

۱۳۸۲ این زن حرف نمی‌زند
۱۳۸۲ خواهرخوانده
۱۳۸۱ بوتیک
۱۳۸۱ چای تلخ
۱۳۷۹ آخر بازی

سریال های حامد بهداد

۱۳۷۹: همسفر (اپیزود فردا دیر است) (کارگردان:قاسم جعفری) در نقش: سیامک
۱۳۸۳: سایه آفتاب (کارگردان:محمدرضا آهنج) (نویسنده :سید سعید رحمانی) در نقش: رضا

۱۳۸۶: یک مشت پر عقاب (کارگردان:اصغر هاشمی) در نقش: امیرحسین دانشور
۱۳۸۷: آخرین دعوت (کارگردان:حسین سهیلی‌زاده)در نقش:عماد خلیلی
۱۳۹۰: سقوط آزاد (کارگردان:علیرضا امینی) در نقش: سرگرد امیر صابری

۱۳۹۱: آسمان من (کارگردان:محمد رضا اهنج) در نقش محسن
۱۳۹۳: کیمیا (کارگردان:جواد افشار) در نقش شهید جهان آرا
۱۳۹۴: دندون طلا (کارگردان:داوود میرباقری) (پخش در شبکه خانگی)

فیلم های تلویزیونی حامد بهداد

۱۳۸۱: صبح روزی که متولد شدم – (کارگردان:محمدرضا آهنج) در نقش:سعید
۱۳۸۲: شب عقرب – (کارگردان:مسعود آب پرور) در نقش:سعید

۱۳۸۲: خواهرخوانده – (کارگردان:بهروز حسین‌زاده) در نقش:سعید (سیامک)
۱۳۸۴: عروس کوهستان – (کارگردان:یوسف سید مهدی)
۱۳۸۵: تله روباه – (کارگردان:علیرضا اسحاقی) – حضور افتخاری

۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی بهرام رادان و همسرش

بهرام رادان

بیوگرافی و زندگینامه

بهرام رادان بازیگر و خواننده ایرانی متولد 8 اردیبهشت 1358 در تهران می باشد و 38 سال سن دارد.اصلیت وی تهرانی می باشد.

تحصیلات : رادان دارای مدرک مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد تهران می باشد. 

شروع بازیگری : بهرام رادان فعالیت هنری خود, را از سال 1379 با بازی در فیلم شور عشق ساخته نادر مقدس آغاز نمود. 

رادان برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برای فیلم شمعی در باد شده است. 

خوانندگی : او علاوه بر بازیگری نیز در عرصه خوانندگی فعالیت کرده است و آلبومی به نام روی دیگر نیز از وی منتشر شده است.

ماجرای ازدواج و همسرش

بهرام رادان تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد . چندی پیش وی با انتشار یک عکس در کنار یک زن در صفحه اینستاگرامش خبر عروسی اش را داد ! اما این خبر واقعیت نداشت و دروغ سیزده او بود ! این عکس در واقع مربوط به حضور او در یک فیلم آمریکایی می باشد.

بهرام رادان و همسرش

ادامه مطلب...
۱۵ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی رضا عطاران و همسرش

رضا عطاران

بیوگرافی و زندگینامه

رضا عطاران بازیگر نویسنده و کارگردان ایرانی متولد 20 اردیبهشت 1347 در مشهد می باشد و 49 سال سن دارد.

وی فرزند سوم خانواده است و دوخواهر بزرگتر از خودش دارد و پدرش اصالتا اهل کاخک گناباد می باشد. وی مادر خود را در همانا سال اول تولدش به دلیل زلزله از دست داد.وی متاهل است و ازدواج کرده است.

تحصیلات : او دیپلم اقتصاد خود را از مشهد گرفت. عطاران برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی به تهران آمد و در دانشکده هنر های زیبایی مشغول به تحصبل شد. 

رضا عطاران کار اصلی خود را در دهه 1360 در تئاتر مشهد با حسن حامد شروع کرد. 

وی برای اولین بار در سال 1372 در مجموعه پرواز 57 به کارگردانی مهران مدیری و شیرین جاهد جلوی دوربین رفت.  بعد از آن در سال 73 نیز در مجموعه ساخت خوش مدیری حضور یافت و بعد از در سال 78 با کارگردانی اولین مجموعه تلویزیونی اش به نام سیب خنده به خوبی شناخته شد.

او چندین سال هست که نه کاری برای تلویزیون ساخت است و نه به تلویزیون آمده است.

رضا عطاران سال 92 در سی و دومین جشنواره فیلم فجر برای طبقه حساس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد. 

رضا عطاران در سال 93 لقب پوسازترین بازیگر سینمای ایران را گرفت .

ادامه مطلب...
۱۵ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی حامد هاکان+ علت فوت

حامد هاکان

حامد هاکان خواننده و آهنگساز موسیقی پاپ روز چهارشنبه 12 مهرماه به علت ایست قلب از دنیا رفت.

حامد هاکان

بیوگرافی حامد هاکان

حامد هاکان متولد 17 مرداد ماه سال 1362 در شهر ری می باشد و 34 سال سن داشت.او سه برادر و یک خواهر داشت.

وی در دهه 80 یکی از محبوبترین خواننده ها بود . وی در آن زمان در کنار محسن چاوشی و محسن یگانه نیز همکاری کرده بودو حاصل همکاری شان اجرای قطعه نشکن دلمو بود.

یک خانواده مذهبی به دنیا آمده است و از دوران کودکی به خواندن علاقه زیادی داشته است و از سن ۶ سالگی خواندن را با اشعار مذهبی شروع کرد و بیشتر سنتی کار میکرد ولی در ۱۶یا ۱۷ سالگی روحیاتش تغییر کرد و به سمت موسیقی پاپ کشیده شد و به خاطر موقعیت خانوادگیش نمیتوانست هیچ سازی را به خانه ببرد و به همین خاطر آهنگ سازی را با کامپیوتر و با نرم افزارهای موسیقی آغاز کرد ؛ آشناییش با کامپیوتر خیلی سریع باعث پیشرفت او شد و رشته تحصیلی او کامپیوتر است.

مشوق اصلی خود را در زمینه موسیقی دایی مهربانش میداند که در این راه خیلی به او کمک کرده است ؛ نام خانوادگیش را از ذاکری نسب به هاکان تغییر داد که این نام ؛ نامی ترکی است و انتخاب آن داستانجالبی دارد.

تابستان سال ۱۳۸۳ اولین آلبوم خود را با نام (قاتل حرفه ای) با ۱۲ تراک بصورت اینترنتی منتشر کرد که از جمله آهنگ های آن میتوان به (قاتل حرفه ای ؛ غم دریا ؛ نپیچون مارودیگه ؛ ندای من ؛ خدای من ؛ دنیا ؛ سپیده و……) اشاره کرد. با این آلبوم به عنوان یکی از سیاه خوانان موسیقی پاپ معرفی شد ، بعد از آن به دنبال موسیقی الکترونیکی و سازهای مربوط به آن رفت و یکی از اولین کسانی بود که از Dj در موسیقی اش استفاده کرد که از جمله آنها میتوان به قطعه زیبای (سگ محلی) اشاره کرد.

بعد از آلبوم قاتل حرفه ای حامداز طریق یکی از دوستان با محسن چاوشی آشنا شد و در آلبوم محسن چاوشی (خودکشی ممنوع) به عنوان خواننده میهمان حضور داشت که از جمله در همین تراک خودکشی ممنوع اوست که با محسن چاوشی مصاحبه کوتاهی انجام میدهد و نیز در تراک آهای خبر نداری و تراک آخر این آلبوم حظور دارد.

حامد هاکان در تابستان ۱۳۸۴ (آلبوم قاتل حرفه ای ۲) را با همکاری محسن چاوشی آماده و روانه بازار کرد و انتشار این آلبوم شهرت آن را دوچندان کرد. سبکی که حامد هاکان به موسیقی پاپ ایران آورد سبک جدیدی بود ، بله سبک سیاه که تا آن زمان کسی با این سبک زیبا آشنا نبود.

بعداز (آلبوم قاتل حرفه ای ۲) حامد در سال ۱۳۸۵ آلبوم مشترکی با آقای علی ایرج به نام (لوتی دست خوش) را آماده کرد ؛ ولی متاسفانه به دلیل بعضی مسائل این آلبوم روانه بازار نشد و بعضی تراک های این آلبوم بدون اجازه حامد منتشر شد.

دتی بعد اعلام کرد آلبومی آماده پخش دارد با نام (خود فروش) که اشعار آن را خود او و مریم حیدرزاده سروده اند که بنا به دلایلی آن آلبوم هم منتشر نشد.

حامد موسیقی ترکی استانبولی را بسیار دوست دارد و در تنظیم قطعاتش از آن استفاده میکند و ترانه اکثر کارهایش را خودش سروده ولی از ترانه سراهای دیگرهم شعر میگیرد که ازجمله

آنها میتوان به استاد داریوش ایزدپور و خانم مریم حیدرزاده اشاره کرد ؛ در کل حامد دوست دارد کاری را بخواند که موضوع داستانش واقعی باشد و برای خودش اتفاق افتاده باشد.

حامد هاکان کیست ؟

ائمه اطهار را دوست میدارد و از بین آنها ارادت خاصی به امیر المومنین امام علی (ع) دارد و یک قطعه بسیار زیبا با نام (امام علی) را که قرار بود برای تیتراژ آخر یک سریال تلویزیونی پخش شود که این سریال به مرحله پخش نرسید را خوانده که حتی این آهنگ از رادیو جوان هم پخش شد و آهنگ زیبای (دلم به عشق یارم) را با صدای زیبای خود برای امام حسین (ع) بازخوانی کرده و یک دمو بسیار زیبا بانام یا زهرا را برای حضرت فاطمه زهرا (س) آماده پخش کرده است که امید واریم این قطعه زیبا هرچه زودتر بصورت کامل پخش شود.

 در سال ۱۳۸۵ برای مدت کوتاهی به کشور امارات رفت و در شهر دبی زندگی کرد و چند قطعه زیبا با آهنگ سازی استاد حسن شماعیزاده را آماده پخش کرده است و خودش از سفرهایی که به کشور امارات داشته بسیار راضی است و اعتقاد دارد در زمینه موسیقی نیز کمک زیادی به او شده است.

ساخت و انتشار آهنگ بسیار زیبای (من کشتمش) از اشعار خانوم ترانه مکرم توسط او دردسرهای زیادی برایش بوجود آورد که جریان مفصلی دارد و بعد از حامد آقایان حمید عسکری و مهدی مقدریان و حسام یار یار این آهنگ را بازخوانی کردند که بعد آقای مهدی مقدریان با مصاحبه بسیار زیبایشان از حامد هاکان قدردانی کردند. از ویژگی های اخلاقی حامد میتوان به انتقاد پذیری ، راستگویی ، خوش اخلاقی ، شوخ طبعی و……اشاره کرد. ورزش را دوست دارد و به شطرنج بسیار علاقه دارد.

حامد هاکان بیشتر وقت را در خانه است و به ساخت ملودیهایش میپردازد و از بین بازیگران ایرانی بازی امین حیایی را بسیار دوست دارد و به عطر بسیار علاقه دارد و به ظاهرش خیلی اهمیت میدهد و از یک نواختی بسیار متنفر است ، چه در کار و چه در زندگی و هر روز به دنبال ایده ای نو است و تا زمانی که حرفی تازه برای گفتن نداشته باشد کاری ارائه نمیدهد و معتقد است موسیقی را نمیتوان محدود به زمان و مکان کرد و میگوید قانونش در موسیقی بی قانونی است.

در زمینه خواندن و آهنگسازی از کسی تقلید نکرده است و علاقه زیادی به اجرای آهنگ های دو صدایی دارد و تاکنون بیش از ۱۰۰ تراک با صدای او منتشر شده و تعداد زیادی آهنگ را در آغاز کارش بصورت تمرینی خوانده که خودش از پخش شدن آنها راضی نبوده که از جمله آنها میتوان به قطعه (فرنگیس) اشاره کرد.
از بین خوانندگان داخل کشور صدای محمد اصفهانی و فریدون اسرایی را میپسندد.

علت فوت حامد هاکان

۱۲ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی زیبا بروفه و همسرش

زیبا بروفه

بیوگرافی و زندگینامه

زیبا بروفه  Ziba Boroufeh بازیگر سینما و تلویزیون متولد 29 شهریور 1354 در تهران می باشد و 42 سال سن دارد.

تخصیلات : وی دارای مدرک لیسانس حقوق قضایی است. 

بروفه فعالیت هنری و بازیگری خود را از سال 1375 با بازی در فیلم شب روباه ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود. اما حضور او در مجموعه مجید دلبندم در سال 77 باعث شد وی به خوبی شناخته شود و یادها بماند.

ازدواج و همسرش

زیبا بروفه متاهل است و چندسالی هست ازدواج کرده است. همسر او پیام صابری از طراحان گریم و چهره پرداز سینما است

زیبا بروفه و همسرش

همسر زیبا بروفه

زیبا بروفه و شوهرش پیام صابری

اینستاگرام زیبا بروفه : instagram/zibabroufeh

گفتگو با زیبا بروفه

من بازیگرم نه کارمند!

من از ابتدای ورودم به سینما آدم منصفی بودم. خیلی دلی کار کردم و هرگز توقع دستمزدهای آنچنانی نداشتم. طی این یکی دو سال اخیر چندان پیشنهاد دلچسبی نداشتم. شاید هم خیلی پرتوقع عمل کردم و مدام منتظر پیشنهادی بهتر ماندم. دوست ندارم به صرف دیده شدن و نقش بازی کردن کاری را قبول کنم؛ این برایم خوشایند نیست. برایم مهم است اگر کار می‌کنم خودم نقش را دوست داشته باشم چون اگر نقشی را دوست نداشته باشم نمی‌توانم مانند کارمند عمل کنم و نقش را بازی و پولم را دریافت کنم و تمام.

خیلی زود به شهرت رسیدم

من در سنین خیلی جوانی و درست زمانی که تنها یک ماه بود کار بازیگری را شروع کرده بودم، به شهرت رسیدم. سریال «مجید دلبندم» آنقدر بین مردم محبوب شد که همه مرا به چهره و نام در کوچه و خیابان می‌شناختند. همین موضوع باعث شد کمی توقعم بالا برود و پیشنهادهای مختلف را رد می‌کردم. پیشنهاد‌ها به حدی زیاد بودند که فرصت نمی‌کردم همه‌شان را بخوانم.

جالب اینکه گاهی وقتی فیلم یا سریالی می‌دیدم، حس می‌کردم چقدر داستان آن آشناست و تازه یادم می‌افتاد که فیلمنامه را قبلا خوانده‌ام و نقشی در آن فیلم یا سریال به من هم پیشنهاد شده بوده. با این اوصاف برایم خوشایند نیست پس از چند سال دوری از سینما با نقشی که دوست ندارم به دنیای بازیگری بازگردم. 

دستمزد پایین‌تر از حد معمول توهین به بازیگر است

در مقوله دستمزد های سینما یک حداقل و یک حداکثری وجود دارد. وقتی میزان دستمزد پیشنهادی از حداقل پایین‌تر باشد، توهین‌آمیز است. مردم از دستمزدهای آنچنانی عده اندکی از بازیگران می‌شنوند و می‌خوانند و فکر می‌کنند ما بازیگران آدم‌های خیلی پولداری هستیم اما الان شرایط به گونه‌ای شده که وقتی پیشنهاد کاری به من داده می‌شود، دستمزدش با دستمزد کارهایم در 10سال پیش برابری می‌کند یا حتی کمتر است! جالب اینکه اگر به تهیه‌کننده اعتراض کنیم، به‌راحتی همکارانی را که با نصف همان دستمزد هم حاضر به کار کردن هستند، جایگزین می‌کنند یا حتی کسانی را دعوت می‌کنند که حاضرند بدون دریافت دستمزد کار کنند.

من به عنوان یک بازیگر تابه‌حال طلب دستمزد غیر متعارف نکرده‌ام. انتظار دارم به اندازه زحمتی که می‌کشم، به من دستمزد داده شود. اتفاقا هفته گذشته یکی از کارگردانان جوان و خوش‌آتیه کشورمان به من پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی‌شان را داد ولی رقم پیشنهادی به حدی کم بود که من ترجیح دادم قبول نکنم چون این مبلغ بسیار کمتر از زحمتی است که باید برای انجام کار بکشم. این روزها مردم مرا هر جا می‌بینند از کم کاری‌ام می‌پرسند. این نشان می‌دهد آنها دوست دارند چهره‌های شناخته شده را ببینند. من هم دوست دارم به میزان تجربه و سابقه‌ای که در سینما و تلویزیون دارم، دستمزد دریافت کنم.

بیوگرافی زیبا بروفه

زیبا بروفه

بازیگری را مدتی مسکوت گذاشتم

شاید عده ای فکر کنند قهر یا لجبازی می‌کنم اما من فقط خواستم به‌خاطر شرایط بد سینما و تلویزیون مدتی این کار را مسکوت بگذارم تا شاید اوضاع بهتر شود. من در کیش زندگی می‌کنم.البته خانه و زندگی‌ام در تهران است ولی مدتی از سال را در کیش ساکن هستم.جالب اینکه همین بهانه‌ای شده است تا برخی دوستان بگویند «دوست داشتیم در فیلم‌مان بازی کنی ولی تو که تهران نیستی!» همه‌مان بازیگرانی را می‌شناسیم که  در خارج از کشور زندگی می‌کنند و فقط برای بازیگری به ایران می‌آیند. خوشبختانه در این دوره و زمانه ارسال فیلمنامه فقط با یک لپ‌تاپ و اتصال به اینترنت که همه دارند، میسر است.

نمی‌توانم نقش زن 60 ساله یا دختر 18 ساله را بازی کنم

در این مدت نقش زن60 ساله و دختر 18 ساله به من پیشنهاد شده است. من معتقدم بازیگر باید هر نقشی را بازی کند اما این تفاوت سنی کاراکتر را برای مخاطب غیر قابل باور می‌کند. ممکن است بازیگری این چیزها را بپذیرد ولی برای من قابل درک نیست. شاید بعضی‌ها بگویند«بروفه خودش را می‌گیرد» ولی این هم برایم مهم نیست. آنچه برایم اهمیت دارد خوب ظاهر شدن در نقش و احترام گذاشتن به سلیقه مخاطب است.

همه نقش‌هایم را عاشقانه بازی کرده‌ام

بازیگری را به این دلیل انتخاب کردم که بتوانم در نقش آدم‌های مختلف ظاهر شوم و این برایم بسیار راضی‌کننده و جذاب است. شاید برای‌تان جالب باشد بگویم من هر وقت نقشی را قبول می‌کردم، آنقدر درگیر آن می‌شدم که همسرم به من می‌گفت:« من الان با ریحانه (شخصیت اصلی سریال ریحانه) زندگی می‌کنم.» همه نقش‌هایی که بازی کرده‌ام با عشق همراه بوده است. حتی نقش‌هایی بوده که موقع فیلمبرداری خیلی اذیت شدم اما همچنان نقش را عاشقانه و با حوصله ایفا کرده‌ام چون معتقد بودم  مخاطب این حق را دارد که همیشه و تحت هر شرایطی بهترین را برایش ارائه دهم. 

دغدغه‌ام تنها بازیگری است و شغل دیگری ندارم

دوست خبرنگاری چند روز پیش به من گفت« فکر می‌کنم شما چون شغل‌های دیگری دارید، بازیگری را کنار گذاشته‌اید».  در حالی که من هیچ شغل دیگری جز بازیگری نداشته و ندارم. دغدغه من تنها بازیگری است. وقتی شما را به عنوان بازیگر و با نام بشناسند، می‌توانید وارد هر بیزینس یا شغلی بشوید چون به‌ هرحال نام‌تان باعث جلب‌توجه می‌شود و به سود شرکت یا بیزینس خواهد بود و در شروع هر کاری روبه جلو هستید اما من هرگز چنین کاری نکرده‌ام و دوست هم ندارم وارد حرفه‌ دیگری جز بازیگری شوم.

عکس زیبا بروفه

بودن در کنار همکارانم حس خوبی دارد

چند شب پیش به مراسم افتتاحیه فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به کارگردانی آقای وحید جلیلوند دعوت شدم و پس از مدت‌ها در جوی کاملا سینمایی قرار گرفتم. بودن در کنار دوستان سینماگر و همکارانم حس بسیار زیبایی داشت و به‌شدت من را برای بازیگری و حضور در این جو دلتنگ کرد. بودن در کنار دوستان و همکارانی که با آنها وجه اشتراک زیادی داشته و دارم، برایم شادی‌بخش و خوشایند بود و با خودم گفتم :«زیبا چه خوب است باز هم در کنار دوستانت باشی و از بودن در فضای سینما لذت ببری.»

کیش زیباترین جای جهان است

زمان فیلمبرداری سریال «موج و صخره» ما سه ماه در کیش فیلمبرداری داشتیم. هتل ما در غرب این جزیره و نزدیک به بخش بومی‌نشین و دور از مراکز تجاری و تفریحی بود. در این منطقه سکوت و آرامشی وجود داشت که قبلا تجربه نکرده بودم. وقتی کار فیلمبرداری تمام شد، با همسرم جایی را تهیه کردیم و برای مدتی دیگر در کیش ماندیم. در این مدت حس خیلی خوبی داشتم. فکرکردم چقدر زندگی این‌جا جریان دارد. نه از دود خبری بود و نه از ترافیک و همه جا پر بود از گل‌های کاغذی زیبا ،دریای آبی و… . این جزیره و زندگی در آن لذت‌بخش است و من آرامشم را مدیون کیش هستم و این منطقه برایم زیباترین جای دنیاست.

زیبا بروفه و برادرش میلاد بروفه

با برادرم 14 سال اختلاف سنی دارم

زیبا : من و میلاد 14سال اختلاف سنی داریم و من خوب به یاد دارم وقتی میلاد به دنیا آمده بود من پوشکش را عوض می‌کردم. (می‌خندد) وقتی بزرگتر شد از او مراقبت می‌کردم، به حمام می‌بردمش و غذایش را می‌دادم؛ خلاصه در حقش مادری کرده‌ام.

میلاد : اختلاف سنی من با مادرم زیاد است؛ به همین خاطر ارتباطم با زیبا خیلی نزدیک است. حرف‌هایی که شاید نتوانم به مادرم بگویم به‌راحتی با زیبا مطرح می‌کنم. زیبا واقعا برایم مانند یک مادر است. 

با همه اعضای خانواده‌ام دوستم

میلاد : شاید ارتباطم با خواهرم به‌واسطه شغل‌ و زندگی‌اش در کیش کمتر از سابق باشد اما زمان‌هایی که در کنار هم هستیم ارتباطی قوی داریم و آن زمان را به کارهای دیگر اختصاص نمی‌دهیم. من خواهر کوچک ترم را بیشتر از زیبا می‌بینم اما نوع ارتباطی که با زیبا دارم متفاوت است.

زیبا : من هرگز احساس نکرده‌ام از میلاد بزرگترم و همیشه سعی کرده‌ام میلاد هم این حس را نداشته باشد و ارتباط‌مان دوستانه باشد. من حتی با پدر و مادرم هم به همین شکل ارتباط را دارم و سعی می‌کنم با آنها هم دوست باشم.

میلاد بروفه: کلا زیبا این توانایی را دارد که با افراد در هر سن و سالی ارتباط برقرار کند و دوست باشد. 

بینی‌مان را عمل نکرده‌ایم

زیر همه عکس‌هایم در اینستاگرام می‌نویسند که من بینی جراحی کرده‌ام یا پروتز لب و گونه گذاشته‌ام. برخی می‌نویسند: « این خانم همه صورتش را عمل کرده و دیگر جای غیرعملی ندارد ». (می‌خندد) بامزه اینکه یکبار عکسی از میلاد در صفحه‌ام گذاشتم و یکی از کاربران نوشته بود: « برادرش هم بینی‌اش را عمل کرده.» درحالی‌که نه من و نه برادرم هرگز جراحی زیبایی نداشته‌ایم. همان موقع به شوخی به میلاد گفتم به جمع ما خوش آمدی. (می‌خندد) 

میلاد صبور و آرام است

 میلاد بسیار صبور، آرام و ملاحظه‌کار است و از کودکی هم همینطور بوده. خوب به یاد دارم یکبار وقتی فقط چند ماهه بود در آغوش گرفته بودمش و در آشپرخانه می‌چرخیدم. تا اینکه به سمت اجاق‌گاز رفتم و بدون آنکه متوجه باشم دست میلاد به ظرف روغن داغ خورد و سوخت اما این بچه که فقط چند ماه داشت نه جیغ و داد کرد و نه گریه بلند. به صورتش نگاه کردم، دیدم فقط بغض کرده و آرام گریه می‌کند.

یکبار هم وقتی چهار ساله بود و در پارکینگ خانه سه‌چرخه‌سواری می‌کرد زمین خورد و چانه‌اش پاره شد؛ به شکلی که همه لباسش خونی شده بود. من و مادرم حسابی هول شدیم و به سمتش دویدیم اما میلاد بااینکه درد زیادی داشت برای اینکه من و مادرم نترسیدم به خون روی لباسش اشاره کرد و گفت: « چیزی نیست، هیچیم نشده، اینا ربه ». (می‌خندد)

در کل برادرم صبور است و به نسبت سن و سالی که دارد همیشه بسیار پخته و عاقلانه عمل می‌کند. میلاد بچه مثبت خانواده ماست. (می‌خندد)

بیوگرافی زیبا بروفه

زیبا بروفه در مجید دلبندم

زیبا بروفه در مجید دلبندم

فیلم های سینمایی زیبا بروفه

پایان دوم (یعقوب غفاری ۱۳۸۹)
پرتقال خونی (سیروس الوند ۱۳۸۹)
احضار شدگان (آرش معیریان ۱۳۸۶)
یک مرد، یک شهر (حسن هدایت ۱۳۸۶)
دوشیزه (محمد درمنش ۱۳۸۱)

بی همتا (جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۰)
پر پرواز (خسرو معصومی ۱۳۷۹)
مانی و ندا (پرویز صبری ۱۳۷۹)
شب روباه (همایون اسعدیان ۱۳۷۵)
سایه‌ها (حسین شهابی ۱۳۸۴)

سریال های زیبا بروفه

سریال هاتف
آسپرین
رخنه (حسین تبریزی) (۱۳۹۲)
موج و صخره (مجید صالحی ۱۳۹۰)

مار و پله (۱۳۸۵)
ریحانه (۱۳۸۴)
پول کثیف (۱۳۸۴)
طلسم‌شدگان (۱۳۸۳)

مجید دلبندم ( رضا عطاران ۱۳۷۷)
با اجازه (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
زیر گنبد کبود (۱۳۷۴)

زیبا بروفه

فیلم های تلویزیونی

حس تماس (داریوش یاری ۱۳۹۱)
دوباره زندگی (سید علی سجادی ۱۳۸۸)
سکو

نشانی لاله‌ها (اکبر منصورفلاح)
بلور باران (شاهد احمدلو ۱۳۸۹)
آخرین مجرد (محمدرضا فاضلی ۱۳۸۹)

۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil