دانلود سریال ممنوعه | دانلود فیلم های جدید

سریال ممنوعه | فیلم های ایرانی جدید | دانلود همه قسمت های سریال ممنوعه

۶۴ مطلب با موضوع «عکس بازیگران مرد» ثبت شده است

بیوگرافی سینا مهراد

سینا مهراد

بیوگرافی و زندگینامه

سینا مهراد (سینا سهیلی) بازیگر جوان سینما متولد 12 آذر ماه سال 1370 می باشد و 27 سال سن دارد.

وی پسر سعید سهیلی و برادر ساعد سهیلی می باشد که وی این فامیل هنری را برای خود انتخاب کرده است.

وی پیش از این در کنار پدرش در چند پروژه به عنوان دستیار حضور داشته است و اولین تجربه بازیگر و حضورش در تلویزیون نیز با سریال سایه بان به کارگردانی برادران محمودی اتفاق افتاد و با این مجموعه بازیگری را شروع نمود.

وی در سال 97 با حضور در سریال پدر به کارگردانی بهرنگ توفیقی به عنوان یکی از اصلی ترین نقش های این مجموعه حضور دارد . وی در این سریال نقش پسری به نام حامد ( فرزند حاج علی با بازی مهدی سلطانی) را ایفا می نماید.

ازدواج و همسر

وی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

اینستاگرام سینا مهراد : instagram / sinamehraad

بیوگرافی سینا مهراد

سینا مهراد بازیگر نقش حامد در سریال پدر در کنار مهدی سلطانی

سینا مهراد , سینا سهیلی

عکسهای سینا مهراد بازیگر سریال پدر

سینا مهراد در کنار ابوالفضل پورعرب و جمشید هاشم پور

سینا مهراد در کنار ابوالفضل پورعرب و جمشید هاشم پور

سینا مهراد و ساعد سهیلی

سینا مهراد (سهیلی) و برادرش ساعد سهیلی

۲۲ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۴۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

مجید مظفری

مجید مظفری

مجید مظفری بازیگر سینما و تلویزیون متولد 22 بهمن 1329 می باشد و و 67 سال سن دارد.

مظفری یک دوره ۵ ماهه بازیگری را در دانشگاه ون سن پاریس پشت سر گذاشته است. 

وی فعالیت هنری  و بازیگریخود را از سال 1352 با حضور در فیلم شهر قصه ساخته منوچهر انور آغاز نمود. 

وی برای بازی در فیلم مسافران برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. 

ازدواج و همسر

مجید مظفری در سال 1365 ازدواج کرد . وی همسر خود را چندین سال است که از دست داده است و فوت کرده است . وی تنها یک دختر به نام نیکی دارد که با او زندگی می کند.

مجید مظفری و دخترش نیکی مظفری

نیکی مظفری دختر مجید مظفری


مصاحبه و گفت و گو با مجید مظفری

 من و نیکی‌جان از وقتی همسرم فوت کرد تنها زندگی  می‌کنیم و بسیار به‌هم وابسته‌ایم. رابطه ما خیلی بیشتر از رابطه پدر و فرزندی، رابطه‌ای رفاقت‌آمیز است. خیلی برای هم وقت می‌گذاریم و درباره چیزهای مختلفی با هم صحبت می‌کنیم. باوجود نیکی من هرگز در زندگی‌ام احساس کمبود و تنهایی نداشته‌ام.

نیکی : بابا همه زندگی من است و خودش هم این را می‌داند. ما  بیشتر از اینکه با هم رابطه پدر و فرزندی داشته باشیم رفیق هستیم. من در تمام زندگی‌ام سعی کرده‌ام همه حرف‌هایم را با پدرم در میان بگذارم چون معتقدم رفیق و دوست واقعی هر انسانی پدر و مادرش هستند و هیچ‌کس خیر و صلاح فرزند را به اندازه پدر و مادرش نمی‌خواهد.  

روز تولد نیکی به شدت نگران بودم

مظفری: روزی که قرار بود نیکی به دنیا بیاید من از ساعت 10 شب  مادر خدا بیامرزش را به بیمارستان رساندم و بسیار هیجان‌زده و دلواپس بودم. دکتر کمی دیر رسید و این موضوع مرا نگران و عصبانی کرده بود تا جایی که دکتر از در دیگری وارد اتاق زایمان شد تا روبه‌رو نشویم (می‌خندد) ولی وقتی نیکی به‌دنیا آمد و فهمیدم حال همسر و دخترم خوب است خوشحالی جای نگرانی را گرفت و از دکتر هم بابت عصبانیتم عذرخواهی کردم.

نیکی نوزاد درشت، زیبا و قد بلندی بود. وقتی برای اولین‌بار نیکی را از پشت پنجره اتاق نوزادان به من نشان دادند چند نوزاد دیگر هم در آن اتاق بود و من یکی از نوزادان را به پرستار نشان دادم و به شوخی گفتم «من اون یکی رو می‌خوام» (می‌خندد).

شهربانو، دُردانه و نیکی

مجید مظفری: اسم نیکی را مادرش انتخاب کرد.

نیکی : البته پدرم دوست داشت اسم من را شهربانو بگذارد و مادر  هم ابتدا نام دُردانه را برایم انتخاب کرده بود. خدا را شکر که دُردانه نشدم (می‌خندد). به نظرم این اسم مخصوصا برای زمانی که سن و سال کمی بالا باشد اصلا مناسب نیست.

یکی یکدانه‌ام را لوس نکرده‌ام

مظفری: نیکی تک فرزند، است اما هرگز نه من و نه مادرش او را  لوس بار نیاوردیم. نیکی درکنار بچه‌های فامیل و با فرزندان برادرها و خواهرم بزرگ شد و در کودکی هم تنهایی را حس نکرد. البته گاهی در نوجوانی آرزو می‌کرد که‌ کاش خواهر یا برادر داشت ولی خب قسمت این بود که ما همین یک فرزند را داشته باشیم.

تفریحات‌مان مشترک است

مجید مظفری: وقتی نیکی بچه بود همیشه جمعه‌ها صبح می‌رفتیم کوه و  پس از آن بولینگ عبدو. بعد هم می‌رفتیم رستوران البرز چلوکباب می‌خوردیم.

نیکی : ما همیشه در کنار هم هستیم. زندگی، تفریح و سفرمان  مشترک است؛ یعنی فقط در زمانی که بابا یا من سر کار باشیم کنار هم نیستیم که تازه اگر کارهای‌مان در یک زمان نباشد، سر کار هم به هم سر می‌زنیم و به‌نحوی کنار هم هستیم.

عکسهای مجید مظفری

همسر مجید مظفری

بهترین همسفر دنیا

نیکی : بسیار اهل سفر هستیم و هر وقت زمان خالی داشته باشیم  فورا برنامه سفر می‌ریزیم. بابا خیلی خوش‌سفر است و ما تابه‌حال به جاهای مختلفی در ایران و سایر کشورها سفر کرده‌ایم.

اولین‌باری که از ایران خارج شدم را فراموش نمی‌کنم. نخستین سفر خارجی‌ام کشور ترکیه بود و آن زمان 10 ساله بودم و خیلی ذوق زده بودم  و می‌گفتم «به به اینجا چقدر خارج است» (می‌خندد).

ترس از پرواز

مجید : وقتی نیکی کوچک بود از پرواز و تکان‌های هواپیما  می‌ترسید. در یکی از سفرهای خارجی‌مان به شرایط بد آب و هوایی بر خوردیم. هواپیما هم بسیار فرسوده بود و مرتب تکان‌های شدید می‌خورد. نیکی هم ترسیده بود و بی‌قراری می‌کرد. درنهایت با چاره‌اندیشی ‌مهمان‌دار مجبور شدیم به نیکی قرص خواب بدهیم تا از ترس و نگرانی‌اش کم کنیم. فکر می‌کنم آن هواپیما اگر یک ساعت دیگر پرواز می‌کرد حتما همه پیچ و مهره‌هایش باز می‌شد (می‌خندد).

نیکی : من هم به لطف آن قرص بعد از سفر از خواب بیدار شدم  (می‌خندد). من ترس از پرواز داشتم و خیلی سعی کردم بر ترسم غلبه کنم که درنهایت موفق هم شدم.

کاش همه دخترها مثل نیکی باشند

مجید : گاهی فکر می‌کنم کاش همه فرزندان و مخصوصا دخترها  مثل نیکی باشند و رفتارشان با پدر و مادرشان مثل رفتاری باشد که نیکی با من دارد. نیکی دختری فهمیده و مهربان است و به‌خوبی مسائل را درک می‌کند. دخترم خیلی خانواده دوست است، از معاشرت با افراد فامیل لذت می‌برد. ما هرگز از دست هم ناراحت نمی‌شویم. گاهی به‌خاطر هم ناراحت می‌شویم اما از دست هم هرگز!

نیکی : پدرم به من لطف دارند. من هم مثل خیلی از جوان‌ها گاهی  لجبازی‌هایی دارم و دوست دارم یکسری مسائل را خودم تجربه یا کشف کنم. گاهی حتی این لجبازی‌ها درنهایت به ضررمان تمام می‌شود که باید تاوانش را پس بدهیم. اما در کنار اینها به‌شدت معتقدم که باید به پدر، مادر و بزرگ‌ترها احترام گذاشت. احترام گذاشتن بین ما ایرانی‌ها در معاشرت‌ها و روابط‌مان یک سنت است و بسیار هم زیباست. من هم احترام گذاشتن را خیلی دوست دارم.

ورود به دنیای بازیگری

نیکی : از کودکی خیلی به بازیگری علاقه داشتم و در نوجوانی به  این نتیجه رسیدم که باید خیلی درست و اصولی وارد این کار شوم، به همین علت از تئاتر شروع کردم. اولین‌کار تئاترم با آقای هادی مرزبان بود که باعث افتخارم است. الان هم سر تمرین یک تئاتر به کارگردانی آقای حسین پاکدل هستم که تجربه‌ای لذت‌بخش است و نکات بسیاری را از ایشان آموخته‌ام.

مجید : در ابتدا موافق ورود نیکی به دنیای بازیگری نبودم. در برهه‌ای از زمان به‌خصوص در دهه 800 بسیاری از دانشجویان تئاتر و بازیگری به‌خاطر رانت‌بازی در دنیای سینما و عدم داشتن ارتباط بیکار بودند، ضمن اینکه در آن برهه یکسری صحبت‌هایی علیه بازیگران در رسانه‌ها پیچید که حاصل حرف‌های بی‌پشتوانه عده‌ای بود که متاسفانه خودشان از دنیای سینما بودند. حرف‌هایی که در شأن خانواده سینما نبود و هیچ‌کس هم دوست ندارد درباره خانواده‌اش چنین حرف‌هایی گفته شود.

من همیشه نگران این مسائل بودم و دوست داشتم این شایعات از سینما دور شود که خوشبختانه با ورود گروه جدید مدیریتی در سینما مانند آقای ایوبی و وزیر محترم آقای جنتی این اتفاق افتاد. مشوق و راهنمای نیکی در کار بازیگری بوده و هستم اما پارتی او محسوب نمی‌شوم و تا به حال نشده از کارگردانی بخواهم از نیکی در کارش استفاده کند.

مجید مظفری

فیلم های مجید مظفری 

۱۳۹۵ خوب، بد، جلف (پیمان قاسم‌خانی)
1394 کفشهایم کو؟ (کیومرث پوراحمد)
۱۳۸۸ زیگزاگ (مجید توکلی)
۱۳۸۷ وقتی همه خوابیم (بهرام بیضایی)
۱۳۸۶ روی خط صفر (آرش قادری)

۱۳۸۴ تقاطع (ابوالحسن داودی)
۱۳۸۱ قلب‌های ناآرام (مجید مظفری)
۱۳۸۰ بی همتا (جهانگیر جهانگیری)
۱۳۷۹ سگ کشی (بهرام بیضایی)

۱۳۷۸ آسمان پر ستاره (حسن قلی‌زاده)
۱۳۷۵ طوفان (محمدرضا بزرگ‌نیا)
۱۳۷۵ جان‌سخت (علی اکبر ثقفی)
۱۳۷۳ آرایش مرگ (افشین شرکت)

۱۳۷۲ جنگ نفت‌کش‌ها (محمدرضا بزرگ‌نیا)
۱۳۷۲ سه مرد عامی (سیامک تقی پور)
۱۳۷۱ سایه‌های هجوم (احمد امینی)
۱۳۷۱ راز خنجر (محمدحسین حقیقی)

۱۳۷۱ بیا با من (مهدی ودادی)
۱۳۷۱ تماس شیطانی (حسن قلی‌زاده)
۱۳۷۰ مسافران (بهرام بیضایی)
۱۳۶۹ شهر خاکستری (حسن هدایت)

۱۳۶۸ فانی (افشین شرکت)
۱۳۶۸ ریحانه (علیرضا رییسیان)
۱۳۶۸ ساوالان (یدالله صمدی)
۱۳۶۷ کشتی آنجلیکا (محمدرضا بزرگ‌نیا)

۱۳۶۷ در مسیر تندباد (مسعود جعفری جوزانی)
۱۳۶۶ گل مریم (حسن محمدزاده)
۱۳۶۵ تشکیلات (منوچهر مصیری)
۱۳۶۵ تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی)

۱۳۶۵ روزهای انتظار (اصغر هاشمی)
۱۳۶۴ آوار (سیروس الوند)
۱۳۶۴ تنوره دیو (کیانوش عیاری)
۱۳۶۴ یوزپلنگ (ساموئل خاچیکیان)

۱۳۶۲ زخمه (خسرو ملکان)
۱۳۶۱ عبور از میدان مین (جواد طاهری)
۱۳۶۱ تفنگدار (جمشید حیدری)
۱۳۵۹ دانه‌های گندم (حسن رفیعی)

۱۳۵۷ سرخ پوست‌ها (غلامحسین لطفی)
۱۳۵۷ جنگ اطهر (محمدعلی نجفی)
۱۳۵ غریبه و مه (بهرام بیضایی)
۱۳۵۳ زیر پوست شب (فریدون گله)

۱۳۵۳ همسفر (مسعود اسدالهی)
۱۳۵۳ سازش (محمد متوسلانی)
۱۳۵۲ شهر قصه (منوچهر انور)

بیوگرافی مجید مظفری

سریال های مجید مظفری

انقلاب زیبا
سی و نه هفته
اولین انتخاب
شب می گذرد

تا صبح
معما
سایه آفتاب
خانه ای در تاریکی

کریم خان زند
روز های زندگی
بخش جراحی
غریبه

مجید مظفری

۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار

بیوگرافی و زندگینامه

محمدرضا گلزار بازیگر و سوپراستار سینما و تلویزیون و خواننده متولد 1 فروردین 1356 در تهران می باشد و اصالتا آذری ( ترک) است و هم اکنون 40 سال سن دارد.

تحصیلات : گلزار دارای مدرک لیسانس مهندسی مکانیک سیالات است. 

شروع بازیگری : وی فعالیت سینمایی خود را از سال 1377 با بازی در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری آغاز نمود و از همان ابتدا توانست نظر خیلی ها را به خود جلب کند.

رضا گلزار در دوران نوجوانی و جوانی والیبالیست حرفه ای بوده است. 

خانواده محمدرضا گلزار , خواهر و برادران

گلزار عضو یک خانواده 6 نفره می باشد . پدر وی پرویز گلزار از ثروتمندان شناخته شده تبریزی است . مادر رضا گلزار نیز خانه دار است . وی یک خواهر به نام آتوسا که مترجم زبان آلمانی است دارد و دو برادر به نام های علیرضا که مهندس عمران است و از خودش بزرگتر است و برادر دیگرش بردیا که از وی کوچکتر است و مترجم زبان انگلیسی است دارد.

پدر مادر محمدرضا گلزار

عکسی از پدر و مادر محمدرضا گلزار


ازدواج و همسرش

رضا گلزار تاکنون که وارد سن 40 سالگی شده است ازدواج نکرده است . عکسهای بسیار زیادی در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام منتسب به همسر او منتشر شده است که هیچ کدام واقعیت ندارد و شایعه ای بیش نیست .

گلزار در اخرین مصاحبه خود با تی وی پلاس گفته است که حدس من این هست که امسال ( سال 96 ) باید ازدواج کنم.

ازدواج چیزی نیست که من تصمیم بگیریم برای شخصی مثل من  . باید پیش بیاید و من خیلی مصمم هستم برای این امر.

همسر محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار و ساره بیات بازیگر زن که هم بازی هم در سریال پرطرفدار عاشقانه بودند.

اینستاگرام رضا گلزار : وی یکی از پرطرفدارترین هنرمندان و یا بهتر است بگوییم پر فالوئرترین بازیگر مرد در اینستاگرام است و حدود 5 میلیون فالور دارد.

آدرس پیج اصلی گلزار در اینستاگرام و کانال تلگرام او : Instagram : Rezagolzar  | Telegram : rezagolzar


 
 

ادامه مطلب...
۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی احمد مهرانفر و همسرش

احمد مهرانفر

بیوگرافی و زندگینامه

 احمد مهرانفر بازیگر سینما و تلویزیون متولد 10 خرداد 1354 است و 42 سال سن دارد و متولد کاشان است و اصالتا اهل همانجاست.

شروع بازیگری : مهرانفر فعالیت هنری را از سال 1379 با بازی در فیلم نان ،عشق و موتور 1000 آغاز کرد. 

تحصیلات : وی دارای مدرک کارشناسی بازیگری و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشکده هنر های زیبا می باشد. 

 احمد مهران فر با بازی در سریال پایتخت در نقش ارسطو عامل توانست به خوبی دیده شود و محبوبیت خود را مدیون این سریال است.

ازدواج و همسرش

احمد مهرانفر تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

ادامه مطلب...
۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۹:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی مجتبی پیرزاده

مجتبی پیرزاده

بیوگرافی و زندگینامه

مجتبی پیرزاده بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون متولد ؟ می باشد.

وی فعالیت خود را با تئاتر آغاز نموده است و با فیلم مرگ فروشنده در سال 1393 وارد سینما گردید. آخرین حضور او هم در سینما نیز بازی در فیلم فروشنده با کارگردانی اصغر فرهادی بود.

حضور او در سریال سایه بان به کارگردانی برادران محمودی اولین تجربه حضورش در قاب تلویزیون می باشد . مجتبی پیرزاده در این سریال نقش جوانی به نام سهراب را ایفا می نماید.

ازدواج و همسرش

مجتبی پیرزاده متاهل می باشد و ازدواج کرده است.

همسر مجتبی پیرزادهعکس مجتبی پیرزاده و همسرش

اینستاگرام مجتبی پیرزاده : instagram.com/Mojtabapirzade

مجتبی پیرزاده

عکسهای مجتبی پیرزاده

بیوگرافی مجتبی پیرزاده مجتبی پیرزاده در سریال سایه بان در نقش سهراب

مجتبی پیرزاده در سریال سایه بان

مجتبی پیرزاده در کنار اصغر فرهادی

مجتبی پیرزاده در کنار اصغر فرهادی

فیلم و سریالها

مرگ فروشنده (1393)
دریاچه ماهی ( 1395)
یک روز بخصوص (1395)

فروشنده (1395)

سریال سایه بان ( 1396)


۰۲ آذر ۹۶ ، ۱۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی هومن حاج عبداللهی و همسرش

هومن حاجی عبداللهی

بیوگرافی و زندگینامه

هومن حاجی عبداللهی مجری و بازیگر و دوبلور ایرانی متولد 23 تیرماه سال 1354 در تهران می باشد و اهل تهران است و هم اکنون 42 سال سن دارد.

تحصیلات : وی دانشجوی انصرافی رشته تئاتر دانشگاه تهران مرکز در سال 1372 است، دیپلم ریاضی فیزیک و هنرستان گرافیک رایانه ای دارد

حاجی عبداللهی فعالیت سینمایی خود را در سال 1384 با بازی در فیلم چند میگیری گریه کنی ساخته شاهد احمدلو آغاز نمود. 

وی با حضور در سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم توانست به خوبی شناخته و دیده شود . وی در این مجموعه نقش رحمت را ایفا مینمود.

هومن حاجی عبداللهی در دوره کوتاهی عضو انجمن گویندگان جوان بوده‌ است.

ازدواج و همسرش

هومن حاج عبداللهی متاهل است و چندین سال است که ازدواج کرده است . اسم همسر وی سلیمه قطبی می باشد. این زوج یک پسر هم به نام جانان دارند.

من و همسرم در یک برنامه رادیویی با هم آشنا شدیم. آن برنامه فضای خوبی فراهم کرد تا ما با یکدیگر آشنا شویم و پی به خصوصیات هم ببریم؛ به همین خاطر خیلی زود تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. در سال 81 ما پای سفره عقد نشستیم و سال 82 هم زندگی‌مان را زیر یک سقف شروع کردیم.

بعضی‌ها می‌گویند ازدواج کردن با یک همکار ممکن است سخت باشد اما به نظر من چیزی که بیشتر از همکار بودن یا نبودن در روابط یک زوج تاثیر دارد، میزان تفاهم افراد است و اینکه شناخت خوبی نسبت به هم داشته باشند.

همسر هومن حاج عبداللهی کیست

سلیمه قطبی مدیر دوبلاژ و دوبلور صدا و سیما می باشد.

همسر هومن حاجی عبداللهی

هومن حاج عبداللهی و همسرش و پسرش

همسر هومن حاج عبداللهی , زن هومن حاج عبداللهی

هومن حاجی عبداللهی و همسرش در کنار جواد رضویان

آدرس پیج اینستاگرام هومن حاجی عبداللهی : Instagram / Hoomanhajiabdolahi

بیوگرافی هومن حاجی عبداللهی

بازی در پایتخت و تنها گذاشتن همسر و فرزند یک روزه‌ام

بازی در سریال پایتخت آن هم در شمال جذابیت‌های خودش را دارد چراکه باعث می‌شود عوامل در حال و هوای این شهر قرار بگیرند. شاید این کار را می‌شد در لواسان هم فیلمبرداری کرد اما بی‌تردید ما نمی‌توانستیم به اندازه زمانی که در شمال هستیم به این نقش‌ها نزدیک شویم. کار کردن در شمال شرایط سخت خودش را دارد که در راس آنها دلتنگی برای خانواده است. یادم است دو سال قبل که در سری سوم این مجموعه حضور داشتم سه‌شنبه هفدهم دی‌ماه باید جلوی دوربین پایتخت می‌رفتم و این در حالی بود که پسرم ساعت هفت صبح همان روز به دنیا آمده بود و من مجبور بودم ساعت 11 صبح همسر و پسرم را تنها بگذارم؛ درحالی‌‌که به‌شدت نگران وضعیت آنها بودم.

در آن مقطع سعی می‌کردم طوری برنامه‌ریزی کنم که حداقل یک روز در میان بتوانم به تهران بیایم و سری به آنها بزنم. امسال هم که پسرم یک سال و پنج ماهش است و شیرین‌زبانی‌هایش بیشتر شده، باز هم مجبور شدم تنهایش بگذارم هرچند خوشبختانه به دلیل همزمانی بازی من در سریال پایتخت و آقا و خانم سنگی باز هم در بین تهران و شمال در رفت‌وآمدم و به این بهانه خانواده‌ام را بیشتر می‌بینم.

همه راه‌ها به شمال ختم می‌شود

مدت‌هاست در وقت تعطیلی همه راه‌ها به شمال ختم می‌شود و افراد از شهرهای مختلف، به‌ویژه تهران ترجیح می‌دهند در این ایام به شمال بیایند و از آب و هوای بکر این مناطق لذت ببرند. به همین خاطر اکثر ما کم‌وبیش با لهجه و به نوعی آداب مردم شمال آشنایی داریم، هرچند بخشی از آشنایی من و تسلطم به لهجه شمالی به سال‌ها کارم در رادیو باز می‌گردد چراکه در این رسانه، سال‌ها به زبان و لهجه‌های مختلف حرف می‌زدم به همین خاطر وقتی به این مجموعه اضافه شدم کار خاصی روی لهجه‌ام انجام ندادم و تنها یک سری چکش‌کاری‌ها برای نزدیک شدن لهجه‌ها به هم با محسن تنابنده کردیم.

پسرم، همسرم را خانه‌نشین کرد

بی‌تردید تولد پسرم جانان زندگی من و همسرم را دستخوش تغییرات زیادی کرده و سبک زندگی ما را تغییر داده است، این روزها همه حواس من و مادرش به اوست و تمام تلاش‌مان را می‌کنیم به سلامت از این دوران عبور کند؛ هرچند تولد جانان و مراقبت‌های ویژه از او باعث شد که همسرم خانم سلیمه قطبی که از گویندگان و بازیگران توانای رادیو است، خانه‌نشین شود و نتواند مانند گذشته به فعالیتش بپردازد. به هر حال امیدوارم با بزرگ شدن جانان، همسرم هم بتواند دوباره فعالیت‌هایش را از سر بگیرد و مانند گذشته به کارش بپردازد؛ چون می‌دانم دوری از شغل‌های هنری که به نوعی با عشق همراه است، سختی‌های زیادی دارد.

هومن حاجی عبداللهی

جشن عروسی 15 نفره ما

شاید برای‌تان جالب باشد که در جشن عروسی‌مان تنها 15 نفر که شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، پدربزرگ و مادربزرگ‌های‌مان بودند حضور داشتند. جشن عروسی‌مان بسیار صمیمی بود، حسابی به همه ما خوش گذشت و برای‌مان خاطره فراموش‌نشدنی شد. برخی افراد پیش از عروسی به ما گفتند شب عروسی‌تان یک شب است و بهتر است آن را مفصل برگزار کنید اما ما می‌خواستیم عروسی‌مان فارغ از قیل و قال، بدون حاشیه و در کمال صمیمیت برگزار شود.

هومن حاجی عبداللهی ,عکس هومن حاجی عبداللهی ,بیوگرافی هومن حاجی عبداللهی

بعد از عروسی رفتیم سینما

بعد از عروسی من و همسرم تصمیم گرفتیم با یکدیگر به سینما برویم و فیلم تماشا کنیم. آن شب برای هر دوی ما خاطره‌انگیز شد و بعد از گذشت سال‌ها نه‌تنها از این شیوه برگزاری عروسی پشیمان نیستیم بلکه حسابی از آن لذت می‌بریم.

از زندگی لذت بردیم

جانان 10 سال بعد از ازدواج من و همسرم به دنیا آمد؛ در طول این سال‌ها من و همسرم از زندگی دونفره حسابی لذت بردیم و به هر جا دوست داشتیم سفر کردیم؛ حالا هم با تولد پسرم زندگی سه‌نفره ما شیرین تر شده است.

از پر قنداق باید صداقت را یاد داد

به‌نظرم از پر قنداق باید صداقت و روراستی را به بچه‌ها آموزش داد چراکه تربیت خانوادگی به‌مراتب اهمیتش بیشتر از میزان اثرگذاری جامعه است و اگر تا هفت سالگی آنها را درست تربیت کنیم بی‌تردید صداقت در جامعه بیشتر می شود.

عکس هومن حاجی عبداللهی

جانان، کلاه قرمزی را به پنگول ترجیح می‌دهد

بعد از تولد پسرم جانان متوجه شدم تلاش هفت ساله‌ام در مورد پنگول بیهوده بوده، چراکه پسرم علاقه زیادی به کلاه قرمزی دارد و توجه چندانی به پنگول نشان نمی‌دهد؛ من هم مجبور شدم سی‌دی کلاه قرمزی برای او بخرم.


فیلم های سینمایی هومن حاجی عبداللهی 

چند می‌گیری گریه کنی (۱۳۸۴)
گینس (محسن تنابنده، ۱۳۹۳)
اختاپوس (۱۳۹۰)

سریالهای تلویزیونی

پایتخت 1 و 2 و 3 و 4 و 5 (سیروس مقدم،)
مستند «امام هدایت»

آقا و خانم سنگی (۱۳۹۴–۱۳۹۳)
بیمار استاندارد (سعید اقاخانی۱۳۹۵)
علی‌البدل (سیروس مقدم نوروز ۱۳۹۶)

هومن حاجی عبداللهی و پنگول

اجراها و برنامه ها

مسابقهٔ تلویزیونی «در صد ثانیه»
مسابقهٔ تلویزیونی «جام طلایی»
مسابقهٔ تلویزیونی «مار و پله»

مسابقهٔ تلویزیونی «پشت خط»
مسابقهٔ گوی طلایی
برنامهٔ تلویزیونی «مثلث»
برنامهٔ تلویزیونی «راه شب» یا «ساعت ۲۵»[
برنامه «جمعه تعطیل نیست»
ویژه برنامه «ب مثل بهار»
جنگ «بهار باش»

صداپیشه

رنگین‌کمان (صداپیشه پنگول)
سینمایی «پنگول» یا «شهر گربه‌ها» (صداپیشه پنگول)

دوبلور

عصر یخبندان
باب‌اسفنجی شلوارمکعبی
شرک

هومن حاجی عبداللهی ,عکس هومن حاجی عبداللهی ,بیوگرافی هومن حاجی عبداللهی

بیوگرافی هومن حاجی عبداللهی و همسرش

۲۴ آبان ۹۶ ، ۲۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی بهزاد فراهانی و همسرش

بهزاد فراهانی

بیوگرافی و زندگینامه

بهزاد فراهانی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران متولد 1 بهمن 1323 در یکی از روستا های فراهان است و اهل استان مراکزی است و هم اکنون 73 سال سن دارد.

تحصیلات : وی دوره‌هایی از تئاتر را در فرانسه گذراند و در کارگردانی، بازیگری و نویسندگی فارغ‌التحصیل شد.

بهزاد فراهانی فعالیت هنری خود را با بازی در تئاتر آغاز کرد. سپس به سینما روی آورد و با بازی و نگارش فیلمنامه فیلم «تجاوز» به کارگردانی حمید مصداق، به جمع اهالی سینما پیوست. فراهانی سه دهه است که حضوری مستمر در سینما، تلویزیون و تئاتر دارد.

وی پدر گلشیفته و شقایق فراهانی بازیگران زن سینما نیز می باشد و همسر او نیز فهیم رحیم نیا است.

ازدواج و همسر

بهزاد فراهانی با فهیمه رحیم نیا که او هم از بازیگران سینما و تئاتر است ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج نیز سه فرزند , دو دختر به نام های شقایق و گلشیفته و یک پسر به نا آذرخش می باشد.

ادامه مطلب...
۲۴ آبان ۹۶ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

هومن سیدی و دخترش نیل

حامد بهداد با انتشار عکسهایی در استوری اینستاگرام خود از دختر هومن سیدی رونمایی کرد.

وی با انتشار این عکس ها نوشت : اینم از کوچولی دوست خوبم هومن سیدی.

هومن سیدی و دخترش نیل

دختر هومن سیدی

بعد از این ماجرا هواداران هومن سیدی به صفحه خودش رفتند و نسبت به این موضوع ماجرا جویی کرده اند که چرا خودش این خبر را اعلام نکرده است و به دنبال صحت این ماجرا هستند .عده ای هم به تبریک گفتن پرداخته اند.

هومن سیدی چند سال قبل از آزاده صمدی جدا گردید و در همان زمان هم عکسهایی از یک دختر منتسب به هومن سیدی در فضای مجازی منتشر شده بود که هومن سیدی آن را تکذیب کرد و گفت مربوط به یک پروژه بوده است.

حال باد منتظر ماند تا خود هومن سیدی در خصوص این ماجرا توضیحاتی را ارائه می دهد یا بازهم سکوت میکند.

 

دختر هومن سیدی , نیل سیدی

۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

حامد بهداد

حامد بهداد

بیوگرافی و زندگینامه

حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون متولد 26 آبان 1352 در مشهد می باشد و 44 سال سن دارد و اصالتا اهل خراسان می باشد

تحصیلات : بهداد دارای مدرک لیسانس بازیگری تاتر از دانشگاه آزاد تهران می باشد.

وی توسط رامبد جوان به همایون اسعدیان معرفی شدو فعالیت هنری خود را از سال 1379 با بازی در فیلم آخر بازی ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود و برای بازی در همین فیلم هم کاندید سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

وی علاوه بر بازیگر خوانندگی هم میکند و مدتی در گروه دارکوب حضور داشت . وی تاکنون چندین آهنگ با صدای خود منتشر کرده است.

ازدواج و همسرش

حامد بهداد تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

اینستاگرام حامد بهداد : instagram/Hamed_Behdad

حامد بهداد و همسرش

عکسی از حامد بهداد و باران کوثری که در بیشتر فیلمها پارتنر مقابل هم می باشد.


مصاحبه و گفتگو با حامد بهداد

حامد بهداد

بعضی از بازیگر‌ها وقتی در آثاری حضور دارند به مخاطب پیش زمینه‌ای از قصه می‌دهند، ‌اینگونه بگویم، ‌مثلا لیلا حاتمی اگر جزو بازیگران یک فیلم باشد بلافاصله به ما یادآوری می‌کند که این فیلم در فضای نقش آفرینی این بازیگر حتما به دنیای زنی می‌پردازد که یک مشکل و معضلی دارد یا غمزده است.

لطفا به من یک شخصیت زن در جهان نمایش معرفی کنید که در یک فیلم حضور دارد و هیچ مشکلی ندارد. زن این جامعه به محض ورود به جهان نمایش و سینما، با انبوهی معضل و گره دراماتیک وارد فیلم می‌شود. حالا سوال اینجاست که شما به عنوان مخاطب، چه تصویر و رازی را، همراه لیلا حاتمی در فیلم‌هایش سراغ داری. جوابش همان‌هایی است که الان شمردیم. من اما انبوهی تضاد در رفتار نقش‌هایش و بینابینی در بازی‌اش می‌بینم. معصومیتی آمیخته با رفتارهای انفجاری. پرخاشگری و غم و چه و چه. اصولا به خاطر شرایطی که بر حق و حقوق زنان رفته و آنها هم نافرجامی‌هایی را متحمل شده‌اند ما آنها را (بازیگران زن) روی پرده سینما، معترض می‌بینیم.

شاید هم سینمای ما به سمت سینمای اجتماعی گرایش پررنگ‌تری دارد و همین می‌شود که زنان سینمای ما در این کاراکتر‌ها دیده می‌شوند. زنان بازیگر ما می‌توانند و توان این را دارند تا در دنیای کاراکتر‌های زنانه دیگری نیز نقش‌آفرینی داشته باشند ولی چون سینمای ما، سینمای اجتماعی تلخ و تیره را پر تعداد‌تر در آثارخود دارد، کاراکتر پردازی‌های زنان بازیگر ما نیز در همین محورحرکت می‌کند و محدود به اینگونه پردازش‌هاست،گویا زن با معضلاتش برای سینما از این جنس جذاب‌تر است.

به کاراکتر زنان در سینمای تجاری هم نگاه کنید فضا همین است. معضلات دنیای زنانه نیز قابل‌برشماری است. افسرده است، مورد تعرض قرار گرفته، به شخصیت و هویت او احترام گذاشته نشده، نادیده گرفته شده، به حقوق انسانی‌اش بی‌حرمتی شده یا این‌که دچار سوء تفاهم در رابطه‌هایش شده، خیانت دیده، خیانت می‌کند و … در سینمای تجاری هم، کاراکترهای زنان در همین حال و هوا می‌گذرد اما وقتی در مورد شمایل کلی یک بازیگر صحبت می‌کنیم ماجرا فرق می‌کند.

بله! مثلا من وقتی می‌شنوم ‌حامد بهداد بازیگر یک فیلم شده، تصور می‌کنم مرد پرخاشگر برون‌گرایی در این فیلم هست که حامد بهداد آن نقش را بازی می‌کند.

فیلم «زندگی جای دیگری است» را دیده‌اید؟

منظورم همین است، همین که خیلی کم پیش می‌آید این کاراکتر مرد عاصی را در فضای بازیگری حامد بهداد نبینم، مثلا وقتی به تماشای فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی نشستم، باز این تصور را داشتم که حامد بهداد، مرد برون‌گرای این داستان است ولی اینگونه نبود، مثل بیشتر موارد حامد بهداد تند مزاج قصه نبود، عصبانی می‌شد ولی آستانه تحملش پایین نبود.

حالا چه فضیلتی دارد که بازیگر بر خلاف تصور تماشاگرش بازی کند؟ به نظرم وقتی یک بازیگری امتحان خود را در فضاسازی کاراکترهایی پس داده، بهتر است، گاهی اوقات کار اصلی خود را انجام دهد و تیپی را که تماشاگر از او انتظار دارد، گاهی شارژ کند.

نکته‌ای که گفتید در مورد بعضی بازیگران صحیح است، شاید شما هم باید در همان فضای مرد عاصی و برون‌گرای خود، بازیگری را ادامه دهید، قصد منفی نگاه‌کردن به این نوع بازیگری کلیشه‌ای نداشتم.

من هم برداشت منفی از حرف‌های شما نکردم. به هر حال توانایی یک بازیگر، گاهی محدود است و گاهی نامحدود. باید دید من جزو کدام دسته محسوب می‌شوم.

بیوگرافی حامد بهداد

این تاکید بر اینکه در معدود آثاری که بازی کردید، کاراکتر،‌ مردی برون‌گراست و در بیشتر موارد فردی عاصی، به این معنا نیست که حامد بهداد توان بازیگری در نقش‌هایی جز این را ندارد، شاید این خواست اکثریت کارگردانان از بهداد بوده که اینگونه بازی کند، شاید هم در سینما، بازیگری نداریم که بتواند همچون حامد بهداد اینگونه کاراکترها را به تصویر بکشد. منظور از گفتن این که کمتر دیده شده از فضای مرد عاصی در فیلم‌ها خارج شوید این نبود که توانایی‌هایتان در نقش آفرینی زیر سوال برده شود.

توانایی‌های من که زیر سوال نمی‌رود. ماجرا اینجاست که بازیگران گاهی با تیپ خاص در جهان سینما ثبت‌نام می‌شوند. به عنوان مثال جیمز استوارت، در اغلب آثار بازیگریش، تصویر یک دهاتی ساده و صمیمی را از خود به جای می‌گذارد یا جیمز کاگنی که عموما او را یک گانگستر کت و شلواری می‌بینیم.

یا مارلون براندو تصویر یک یاغی وحشی با شلوار جین و تی‌شرت (به قول هامفری بوگارت) را از او سراغ داریم. هر بازیگری با تصویر و تفسیرشخصی خودش به دنیای بازیگری اضافه و در جهان ثبت نام شده است. حالا در همین راستا، ممکن است مرا با تفسیر نادیدنی خودم نسبت به جهان خویش، مردی عصیان زده و عصبی به‌خاطر بیاورید که البته «عصبی» واژه غلطی است برای تعبیر نقد بازیگری. این برداشت از بازی و کارم، ناشی از عدم شناخت صحیح درباره بازیگری است. شاید شما،دو، سه فیلم سینمایی در بدو ورودم به سینمای ایران دیده‌اید و مرا با آن شمایل به یاد می‌آورید.

مثلا فیلم «این زن حرف نمی‌زند» را خودم خاطرم هست که، بازی بازیگران در آن زمان، شبیه ذهنیت صدا و سیما بود، مثل قالب سریال‌های شبیه «در پناه تو»، آن جوانی که مادرش صدایش می‌زد: «محمدم» و خیلی هم محبوب خانواده‌ها بود. اما من به شدت از ترسیم آن شخصیت‌های تلقینی تلویزیون فراری بودم و در همان فیلم «این زن حرف نمی‌زند» شیوه را در بازیگری مغایر با رفتار تلقینی جامعه و تفکر تلویزیونی گرفتم. آنها همه پسرهای خوب و موجهی بودند و اطوار آدم‌های مصنوعی را در می‌آوردند که البته تزریق جامعه سنتی است. می‌خواستند خوب باشند اما من با تغییری که احمد امینی در صحنه پایانی فیلم داد به عنوان بازیگر سعی کردم، متناسب با جهان واقعی خود حرکت کنم. آن صحنه پایانی «این زن حرف نمی‌زند» تمام زشتی‌ها و کثافتی که به نسل و زندگی من نسبت داده بودند، همگی را با شهامت عربده می‌کشیدم که: آری، آری من چنینم. من تمام آن صفات بدی هستم که می‌گویید و نعره می‌کشیدم: به بدترین معنیش فکر کن.

دیالوگ‌هایی که خودم برای نقش خودم نوشته بودم و احمد امینی کارگردان می‌پرسید: مطمئنی اینها را می‌خواهی بگویی؟ آن نقش سروش در فیلم «این زن حرف نمی‌زند» آن کاراکتر پسر بد و گند نام و کثافت که هزار برچسب از همجنس‌باز، فاسد، معتاد و متجاوز به او می‌چسباندند در کنار رفتار اتو کشیده و دروغین، کاراکترهای سریال‌های تلویزیونی که بیشتر شبیه تصنع اجرای مجری‌های جوان آن سال‌هایصدا و سیما بود، فریاد می‌کشید و اقرار به زشتی می‌کرد اما واقعیت داشت. برای همین، نقش و شخصیت مرا می‌پذیرفته‌ای، چون ما به ازای آن را در جامعه سراغ داشتی. دروغ نبود. مثال ژاندارک قزمیت گذشته از آتش و بی‌گناه و معصوم با لبخندی که ذهن غالب جامعه روی صورتت کشیده، نبود. گمان می‌کنم طرز شروع کارم را در بدو ورودم به سینماست که در فیلم‌هایی مثل «بوتیک»، «این زن حرف نمی‌زند» و شاید تا حدودی «کافه ستاره» بیشتر به‌یاد می‌آورید.

این سوال هم وجود دارد و این‌که حامد بهداد جزو بازیگرانی است که کم فیلمنامه به او پیشنهاد نمی‌شود، خودتان چرا بازیگری در این فضای کاراکتر را از میان نقش‌ها انتخاب می‌کنید؟

از آموخته‌هایمان در دوران دانشجویی همین است که چه نقش‌هایی را براساس توانایی‌هایمان انتخاب کنیم و در ادامه چگونه به سمت آن کاراکتر برویم و آن را ایفا کنیم. این انتخاب‌ها می‌تواند گاهی درست یا غلط باشد.

پس خودتان احساس کردید با اینگونه کاراکتر‌ها می‌توانید جای مناسب‌تری در سینما داشته باشید.

بستگی به بافت ذهنی بازیگر دارد. مثلا بازیگرانی جوان مانند رضا عطاران و رامبد جوان را در نظر بگیرید. این دو از هر موقعیت ساده و معمولی می‌توانند درون‌مایه‌های طنز و شوخی‌های نهفته در دل هر موقعیتی را پیدا کنند. می‌توانند از تماشاگر خنده بگیرند. آن‌هم در موقعیت و وضعیت‌هایی که کمتر امکان آن به چشم دیگر بازیگران می‌آید.

گفتید که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر هستید ولی ما کمترین حضور حامد بهداد را در تئاتر و روی صحنه نمایش داشته‌ایم، چرا؟

شاید حضور در سینما تبدیل به یک عادت بد شده و باید آن را احتمالا با حضور برصحنه تغییر دهم اما به غلط یا اشتباه خودم را دانشجو و علاقه‌مند به تئاتر می‌دانم. به‌خاطر می‌آورم، هم نسل‌های من که در سینما راه پیدا کرده بودند، یا مجری تلویزیون بودند یا از طریق پدرهایشان امکان حضور در برخی فیلم‌های سینما را پیدا کرده بودند یا حداکثر، مدرسه‌های خصوصی بازیگری رفته بودند. به موازات این می‌دیدم که از همسالان و نسل من که تحصیلات تئاتری داشتند، کمتر به سینما راه پیدا می‌کنند و نمی‌توانستم بدانم چرا تجربیات و دانسته‌های بعضی‌هایشان بر عکس روی صحنه، در جلوی دوربین، خوب از آب در نمی‌آید و من همیشه مترصد آن بودم که آن رهایی و آزادی بازیگر روی صحنه را جلوی دوربین سینما بیازمایم. اتفاقی که در فیلم دوم (بوتیک) توانستم آن را تجربه و ظاهر کنم.

پس برداشت ما از مرد عاصی به خاطر کاراکترهایی که شما مقابل دوربین می‌پردازید، نزدیک به واقعیت است. حامد بهداد مقابل دوربین یک مرد رها شده است.

مرد رها شده خیر! احساس و تعبیرم از بازیگری و زندگی‌ام را برون فکنی می‌کردم و نیروی حاصل از مدتی در قفس محبوس بودن را احساس می‌کردم که میل به ارائه آن در بازیگری سینما داشتم. رهایی به معنای زیبایی‌شناختی آن، رهایی به معنای خوانش شخصی من بازیگر از وقایع اطرافم در زندگی.

تاکید کردید که آنچه مقابل دوربین از حامد بهداد می‌بینیم رهایی است، حال توصیف شما از رهایی در بازیگری چیست؟

آن رهایی ویژگی و توانایی ذهنی است که بازیگر، پس از تمرین‌های بسیار آن را روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین بازیگری به دست می‌آورد که من آن را در هیچ بازیگر ایرانی سراغ ندارم. به ندرت آن را در برخی بازی‌های خسرو شکیبایی می‌دیدم. دستور عمل ذهن بازیگر، مبتنی بر شرایط حاضر و موجود روی صحنه و جلوی دوربین و ارتباط بازیگر با ذهن خود یا داشتن توانایی بدنی و نیروی جسمی برای بروز آن دستورالعمل ذهنی، بدون آن‌که چیزی کم یا زیاد باشد، چیزی که باعث شگفتی تماشاگر می‌شود.

بازی مارلون براندو در آخرین تانگو در پاریس، بهترین مثال و بیانگر مقصودم است. هنوز پس از گذشت آن‌همه سال، نمونه‌ای از بازی هیچ بازیگری تا این اندازه در دنیای سینما و نمایش سراغ ندارم. دروازه مرلین استریپ هم همچنین. در فیلم «آگوست: اوزیج کانت» تا حدی دیدم، منظورم اینهاست. همین رهایی را شما ظاهرا در بعضی از بازی‌های بهروز وثوقی دیده‌اید اما محصول استعداد و تمرین بی‌شمار آن بازیگر است، شاید در فیلم‌های «کندو» و «سوته دلان» تا حدی شاهد پردازش‌های آنی آن بازیگر در حین ایفای نقش باشیم. منظورم از رهایی، پردازش‌های انفجاری ذهن بازیگر است که البته از مسیرها و کانال‌های زیبایی شناسانه باید عبور کند و آموزش بازیگری مقصودش همین است.

رهایی روی صحنه که در بدن و صورت و سلول‌های یک بازیگر می‌بینید گاهی در انواع قاب‌ها و چارچوب‌های دوربین به دست نمی‌آید، حالا چه باید کرد که این‌همه ارتعاش افکار را به عنوان بازیگر به دوربین سینما بچشانیم، چون اصولا سینما به راحتی این امکان را به بازیگر نمی‌دهد. شاید شناخت از عکس و عکاسی این اختیار را به بازیگر بدهد که تا حدی بتواند، امکانات نمایش روی صحنه را توسط دوربین، ترجمه به بازیگری در سینما کند. من اصلا نمی‌فهمم چرا بازیگرها عکاسی نمی‌کنند.

حامد بهداد ,بیوگرافی حامد بهداد ,عکس حامد بهداد

بازیگری که عکاسی می‌داند چه برتری بر بازیگری که عکاسی را حرفه‌ای نمی‌داند، دارد؟

عکاسی، ذهن بازیگر را آماده نگه می‌دارد که وقتی مقابل دوربین فیلمبردار قرار می‌گیرد بتواند خود را از زاویه دید فیلمبردار ببیند، کمترین دلیل این است که درکی از تصویر ذهنی و نور پردازی فیلمبردار داشته باشد.

از عشق به بازیگری گفتید، این علاقه به دنیای بازیگری و این‌که بخواهید روزی خودتان بازیگر شوید از چه سنی با شما همراه شد؟

از 9 سالگی تئاتر بازی می‌کردم. معلم‌های تئاترم آن زمان در نیشابور ‌ابوالقاسم اثنی‌عشری، حمید کریمی و علی سیدانی بودند. همدوره‌ای‌هایم مهران احمدی، رضاکاهانی، امیرحسین صدیق و… بودند. در دوران دبیرستان هم اساتیدم؛ رضا صابری، داوود کیانیان، منصورهمایونی، رضاسید حسینی و زنده‌یاد رضا سعیدی بودند. از همدوره‌ای‌های آن وقت هم محمود رحیمی، محمد عاقبتی و پیام یزدانیان در خاطرم است. در دوران دانشگاه بیشتر در محضر استاد حمید سمندریان بودم. البته دیگر اساتیدی چون پرویز پورحسینی، اکبر زنجان‌پور، منیژه محامدی، امیر دژاکام، رکن‌الدین خسروی، قطب‌الدین صادقی، بهزاد فراهانی و محمود دولت‌آبادی و خیلی‌های دیگر یادم می‌آید.

میان این اساتید، نگاه‌تان بیشتر به دید هنری کدام‌شان بود؟

حمید سمندریان.

کاراکتری که سینما کم داشت و با ورود شما این کمبود از بین رفت، کاراکتر خود شماست یا طراحی شده است؟ البته الان که من مقابل شما نشسته‌ام خیلی از زاویه‌های این کاراکتر معروف حامد بهداد در فیلم‌ها را در رفتار معمولی شما هم می‌بینم.

گاهی شخصیت فیلم‌ها و خودم همزمان با هم زندگی می‌کنند ولی تشخیص آنها با من است. چرا؟ چون من کسی نیستم که شما توصیفش می‌کنید یا می‌بینید. آکنده از هزاران ماسک و نقاب هستم. نقاب‌هایی که لایه‌لایه همراه همگی ماست. ما گاهی تبدیل به مادر و پدرمان، گاهی شبیه ناخودآگاه جمعی جامعه، زمانی شبیه دیگر بخش‌های روح و ذهن‌مان می‌شویم که هر کدام به شدت متفاوت از هم هستند اما تشخیص آن، مستلزم شناخت دقیق از بازیگری و روانشناسی است. ارزیابی این مرزهای روانشناختی در بازیگری به اندازه خود انسان اهمیت دارد. تفسیری درباره ایگو و سوپرایگو هر نقش. دانشی درباره ذهن هوشیار و نیمه هوشیار نقش و بازیگرش لازم است که البته گاهی نویسنده و کارگردان آن اطلاعات را در اختیار بازیگر می‌گذارند.

به کتاب‌های انسان‌شناسی و روان‌شناسی علاقه دارید؟

به روانشناسی هم ربط دارد اما بیشتر مربوط به خود بازیگری است. در دوران آموزش دانشگاهی، واحد‌های مختلف درسی را می‌خوانیم که طرز تلقی درست‌تری نسبت به انسان و اشیا و موقعیت پیدا کنیم. به هر نحوی باید، نقش و شخصیت کشف شود. تشخیص اینکه این خود بازیگر است یا نقش که در صحنه یا فیلم حرکت می‌کند، برعهده متخصص این مقوله است. با احتیاط باید به دنیای بازیگری نزدیک شد.

بازیگری به اندازه وسعت انسان گسترده است. گاهی نویسنده و کارگردان که جهان نامعلوم خود را ترسیم کرده، می‌خواهد به شکلی محدود و مینی‌مال و گرافیکی به همراه اشاره‌هایی اندک جهان خود را نشان دهد. چرا؟ چون سینما تک بعدی است. تصور کنید نقاشی صورت شما را با دو خط بتواند طراحی کند یا سایه‌ای از صورت خود را بر دیوار خیال کنید، آیا این تصویر کاملی از شماست؟ خیر! آن مشخصاتی است که نقاش و سایه تنها با ارائه چند نشانه از شما، شما را به یاد ما می‌اندازد. درباره بازیگری و جهان نمایش هم، همین است. حال هر چقدر نویسنده و کارگردان نبوغ بیشتری داشته باشد، بیشتر به دنبال بازیگری است که درک وسیع‌تری از این نشانه پردازی‌ها داشته باشد.

از انتخاب بازیگر و ارتباط آن با کارگردان و اثر گفتید، بد نیست در همین بخش گفت‌وگو این سوال را بپرسیم که حرف‌ها می‌گوید با حامد بهداد کار کردن خیلی سخت است. بهداد در فضای پشت سر مدام با کارگردان و عوامل در چالش است. این سخنان درست است؟

این را شنیده‌اید یا تحقیق شما است؟

تحقیق که نه! ولی اغلب کسانی که با شما کار کرده‌اند این ادعا را دارند. واقعیت همین‌طور است؟

اگر هم چالشی بوده به نفع فیلم بوده است. اگر شما به عنوان بازیگری بیشتر بدانید و بخواهید مسئولانه برخورد کنید. باید چه کنید؟ راهش همین است. کاری که بازیگران تئاتر در دوره دو، سه ماهه تمرینشان به اتفاق کارگردان روی صحنه انجام می‌دهند را ما می‌خواهیم در دوره کوتاه مدت روخوانی یا جلوی دوربین انجام بدهیم. آن وقت چالش و دخالت نام می‌گیرد و چون عمدا حضور سرزنده بازیگر را توان دیدن نداریم، برایش جهانی از عیب و ایراد می‌تراشیم و البته دچار خشم و حسادت هم می‌شویم. بازیگرانی که از جهان تئاتر آمده‌اند، شناخت آکادمیک‌تری، هم در حوزه عملی و هم در حوزه نظری در مورد انسان و نقش و نقابش دارند. منتقد و تماشاگر تئاتر با عوامل تئاتر هم‌نفس‌تر است. سینما، یک جایی مرده است. جهان بین تئاتر و سینما، جهان متفاوتی است. سینما در غیبت سوم شخص اتفاق می‌افتد. یعنی یک جایی بود و الان نیست، ما داریم یک تصویر دیگری به‌دست می‌دهیم.

پس تعصبی که نسبت به حرفه خود دارید باعث این چالش می‌شود؟

تعصب ندارم، دوست می‌دارم و صد البته چالش را مثبت می‌دانم. دراین میان بعضی کارگردان‌ها و دستیارهایشان که از نفس و خودخواهی بیشتری بهره می‌برند از هر پیشنهادی که از بیرون می‌آید خشمگین می‌شوند یا مقاومت‌های بازیگر را فقط پای نکات منفی به حساب می‌آورند و دیگر خبری از آن همه تمرین و تلاش و گفت‌وگو‌های دوستانه و کارگاهی ندارند و به آن مثبت نمی‌نگرند. قرار است فیلمی ساخته شود و همین، الباقی هم خاله زنک بازی و غیبت و قزمیت بازی چند آدم ترسو است که جرات همکاری ندارند و به حقارت خودشان در دیگران توسط بدگویی و دروغگویی می‌پردازند.


حامد بهداد ,عکس حامد بهداد ,بیوگرافی حامد بهداد

جوایز حامد بهداد

دیپلم افتخار و جایزه نقدی بخش ویدئو سینما و نگاه نو برای بازی در دلخون از بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برای فیلم «دلخون» -۱۳۸۷
بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم ابوظبی برای فیلم کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره – ۱۳۸۸ (او در اختتامیه این مراسم حضور نداشت و به خاطر بازی در فیلم «آدم‌کش» در تهران بود. بهداد بخشی از جایزه نقدی خود را به نخستین جشنواره فیلم‌های کوتاه ایرانی در کانادا تقدیم کرد. وی یکی از داوران جشنواره فیلم کوتاه کانادا بود)

برندهٔ تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره حافظ (دنیای تصویر) برای فیلم «روز سوم» – ۱۳۸۸
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «جرم» -۱۳۸۹
برنده چهره سال بازیگری جشن یک سالگی مجله رونا – ۱۳۸۹

برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در نخستین دوره جشن ستارگان مجله اتفاق نو برای فیلم «جرم» – ۱۳۹۰
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای فیلم «سدمعبر» – ۱۳۹۶

فیلم های حامد بهداد

۱۳۹۵ فیلم سد معبر
۱۳۹۴ نیمه شب اتفاق افتاد
۱۳۹۴ هفت ماهگی
۱۳۹۴ هیهات

۱۳۹۳ فیلم خانه دختر
۱۳۹۳ چهارشنبه خون به پا می‌شود
۱۳۹۲ آرایش غلیظ
۱۳۹۲ چرک‌نویس

۱۳۹۲ زندگی جای دیگریست
۱۳۹۱ چه خوبه که برگشتی
۱۳۹۱ فرزند چهارم
۱۳۹۰ بی‌تابی بیتا
۱۳۹۰ به فاصله یک نفس

۱۳۹۰ پله آخر
۱۳۹۰ نارنجی پوش
۱۳۸۹ انتهای خیابان هشتم
۱۳۸۹ جرم

۱۳۸۹ سعادت‌آباد
۱۳۸۹ پرتقال خونی
۱۳۸۹ قبرستان غیرانتفاعی
۱۳۸۸ هفت دقیقه تا پاییز
۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید
۱۳۸۸ آدم‌کش
۱۳۸۷ بیداری

۱۳۸۷ کیمیا و خاک
۱۳۸۷ کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره
۱۳۸۷ موج سوم
۱۳۸۷ مردی که گیلاس‌هایش را خورد
۱۳۸۷ محاکمه در خیابان
۱۳۸۷ زندگی با چشمان بسته

۱۳۸۷ دل خون
۱۳۸۷ شبانه روز
۱۳۸۶ دو راه حل برای یک مسئله
۱۳۸۶ هر شب تنهایی
۱۳۸۶ مجنون لیلی
۱۳۸۶ تسویه‌حساب

۱۳۸۶ رؤیای زمین
۱۳۸۶ دایره زنگی
۱۳۸۵ حس پنهان
۱۳۸۵ آدم
۱۳۸۵ روز سوم
۱۳۸۴ باغ فردوس، پنج بعدازظهر
۱۳۸۴ پیشنهاد بی‌شرمانه به نقاش مرده
۱۳۸۴ رقص با ماه
۱۳۸۴ عروس کوهستان
۱۳۸۳ کافه ستاره

۱۳۸۲ این زن حرف نمی‌زند
۱۳۸۲ خواهرخوانده
۱۳۸۱ بوتیک
۱۳۸۱ چای تلخ
۱۳۷۹ آخر بازی

سریال های حامد بهداد

۱۳۷۹: همسفر (اپیزود فردا دیر است) (کارگردان:قاسم جعفری) در نقش: سیامک
۱۳۸۳: سایه آفتاب (کارگردان:محمدرضا آهنج) (نویسنده :سید سعید رحمانی) در نقش: رضا

۱۳۸۶: یک مشت پر عقاب (کارگردان:اصغر هاشمی) در نقش: امیرحسین دانشور
۱۳۸۷: آخرین دعوت (کارگردان:حسین سهیلی‌زاده)در نقش:عماد خلیلی
۱۳۹۰: سقوط آزاد (کارگردان:علیرضا امینی) در نقش: سرگرد امیر صابری

۱۳۹۱: آسمان من (کارگردان:محمد رضا اهنج) در نقش محسن
۱۳۹۳: کیمیا (کارگردان:جواد افشار) در نقش شهید جهان آرا
۱۳۹۴: دندون طلا (کارگردان:داوود میرباقری) (پخش در شبکه خانگی)

فیلم های تلویزیونی حامد بهداد

۱۳۸۱: صبح روزی که متولد شدم – (کارگردان:محمدرضا آهنج) در نقش:سعید
۱۳۸۲: شب عقرب – (کارگردان:مسعود آب پرور) در نقش:سعید

۱۳۸۲: خواهرخوانده – (کارگردان:بهروز حسین‌زاده) در نقش:سعید (سیامک)
۱۳۸۴: عروس کوهستان – (کارگردان:یوسف سید مهدی)
۱۳۸۵: تله روباه – (کارگردان:علیرضا اسحاقی) – حضور افتخاری

۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

محسن کیایی

محسن کیایی

بیوگرافی و زندگینامه

محسن کیایی متولد سال 1360 در تهران می باشد و 36 سال سن دارد.

تحصیلات : وی فارغ‌التحصیل رشته بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.

محسن کیایی فعالیت خود در سینما را با فیلم بعد از ظهر سگی سگی در سال 1388 آغاز نمود.

محسن کیایی علاوه بر بازیگری نویسندگی هم میکند.ه فیلمنامه سریال مهمانان ویژه به کارگردانی جواد رضویان که چندی پیش از شبکه تهران پخش گردید توسط وی نوشته شده است.

وی با سریال راه در رو ( نقش پیام بازرگانی) سعید آقاخانی پا به تلویزیون گذاشت . پس از آن نیر در سریال مهمانان ویژه نیز حضور داشت .

وی برادر مصطفی کیایی نویسنده و کارگردان سینما می باشد.

ازدواج و همسرش

وی در سن 21 با سهیلا امیرحسینی در تئاتر آشنا گردید و در سن 24 سالگی عقد و ازدواج کردند. وی می گوید اگر در جوانی ازدواج نکرده بودم با شرایط الان خیلی سخت بود ازدواج کنیم .به گفته خودش با هم رابطه خیلی دوستانه ای دارند و بیشتر کسانی که آشنایی با آنها ندارند خیال میکنند دوست پسر و دوست دختر هستند !. این زوج تا کنون بچه دار نشده اند و بچه دار شدن در آینده جزو برنامه شان است.

همسر محسن کیایی

عکس محسن کیایی و همسرش

مادر محسن کیایی

محسن کیایی و مادرش

محسن کیایی و برادرش

محسن کیایی و برادرش مصطفی کیایی

بیوگرافی محسن کیایی

برادر زاده محسن کیایی

محسن کیایی و پدرش

پدر محسن کیایی

زن محسن کیایی

محسن کیایی و همسرش

 

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

مصاحبه و گفتگو با محسن کیایی

مخاطبان شما را به عنوان بازیگر و دستیار کارآگاه پلیس در فیلم «بعد از ظهر سگی سگی» به یاد دارند.آیا این نخستین تجربه شمادر بازیگری بود؟

نه، قبل‌تر از آن در سال 79 در دو سریال شبکه دو بازی کرده بودم.

اسم‌ این سریال‌ها چه بود؟

اولین کار بازیگری‌ام سریال «رؤیای گلی» به کارگردانی عباس سعادتمند بود. این سریال محصول گروه کودک شبکه دو بود.بعد از این کار در سریال «شاهین می‌خواند» بازی کردم و این سریال هم از شبکه دو پخش شد. این سریال 5 اپیزوده بود و من در این اپیزودها نقش پسری را که مبتلا به ایدز بود بازی می‌کردم. بعد از این دو حضور‌، مدت‌ها تئاتر بازی می‌کردم.

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

در دانشگاه هنر و معماری با چه کسانی همدوره بودید که بعداً توانستند فعالیت جدی در کارشان داشته باشند؟

سامان دارابی و فرناز رهنما از جمله همدوره‌های من در دانشگاه هنر و معماری بودند. در ادامه در کنار مصطفی به سراغ دستیار کارگردانی رفتم و در فیلم‌های کوتاه و تبلیغاتی که ساخت، در کنارش بودم. این روند ادامه پیدا کرد تا در نمایش «پل» محمد رحمانیان بازی کردم. در این نمایش علی عمرانی، مرحوم احمد آقالو، رضا بابک و مهتاب نصیر پور به عنوان بازیگر حضور داشتند.

بنابراین عضو گروه تئاتری محمد رحمانیان بودید؟

بله و با ایشان کار می‌کردم. این حضورم در تئاتر تا سال 1386 ادامه پیدا کرد و در این سال مصطفی فیلم اولش بعد از ظهر سگی سگی را ساخت و من هم در فیلم حضور داشتم.

نوع چهره شما مناسب ایفای نقش‌های آدم‌های رئال با ویژگی‌های معمولی و به عبارتی خاکستری است.

تا به حال نقش منفی بازی نکرده بودم و دوست داشتم از این بابت چالشی داشته باشم. اما مصطفی نپذیرفت که من این نقش را بازی کنم و اصرار داشت که حتماً نقش سعید را بازی کنم. به نظرم باید در مورد سعید تعبیر ضد قهرمان دوست داشتنی را به کار برد. کنشی که کاراکتر سعید در داستان عصر یخبندان دارد نشان دهنده شخصیت اوست و در سکانس پایانی است که با کشتن شخصیت منفی داستان (بهرام رادان) قصه را تمام می‌کند.

محسن کیایی و بهرام رادان

محسن کیایی و بهرام رادان در پشت صحنه فیلم چهارراه استانبول

علاقه دارید به صورت پیوسته آثارتان در دید مخاطب قرار بگیرد؟

علاقه دارم خیلی دیده نشوم و بیش از سالی یکی – دو کار بازی نکنم تا مخاطب از دیدن مداوم من درصحنه و سینما خسته نشود و مشتاق باشد که بازی مرا ببیند. حضور زیاد به طور حتم این اشتیاق را کم رنگ می‌کند.برایم مهم است که تماشاگر پیگیر فیلم‌هایم باشد. نقش هایم در پرده نشین و بارکد بشدت متفاوت است و برای ایام شب‌های قدر هم در سریال کشیک قلب به کارگردانی حسین مهکام بازی کردم.

برایتان دشوار نیست نقش آدم‌های جدی را بازی کنید؟

نه، من عاشق تجربه نقش‌های نو و متفاوت هستم.

به نظرتان مخاطبان شما را در قالب آدم‌های کمی خاکستری با ویژگی شیرینی شخصیتی پذیرفته اند؟

باید بازتاب مخاطب را درباره کار جدیدم ببینم.

از کارگردان علت انتخاب خودتان را برای بازی در یک نقش جدی نپرسیدید؟

مهکام علاقه داشت من این نقش را بازی کنم.بنابراین عزم جدی دو طرفه برای این همکاری وجود داشت و دوست دارم بازتابش را هم ببینم.

این همزمانی حضور شما در قالب نقش خاکستری (میلاد فیلم بارکد) و نقش مثبت سمپات (براتعلی پرده نشین) فرصت خوبی به مخاطب می‌دهد تا توانایی شما را در حوزه ایفای نقش‌های متفاوت ببیند. این طور نیست؟

بله، این مسأله باعث می‌شود تا تلاش و زحماتم برای حضور در نقش‌های متفاوت بیشتر دیده شود.خیلی از پیشنهادها را رد می‌کنم تا برای بازی‌ام ارزش و اعتبار قائل شوم.

این رد کردن پیشنهادها باعث نمی‌شود منتقدان بگویند که محسن کیایی بیشتر در فیلم‌های برادرش بازی می‌کند؟

به این مسائل حاشیه‌ای فکر نمی‌کنم؛ من و برادرم مثل یک گروه در کنار سایر دوستان کار کرده‌ایم و در عین حالی که تفکراتمان نزدیک به هم است، هر کداممان تفکر خاص خودمان را داریم. من در یک سال اخیر با سایر کارگردان‌ها نظیر همایون اسعدیان همکاری داشته‌ام و به آرام و پیوسته کار کردن اعتقاد دارم.

اگر برادرتان فیلمی بسازد و از شما به عنوان بازیگر استفاده نکند دلخور نمی‌شوید؟

نه، دلیلی برای دلخوری ندارد و پشت صحنه به ساخته شدن فیلم کمک می‌کنم. من در ضدگلوله وعصر یخبندان نقش‌های کوتاهی داشتم.

 

عکسهای محسن کیایی

محسن کیایی / Mohsen Kiaei / اینستاگرام محسن کیایی

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

محسن کیایی در سریال پرده نشین

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

محسن کیایی و حامد کمیلی

محسن کیایی و بهروز شعیبی

محسن کیایی در کنار بهروز شعیبی

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

محسن کیایی و هومن برق نورد

محسن کیایی و سارا رسول زاده

محسن کیایی و سارا رسول زاده در سریال پرده نشین

محسن کیایی, عکسهای محسن کیایی, بیوگرافی محسن کیایی

تصاویر جدید از محسن کیایی بازیگر مرد سینما و تلویزیون


فیلمهای محسن کیایی

فیلم لونه زنبور (۱۳۹۶)
فیلم چهارراه استانبول (1396)
خیابان دیوار (۱۳۹۶)
استیگمات (۱۳۹۶)

ایستگاه اتمسفر (۱۳۹۵)
فیلم سد معبر (۱۳۹۵)
یک روز بخصوص (۱۳۹۴)
نقطه کور (۱۳۹۴)
بارکد (۱۳۹۴)

عصر یخبندان (۱۳۹۳)
خط ویژه (۱۳۹۲)
ضد گلوله (۱۳۹۰)
بعد از ظهر سگی (۱۳۸۸)

سریالها

راه در رو (سعید اقاخانی)
پرده‌نشین (بهروز شعیبی)

مهمان ویژه (نویسنده و بازیگر ۱۳۹۱)
سر به راه (سعید سلطانی ۱۳۹۳)
کشیک قلب (حسین مهکام ۱۳۹۵)

کپی با ذکر منبع : آریا پیکس / عکس

 

۱۹ مهر ۹۶ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil