دانلود سریال ممنوعه | دانلود فیلم های جدید

سریال ممنوعه | فیلم های ایرانی جدید | دانلود همه قسمت های سریال ممنوعه

علی عبدالمالکی و همسرش

علی عبدالمالکی ,بیوگرافی علی عبدالماکی ,علی عبدالمالکی و همسرش

بیوگرافی علی عبدالمالکی

علی عبدالمالکی خواننده پاپ متولد 26 مرداد ماه 1363 در تهران می باشد و 33 سال سن دارد  و اصالتا اهل لرستان می باشد.

وی علاوه بر خوانندگی تنظیم و آهنگسازی و ترانه سرایی هم انجام میدهد.

وی پس از فراگیری سازهای کیبورد، گیتار و پیانو، در بهمن 86 آلبوم خدا نشناس را با آهنگ سازی و تنظیم دی جی سروش اس جی ترک که شامل 8 ترک بود را وارد بازار کرد، پس از چند ماه در اردیبهشت 87 دومین آلبوم خود به نام نامسلمون را مجدداً با آهنگ‌سازی و تنظیم دی جی سروش اس جی ترک و با همکاری ایمان ظهراب روانهٔ بازار کرد. اما اولین آلبوم مجاز وی به نام مخاطب خاص بعد از چند سال انتظار در سال 94 منتشر گردید.عبدالمالکی در یکی از مصاحبه، از رضا صادقی، محسن یگانه، اصفهانی، سعید شهروز و مهدی یغمایی بعنوان خوانندگان محبوب خود یاد کرده است.

جالب اینکه او پیش از ورود جدی به عرصه موسیقی، فوتبالیست بوده و در تــــیم نوجوانان پـاس ، دروازه بانی کرده است!

ازدواج و همسرش

علی عبدالمالکی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد. عکس های با هواداران او در ضفحات و سایتها منتسب به همسر او منتشر شده است که واقعیت ندارد.

علی عبدالمالکی و همسرش

علی عبدالمالکی و همسرش

علی عبدالمالکی

اینستاگرام علی عبدالمالکی

instagram / Aliabdolmaleki

علی عبدالمالکی ,بیوگرافی علی عبدالماکی ,علی عبدالمالکی و همسرش

کنسرت ها

وی قبل از انتشار آلبوم رسمی اش هشت کنسرت زنده، مجاز و بزرگ اجرا کرده است که رکورد کنسرت قبل از اولین آلبوم مجاز را در ایران شکسته است.[۵]

شش کنسرت بزرگ و رسمی در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران و دو کنسرت بزرگ و زنده در کیش برگزار کرده است که مورد استقبال زیاد دوستداران موسیقی پاپ ایرانی قرار گرفته است.
علاوه بر این وی کنسرتهای زنده و بزرگی را در شهرهای یاسوج، سرعین، زنجان، ایلام، تبریز، ارومیه، خرم‌آباد و … برگزار کرده است.

علی عبدالمالکی ,ازدواج علی عبدالمالکی

عکس علی عبدالمالکی

 

علی عبدالمالکی و رضا صادقی

علی عبدالمالکی و رضا صادقی

 

 

بیوگرافی علی عبدالمالکی

علی عبدالمالکی و گروه ارکستر وی

علی عبدالمالکی و مادرش

علی عبدالمالکی و مادرش

علی عبدالمالکی در دورهمی

علی عبدالمالکی حضور در برنامه دورهمی مهران مدیری در سال 96

علی عبدالمالکی

لیست و اسامی آهنگهای علی عبدالمالکی

۱۳۹۵ مرسی که هستی
۱۳۹۵ کم‌کم
۱۳۹۵ بی استرس
۱۳۹۵ بی‌احساس
۱۳۹۵ چقدر شبیهته
۱۳۹۴ خدا بزرگه
۱۳۹۴ آهای
۱۳۹۴ یهویی (ورژن جدید)
۱۳۹۴ تو بارون
۱۳۹۴ تو با منی
۱۳۹۴ یک سال گذشت

۱۳۹۴ موج
۱۳۹۴ چرا من
۱۳۹۳ دریای لعنتی
۱۳۹۳ بیزارم از شمال
۱۳۹۳ یا هیشکی یا تو
۱۳۹۳ کادوی تولدت
۱۳۹۳ دو تا داداش
۱۳۹۳ تهران شلوغه
۱۳۹۳ پاییز
۱۳۹۳ حالیت نیست
۱۳۹۲ خدا کنه
۱۳۹۲ عید بی تو
۱۳۹۲ روانیتم
۱۳۹۲ زمستون
۱۳۹۲ داغ دلم
۱۳۹۲ کور بودم
۱۳۹۲ به درک
۱۳۹۲ جنون

۱۳۹۱ خوشبحالت
۱۳۹۱ نشد
۱۳۹۱ اتاق
۱۳۹۱ عذاب وجدان
۱۳۹۱ انگاری مریضم
۱۳۹۱ اون شب

۱۳۹۰ دلم گرفته
۱۳۹۰ دورت بگردم
۱۳۹۰ آهه منه
۱۳۹۰ دردت بجونم (۲ ورژن)
۱۳۹۰ هی تو
۱۳۹۰ حقیقت
۱۳۹۰ حتی

۱۳۸۹ زبونم لال
۱۳۸۹ حرف نزن (بازخوانی نزن نزن امیر رسایی)
۱۳۸۹ نشون به این نشونی
۱۳۸۹ دست اونو نگیر
۱۳۸۹ حیا کن
۱۳۸۹ یاحبیبی (۲ ورژن)
۱۳۸۹ چندروز
۱۳۸۹ غصه نخور
۱۳۸۹ هرچی تو بگی
۱۳۸۹ علی اصغر
۱۳۸۹ عمو عباس
۱۳۸۹ نفس

۱۳۸۸ یه دل شکوندم
۱۳۸۸ دلم
۱۳۸۸ یعنی دوستم نداشتی
۱۳۸۸ الوداع (بازخوانی ایرج مهدیان

)
۱۳۸۷ لباس عروست رخت عزاته
۱۳۸۷ منو ببخش
۱۳۸۷ واسه من سخته
۱۳۸۷ تا کی باید

۱۷ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی سروش جمشیدی و همسرش و پسرشان + گفتگو و مصاحبه

مجموعه عکس ها و بیوگرافی سروش جمشیدی و همسرش و پسرشان

+ گفتگو و مصاحبه

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

سروش جمشیدی بازیگر طنز که این روزها تکه کلام گل من او که در برنامه دورهمی استفاده میکند در میان مردم گل کرده است متولد 20 اسفند ماه 1358 می باشد و 37 سال سن دارد.او متولد تهران می باشد اما اصلاتا یزدی است.وی متاهل است و مدتی است که ازدواج کرده است و دارای یک فرزند به نام سیاوش می باشد.


سروش جمشیدی  اشاره به فعالیت هنری خود از سال ۷۷ گفت: من پیش از سال ۷۷ تئاتر کار می کردم و آن سال ها به دانشگاه یزد رفتم و به واسطه تئاتر وارد تلویزیون یزد شدم. در یزد در چند فیلم، مجموعه تلویزیونی و حتی در رادیو بازی کردم و همیشه ترجیحم کمدی بوده است.

او اولین بار با بازی در یک سکانس در مجموعه در حاشیه 1 وارد تلویزیون و پس از آن در سری دوم در حاشیه نقش او پررنگ تر شد . او همچنین در سریال عطسه به کارگردانی مهران مدیری که در شبکه نمایش خانگی توزیع میگردد به ایفای نقش پرداخته بود

تا این که مدتی است به بازیگران بخش نمایش برنامه دورهمی ( در نقش قیمت ) مهران مدیری اضافه شده است و توانسته به خوبی شناخته شود و به پرطرفدارترین بازیگر این مجموعه تبدیل شود.

سروش جمشیدی در برنامه حالا خورشید با اجرای رضا رشیدپور گفت تمام زندگی ام را بعد از خدا مدیون مهران مدیری هستم چرا که وی من را به اینجا رساند.

جمشیدی این روزها سریال مرز خوشبختی در نقش مجد به کارگردانی حسین سهیلی زاده را در حال پخش دارد که نوروز 96 پخش میگردد.

اینستاگرام سروش جمشیدی : Instagram.com/Soroush.Jamshidy

سروش جمشیدی و همسرش و پسرش

سروش جمشیدی و پسرش سیاوش

سروش جمشیدی در سریال مرز خوشبختی

سروش جمشیدی در سریال مرز خوشبختی

سروش جمشیدی

سروش جمشیدی و همسرش

سروش جمشیدی و مهران مدیری

سروش جمشیدی در پشت صحنه فیلم سینمایی مهران مدیری ساعت پنج عصر

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

وی در گفتگو با مجله پلاس گفت : از همسرم تشکر میکنم و عاشق او هستم . به خاطر این هنوز برای من اتفاقی نیفتاده بود و همه جوره من رو تحمل کرد و او سالها سر کار می رفت و من در خانه بودم اما همیشه به من انگیزده و انرژی می داد و باعث می شد تا ماهها و روزهای بیکاری ام رو به خوبی سپری کنم و حال هم که شرایط تغییر کرده با هم به من انرژی می دهد.

جمشیدی در خصوص مشهور شدنش گفت : شهرت خیلی خانواده های ما را اذیت میکند و شرایط را برای ما سخت تر می کند.

وی در خصوص حضور در فیلم سینمایی مهران مدیری گفت هنوز مشخص نیست در این اثر حضور داشته باشم اما اگر جایی در کارشان برای بنده باشد و به من اعتماد کنند خوشحال میشوم و اگر هم جایی داشته باشم که ندارم زوری نیست که !

وی گفت من در همه جا گفته ام که من همیشه مدیون مهران مدیری هستم و ممنونم از ایشان که به بنده اعتماد کردند و بدون هیچ چشم داشت و منتی این کار را انجام داده اند و یک سوال دارم که چه چیزی اقای مدیری در من دیده اند که من را برای کارهایشان انتخاب کرده اند.

وی گفت خیلی دوست دارم از لحاظ کاری بزرگ شوم نه از لحاظ شهرت بلکه از لحاظ کاری و انسانیت.

پرسپولیسی هستم و دوست نداشتم فوتبالیست شوم اما فوتبالیست ها رو دوست دارم

 

سروش جمشیدی و همسرش

عده ای فکر کنند من یک باره پیدایم شده است

بازی من در یزد موفق بود و حتی هنوز هم بعضی از مردم یزد مرا با نقشی که در یک سریال داشتم، می شناسند. با این حال با وجود اینکه حدود ۱۸ سال کار هنری کردم اکثر مردم مرا با سریال درحاشیه ۱ و ۲ شناختند و من در مجموعه های مهران مدیری دیده شدم و خیلی مدیون و ممنون او هستم.

جمشیدی با اشاره به حضور خود در تهران و فعالیت در عرصه تئاتر و تلویزیون بیان کرد: من از سال های ۸۴ و ۸۵ به تهران آمدم و در فیلم ها و سریال های تلویزیونی حضور داشتم. حتی در مجموعه خروس به کارگردانی سعید آقاخانی بازی کردم و البته چون در این سال ها اتفاقی که می خواستم برایم رخ نداده بود به عنوان دستیار کارگردان و منشی صحنه نیز فعالیت می کردم. با این حال در همین دو سالی که در سریال های آقای مدیری بازی داشتم دیده شدم و این باعث شد که عده ای فکر کنند من یک باره سبز شده ام اما واقعا اینگونه نیست و من پیشینه ای ۱۸ ساله دارم.

وی با اشاره به مردمی که نسبت به بازی های او در ۲ سال اخیر واکنش نشان داده اند، بیان کرد: گاهی بعضی در واکنش به بازی من در سریال های درحاشیه و حتی دورهمی سوال می پرسند که تا حالا کجا بوده ام اما واقعیت این است که من یک باره با پارتی و یا باندبازی وارد تلویزیون نشدم. اقای مدیری چنین اخلاقی ندارد که بخواهد کسی را به سریالی معرفی کند درحالیکه فرد توانمندی اش را نداشته باشد. توانایی او این است که می داند از استعدادها در کجا و به چه شکلی بهره بگیرد. مدیری به دلیل تجربه ای که داشت به من اعتماد کرد و من دو سال است که با کارهای مدیری بیشتر روی خطِ بازی افتادم.
قرار بود فقط یک قسمت برای مدیری بازی کنم

جمشیدی که اولین حضورش در آثار مدیری در اولین قسمت از سریال درحاشیه بود در این باره توضیح داد: روز اول که برای بازی در مجموعه درحاشیه به لوکیشن رفتم قرار بود به عنوان دوست مهران غفوریان که از خارج از ایران بازمی گردد تنها یک قسمت در آن مجموعه حضور داشته باشم اما بعد از آن حضور من ادامه دار شد. یکی از دلایلی که باعث شد در این دو سال دیده شوم خود مهران مدیری بود که کارهایش پرمخاطب است و مردم همه آثار او را می بینند.

سروش جمشیدی بازیگر نقش قیمت در دورهمی

سروش جمشیدی بازیگر نقش قیمت دورهمی در پشت صحنه

وی همچنین درباره نقش خود و نمایش هایی که در مجموعه «دورهمی» اجرا می شود و گاه با بازی هایی غلوآمیز همراه است، بیان کرد: شخصیت های دورهمی تیپ هستند و اصلا یکی از شیوه های کاری مدیری تیپ سازی است. اکثر کارهای او تیپیکال است و به همین دلیل شخصیت هایش شاید کمی از فضای رئال و واقعی دور باشد. از طرف دیگر این شخصیت ها کاریکاتوری هستند و این فضای کاریکاتوری به عمد در نمایش ها به کار گرفته شده است.

بیوگرافی سروش جمشیدی

عکس / سروش جمشیدی Soroush Jamshidi

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

سروش جمشیدی و علی ضیا / عکس

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

سروش جمشیدی و همسرش, ازدواج سروش جمشیدی

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

بیوگرافی سروش جمشیدی, نقش قیمت در دورهمی

تهیه و تنظیم : آریا پیکس

۰۹ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی سارا رسول زاده و همسرش

سارا رسول زاده ,بیوگرافی سارا رسول زاده , سارا رسول زاده و همسرش

سارا رسول زاده مجری و بازیگر جوان و موفق تلویزیون متولد سال 1368 است و اصالتا تبریزی است و 28 سال سن دارد. و در رشته مدیریت صنعتی در حال تحصیلات خود را سپری کرده است.وی ابتدا با اجرای برنامه های تلویزیونی کار تصویری خود را آغاز نمود . سریال پرده نشین بهروز شعیبی نیز اولین سریال تلویزیونی او بود.

سارا رسول زاده این روزها در سریال عاشقانه در نقش هدیه حضور دارد . سریالی که ستاره های زیادی از سینما و تلویزیون در آن حضورد دارند و وی در کنار انها به ایفای نقش پرداخته است.وی صفحه ای در اینستاگرام ندارد.

در ادامه گفتگو و عکس ها وی را ببینید.

بیوگرافی از زبان خود سارا

من متولد سال 1368 هستم. بچه ی ته تغاری خانه با دو خواهر و یک برادر که رشته هیچ کدام هنر نبوده، یک خواهرم مشغول تحصیل در مقطع دکتری است خواهر دیگرم حقوق می خواند و برادرم مکانیک طبعا با رشد کردن در چنین خانواده ایی من سراغ تحصیل در رشته ی هنر نرفتم و در حال حاضر دانشجوی مدیریت صنعتی هستم، باید بگم که رشته تحصیلی ام را دوست دارم با احترام به تمام کسانی که هنر خوانده اند باور من این است که تحصیل هنر در ایران فایده چندانی ندارد البته نباید از این بگذریم که بچه های گروه هنر فیلم زیاد دیده اند و دایره مطالعاتی شان وسیع است که من سعی می کنم این خلا را با مطالعه شخصی جبران کنم.

اقبال یک هنرمند گاهی براساس سلیقه ی مخاطب رقم می خورد. بازیگر در ایران همیشه باید منتظر باشد و تا یک زمان خاصی روی بورس است، من برای اینکه نمی خواستم به چیزی وابسته باشم رفتم سراغ رشته ایی که از طریق آن بتوان آینده مالی مطمئنی داشت.

ماجرای ازدواج و همسرش

سارا رسول زاده تا به حال ازدواج نکرده است و مجرد می باشد. چندی پیش عکسی از وی در کنار مهدی یراحی در سایت ها منتشر شده بود و اعلام شده بود که وی با این خواننده ازدواج کرده است که شایعه ای بیش نبوده است.

 

 

سارا رسول زاده

از اجرا تا بازیگری

بله حتما؛ من کار بازیگری را با تئاتر عروسکی شروع کردم و از دوران کودکی در این رشته فعال بودم. در دوران دانش‌آموزی و دانشجویی نیز همچنان در زمینه تئاتر فعال بودم تا اینکه برای «وورک شاپ» آقای دکتر رفیعی انتخاب شدم و بهترین کارم نمایش «یرما» نیز به کارگردانی آقای دکتر رفیعی بود که در تماشاخانه «ره » اجرا شد. من دو سال با دکتر رفیعی همکاری کردم و به جرات می‌توانم بگویم در حال حاضر بهترین کارگردان تئاتر ایران است.

من در زمینه اجرا نیز تجاربی دارم و اجرا در تلویزیون را نیز با همکاری خانم بهبودی در شبکه دو و در برنامه‌ای زنده تجربه کرده‌ام. شخصا اجرا را دوست دارم و بسیار مایل بودم کار در این فضا را تجربه کنم چون فکر می‌کردم کار سخت و جذابی است اما اجرا هرگز دغدغه اصلی من نبود و از آن به عنوان سکوی پرتاب برای بازیگری استفاده نکردم و پس از کار اجرا باز هم به دنیای تئاتر بازگشتم.

 

سارا رسول زاده و همسرش ,ازدواج سارا رسول زاده

آیا الگویی برای بازیگری دارید؟

الگو ندارم زیرا معتقدم در هنر نباید کسی را الگو قرار داد، هنر برای زنده ماندن نیاز به زایش و کار نو دارد. اما بازیگر مورد علاقه زیاد دارم؛ فاطمه معتمد آریا، رویا تیموریان، گلشیفته فراهانی، ریما رامین فر، مریم سعادت و تمام بازیگرهایی که به واسطه ی چهره مطرح نشده اند را دوست دارم. در ایران همه دنبال چهره هستند و به طرز عجیبی صورت ها شبیه به هم شده. از بازیگران مرد نیز سیامک صفری، فرهاد اصلانی، حمید فرخ نژاد، پرویز پرستویی، علی سرابی، احمد مهران فر را دوست دارم.

به نظر شما چهره مجری و طرز لباس پوشیدنش در کیفیت اجرا چقدر مهم است؟

به نظر من چهره آنقدر مهم نیست مهم توانمندی یک مجری است. اپرا گِیل وینفری از مشهورترین مجری های جهان از دید برخی شاید به لحاظ زیبایی یک زن معمولی باشد اما این مجری با خلاقیت خود به ملکه میزگردها بدل شد، بنابراین توانمندی یک مجری فقط بسته به ظاهر او نیست.

سارا رسول زاده در سریال عاشقانه در نقش هدیه

سارا رسول زاده در عاشقانه

سارا رسول زاده, اینستاگرام سارا رسول زاده

 سارا رسول زاده در اینستاگرام instagram  و سایر شبکه های اجتماعی صفحه ای ندارد.

سارا رسول زاده و همسرش

از برنامه های تلویزیونی سارا رسول زاده می‌توان به ” زنده رود “، “ترمه و طلا “، “آفتاب گردان”، “سپید پررنگ ” از شبکه دو و “دوستان” از شبکه جام جم و برنامه “مثبت من” از شبکه تهران اشاره کرد. او همچنین در تئاترهای “یرما” و “خاطرات و کابوس های یک جامه دار…” از دکتر
۰۹ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود قسمت 5 عاشقانه

دانلود قسمت پنجم عاشقانه

دانلود سریال عاشقانه قسمت 5 با لینک مستقیم به صورت رایگان با کیفیت اصلی و حجم کم

تاریخ پخش قسمت ۵ : 20 فروردین 96

دانلود قسمت 5 سریال عاشقانه

دانلود قسمت 5 پنجم سریال عاشقانه در ادامه

تاریخ توزیع قسمت 5 : 20 فروردین

دانلود با کیفیت 1080HD

دانلود با کیفیت 720P

دانلود با کیفیت 480P

دانلود کامل سریال عاشقانه

۰۹ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

عکسها و بیوگرافی سیما خضرآبادی +ماجرای ازدواج و همسرش

سیما خضرآبادی , بیوگرافی سیما خضرآبادی , سیما خضرآبادی و همسرش

سیما خضرآبادی بازیگر زن متولد 11 فروردین ماه 1368 در تهران می باشد.

وی بازیگری در تلویزیون را در سال 90 با حضور در سریال ایستگاه آخر و بعد ازن آن مجموعه وضعیت سفید شروع نمود که بعد از آن به خوبی شناخته شد.

او در ایام نوروز در سریال علی البدل به کارگردانی سیروس مقدم در نقش یک دختر دانشجو به نام آناهیتا اقبال حضور دارد.

وی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد است.

در ادامه بیوگرافی عکس ها و گفتگو با سیما خضرآبادی را میخوانیم.

گفتگو با سیما خضرآبادی

ورودم به سینما با پارتی‌ بازی نبود

پدرم مدیر تولید و مادرم چهره‌پرداز سینما هستند اما ورود من به سینما به هیچ وجه با پارتی‌بازی همراه نبود و شاید بتوان گفت خیلی اتفاقی وارد سینما شدم. خیلی کوچک بودم که به همراه مادرم به  پشت صحنه سریال «خانه پدری» رفتم. آقای غلامرضا رمضانی هم آنجا حضور داشتند و مرا برای نقش اصلی سریال «فرزندم بزرگ شده» انتخاب کردند. پس از آن هم در سریال «ایستگاه آخر» بازی کردم ولی بعد از آن دیگر اجازه بازی از طرف خانواده صادر نشد.(می‌خندد) بازی در این سریال‌ها برایم خاطره‌انگیز و جالب بود و بعد از گرفتن دیپلم تصمیم گرفتم به خاطر علاقه‌ام به بازیگری در این رشته ادامه تحصیل بدهم؛ بنابراین در رشته نمایش دانشگاه سوره مشغول تحصیل شدم.  پس از پایان تحصیلاتم در فیلم سینمایی «کودک و فرشته» و سریال «وضعیت سفید» بازی کردم و به شکل رسمی وارد دنیای بازیگری شدم.

تحصیل در رشته بازیگری بسیار موثر است

دانش‌آموز درسخوانی بودم و پدرم به شدت مخالف این بودند که در سن و سال کم وارد دنیای بازیگری شوم چون معتقد بودند به درسم لطمه می‌خورد.

پدرم دوست داشتند من در شرایط حرفه‌ای و پس از گذراندن دوره‌های بازیگری یا تحصیل در این رشته وارد این حرفه شوم. به همین علت کارم در سینما و تلویزیون را همزمان با اتمام تحصیلاتم آغاز کردم.

فکر می‌کنم پدرم تصمیم کاملا درستی گرفتند چرا که تحصیلات در زمینه بازیگری خیلی موثر است و وقتی با داشتن تحصیلات مرتبط وارد دنیای سینما بشوید، دانسته‌هایتان کمک‌کننده خواهد بود. در حال حاضر هم ایشان حامی و مشوق من هستند و هر هفته با علاقه سریال «آسپرین» را تماشا می‌کنند و کلی در موردش با هم گپ می‌زنیم.

سیما خضرآبادی , سیما خضرآبادی instagram

ماجرای ازدواج و همسر

سیما خضر ابادی تاکنون ازدواج نکرده و مجرد است .

هنوز به پختگی کافی برای ازدواج نرسیده‌ ام

خارج از مساله بازیگری فکر می‌کنم اشخاص مختلف در سنین مختلفی ممکن است شرایط ازدواج را داشته باشند . هرکس در هر زمانی که حس می‌کند می‌تواند تشکیل خانواده دهد باید این کار را انجام دهد. ممکن است کسی در سن بیست سالگی به چنین شرایطی برسد و شخص دیگری در سنین بالا. در مورد خودم فکر می کنم هنوز به پختگی کافی برای این امر مقدس نرسیده‌ام و هنوز به حمایت پدر و مادرم نیاز دارم.

سیما خضرآبادی و همسرش

ازدواج سیما خضرآبادی , سیما خضرآبادی

ورزش منظمی نداشتم

صادقانه بگویم تا هفت، هشت ماه پیش خیلی به ورزش اهمیت نمی‌دادم. حواسم بود که اگر وزنم اضافه شود رژیم بگیرم و تحرک کافی داشته باشم تا به وزن ایده‌آلم برسم و بعد هم شروع می‌کردم به پرخوری. (می‌خندد) خلاصه اینکه ورزش جزوی از زندگی‌ام نبود. ولی درماه‌های اخیر مرتب به باشگاه ورزشی می‌روم و خیلی مراقب تغذیه‌ام هستم. فکر می‌کنم برای یک بازیگر خیلی مهم است که با ورزش و روش تغذیه مناسب همیشه شاداب باشد و ورزش متعادلی داشته باشد.

علاقه ای بهشبکه‌ های خارجی

اصلا قصد توهین به هیچ برنامه‌ساز و شبکه‌ای را ندارم اما چون خودم گاهی سریال‌هایی شبکه‌هایی مانند «جم» را می‌بینم باید بگویم واقعا کارهای ضعیفی هستند. به طوری که برای من به عنوان یک بازیگر هیچ انگیزه‌ای برای حضور در این سریال ها ایجاد نمی‌شود. گذشته از این در هیچ شرایطی حاضر نیستم به این شبکه‌ها بروم.

البته ما بازیگران لژیونر هم داریم که با حضور در آثار بین‌المللی باعث افتخار کشورمان شده‌اند. در سریال «آسپرین» من با آقای همایون ارشادی همبازی هستم. ایشان بارها در فیلم های مختلف با عوامل بین‌المللی حضور موفق داشته‌اند یا آقای پیمان معادی در فیلم‌ها و سریال‌های خارجی بازی کرده‌اند که همگی اثار خوب و قابل‌دفاعی هستند.

سیما خضرآبادی در سریال علی البدل

سیما خضرآبادی بازیگر سریال علی البدل , نقش آناهیتا در علی البدل

سیما خضر ابادی ,سیما خضرابادی و همسرش

کاملا با جراحی‌ های زیبایی مخالفم

من صددرصد با جراحی‌های زیبایی مخالفم و فکر می‌کنم هر چیز به صورت طبیعی زیباست. البته ممکن است برخی از افراد به خاطر حادثه یا بیماری خاصی مجبور باشند به پزشکان متخصص زیبایی مراجعه کنند، در این صورت قطعا جراحی زیبایی راهگشاست و حتی شاید بتواند انسانی را به زندگی دوباره برگرداند و به او اعتماد به نفس بدهد اما در شرایط عادی و وقتی خداوند چهره و بدنی سالم به ما داده است چرا باید چنین کاری کنیم؟

عکسهای سیما خضرآبادی

به زیبایی و شیک بودن لباس‌هایم اهمیت می‌دهم نه مد

چندان تابع مد نیستم اما در بین لباس‌ها و رنگ‌هایی که مد می‌شوند اگر چیزی را دوست داشته باشم و حس کنم به من می‌آید می‌خرم. در خریدهایم بیشتر به زیبایی و شیک بودن و کیفیت اهمیت می‌دهم تا مد. ترجیح می‌دهم یک لباس با کیفیت مناسب و از برندی خوب و معتبر بخرم تا اینکه مثلا ده دست لباس ارزان‌قیمت تهیه کنم.

عکس سیما خضرآبادی

سریالهای سیما خضرابادی

علی‌البدل (۱۳۹۶)
آسپرین (۱۳۹۵)
حانیه (۱۳۹۳)[۲]
جاده چالوس (۱۳۹۳)
ایستگاه آخر (۱۳۹۰)
وضعیت سفید
چک برگشتی
هفت سین

اینستاگرام سیما خضرآبادی

instagram : simakhazrabadi

۰۶ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

اکبر عبدی و همسرش و دخترش + بیوگرافی

اکبر عبدی و همسرش و دخترش + بیوگرافی

اکبر عبدی , اکبر عبدی و همسرش , بیوگرافی اکبر عبدی , اکبر عبدی و دخترش

بیوگرافی اکبر عبدی

اکبر عبدی آقاباقر متولد 4 شهریور ماه 1339 در  محله صدرالاشراف، بین میدان شوش و خراسان در شهر تهران می باشد و 56 سال سن دارد.

 دوران کودکی وی در آن‌جا سپری شد تا این‌ که به نازی آباد رفت. پدر و مادرش اصلیتی اردبیلی دارند. آنها چهار برادر به نام های اصغر، علی و ناصر و اکبر و یک خواهر به نام اشرف هستند که یکی از برادرانش در سال 1380 شهید شد.

اکبر عبدی ازدواج کرده است و متاهل می باشد.نام همسر وی نینا عبدی است . آنها یک فرزند دختر به نام المیرا نیز دارند.

اکبر عبدی  پس از دریافت مدرک دیپلم از سال 1358 با نمایش‌های آماتوری فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد و سپس در سال 1362 به تلویزیون رفت و در مجموعه «محله بروبیا» (داریوش مؤدبیان، 1363) و «بازم مدرسه‌ام دیر شد» (1365) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.

او با «جنجال بزرگ» (1363) خود را به عنوان بازیگر نقش‌های کمیک شناساند. جنجال بزرگ شش سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم‌های «مردی که موش شد» (احمد بخشی، 1364)، «اجاره‌نشین‌ها» (داریوش مهرجویی، 1365)، «گراند سینما» (حسن هدایت، 1376) و «ای ایران» (ناصر تقوایی، 1368) بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم‌ها کمدی بود.

عبدی در «اجاره‌نشین‌ها»، «ای ایران»، «مادر» (علی حاتمی، 1368)، «دلشدگان» (علی حاتمی، 1370) و «هنرپیشه» (محسن مخملباف، 1371) قابلیت‌های خود در ایفای نقش‌های متنوع کمدی اثبات کرد. تنوع نقش‌های او در این فیلم‌ها نشان از بازیگری دارد که اگر به درستی هدایت شود نام ماندگاری از خود در تاریخ بازیگری سینمای ایران باقی می‌گذارد؛ بازیگری که آن قدر استعداد و توانایی دارد که، به رغم فیزیک و توالی نقش‌های ثابت، کمتر به تکرار خود بپردازد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در «سفر جادویی» (ابوالحسن داودی، 1369) هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی‌اش را، یا در «آدم برفی» (داود میرباقری، 1373) در دو نقش مردانه و زنانه توانایی‌هایش را نشان بدهد.

به رغم این‌ها، اکبر عبدی نخواست یا فرصتی به دست نیاورد تا با به مرور و ارزیابی انتقادی کارنامه بازیگری خود بپردازد. خود او هیچ گاه تن به گفت و گوی مطبوعاتی نداد. تا احیاناً انتقادهای دوست دارانش را بشنود یا شکوه و شکایت‌های خود را از اوضاع جاری سینما واگوید.

بازی در فیلم‌های «سیرک بزرگ» (اکبر خواجویی، 1370)، «آرزوی بزرگ» (خسرو شجاعی، 1373)، «مرد آفتابی» (همایون اسعدیان، 1374)، «آقای شانس» (رحمان رضایی، 1375)، «بدل کاران» (مهدی صباغ‌زاده 1376)، «عشق گمشده» (سعید اسدی، 1376) و «تارزن و تارزان» (علی عبدالعلی زاده، 1380) شماری از فیلم‌هایی هستند که اعتبار اکبر عبدی را مخدوش کردند. با وجود این عبدی نتوانست در پاره‌ای صحنه‌های همین فیلم‌ها، کماکان استعداد و خلاقیت‌های خود را بروز دهد.

بیماری اکبر عبدی

وی به خاطر نارسایی کلیه تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفته بود. این بازیگر به خاطر از کارافتادگی کلیه هایش که ناشی از عوارض دیابت یا بیماری قند او بوده، به توصیه پزشک معالج برای پیوند کلیه در بیمارستان بستری و عمل پیوند کلیه‌اش صبح اردیبهشت ماه 96 با موفقیت انجام شد.

اکبر عبدی و دخترش المیرا

اکبر عبدی و دخترش

بیوگرافی المیر عبدی دختر اکبر عبدی +گفتگو

المیرا متولد 31 خرداد ماه 1366 در تهران می باشد. وی در رشته تجهیزات پزشکی درسخوانده است . وی تک فرزند است و نه خواهر دارد و نه برادر.

ازدواج و همسر المیرا عبدی

طبق گفته پدرش در برنامه سه ستاره وی در سال 1396 ازدواج کرده است.

 چطور شد وارد دنیای هنر شدید؟

 در دوران دانشجویی از تئاتر دانشجویی شروع کردم. دو تئاتر و دو فیلم بازی کردم که در واقع در کنار پدرم بود.

پدرتان بارها در گفتگوهایشان اشاره کرده که خودتان راهتان را انتخاب کرده اید، همینطور است؟

 بله، کاملا درست است. پدرم فقط به من پیشنهاد کردند که بازیگری را امتحان کنم. من هرگز دوست ندارم از موقعیت ایشان سوءاستفاده کنم.

مادرتان چگونه شما را حمایت می کنند؟

– من و مادرم بیشتر روزها به دلیل کار پدرم، تنها بودیم و او برای من و حتی برای پدرم، بزرگترین پشتیبان بوده و هستند. من ایمان دارم اگر حمایت های مادرم نبود، شاید هرگز اکبر عبدی، اکبر عبدی نمی شد.

از چه زمانی کارهای پدرتان را پیگیر بودید؟

– تقریبا 9-8 ساله بودم که متوجه شدم پدرم فرد معروفی هستند و تقریبا از 15-14 سالگی همه کارهایشان را پیگیری می کنم.

از اینکه ایشان یک هنرمند محبوب هستند چه احساسی دارید؟

– خیلی خوشحالم چون معتقدم پدرم جدا از نقش آفرینی های خوب و بی نظیری که دارند، به خاطر اخلاق خوب و انساندوستانه شان است که مورد علاقه مردم هستند و هرگز از مردم فاصله نگرفته اند. شاید به دست آوردن شهرت خیلی سخت نباشد اما نگه داشتن این شهرت بسیار سخت است که خوشبختانه پدرم تا به حال توانسته محبوبیت را در کنار شهرت حفظ کند و من با اطمینان کامل می گویم که اکبر عبدی «یه دونه» است. ‎

المیرا متولد 31 خرداد سال 1366 می باشد .وی در رشته تجهیزات پزشکی درس خوانده است و تک فرزند هم هست یعنی نه برادر و نه خواهری دارد.

مردم چقدر شما را می شناسند، اگر تنها باشید و با پدر جایی دیده نشوید؟

– کمتر کسی مرا به چهره می شناسد اما اگر خودم را معرفی کنم و بگویم «المیرا عبدی» دختر «اکبر عبدی» هستم، خب وضعیت فرق می کند.

پدرتان که قبلا ورزشکار بودند حالا میانه شان با ورزش چگونه است؟

– بابا کوهنورد خوبی بودند اما در حال حاضر به خاطر برخی مسائل پزشکی نمی توانند کوهنوردی کنند.

پول اولویت چندم زندگی شماست؟

– سوم. اول سلامتی، دوم اخلاق و رفتار خوب و بعد از اینها پول. چون با سلامتی و رفتار خوب می توان پول به دست آورد.

از سختی های کار پدرتان در چند کلمه بگویید؟

– بیداری های چند ساعته و دوری از خانواده.

عجیب ترین شایعه ای که در مورد پدر شنیده اید چه بود؟

– چند وقت پیش پدرم برای انجام کاری به مسافرت رفته بودند که ناگهان یکی از دوستان با منزل ما تماس گرفتند و گفتند که از کسی شنیده اند که پدرم امروز فوت کرده و در بهشت زهرا به خاک سپرده شده اند. بنده خدا با گریه و زاری تماس گرفته بود که به ما تسلیت بگوید! من و مادرم در حالی که بسیار شوکه شده بودیم با پدرم تماس گرفتیم و خوشبختانه او حالشان خوب بود ولی آن چند لحظه بدترین روزهای زندگی من و مادرم بود.

اکبر عبدی و همسرش

اکبر عبدی و همسرش , خانواده اکبر عبدی

اکبر عبدی و پدر و مادرش

پدر اکبر عبدی در سال 94 از دنیا رفت

اکبر عبدی , بیوگرافی اکبر عبدی

اکبر عبدی چه مسیری را طی کرد تا به امروز رسید و شد اکبر عبدی؟

-من امروز نتیجه تلاش و کار مستمری را می‌بینم که در عرصه هنر بازیگری در سینما و تلویزیون برایم اتفاق افتاده است. با خودم رک بودم و به خودم به شدت راست می‌گفتم. کاری که به من نمی‌آمد، انجام نمی‌دادم و کاری که می‌توانستم انجام دهم را امتحان می‌کردم تا بلکه موفق شوم و خوشحالم که معمولا هم این چنین می‌شد.

با این‌که در این سال‌ها شما را در نقش‌ها و چهره‌های مختلف دیده‌ایم، هنوز نقشی هست که بازی آن را تجربه نکرده باشید؟

-مردم همیشه به من لطف داشته‌اند و لقب مرد هزار چهره را به من داده‌اند. در دوران هنری‌ام در گریم‌های مختلفی ظاهر شده‌ام ولی چند تا رل است که همه بازیگرها با هر فرهنگی که دارند چینی، آفریقایی و کره‌ای عاشق بازی کردن آن هستند، نقش‌هایی مثل دیوانه، معتاد و یکی هم بازی‌‌های دو جنسی. جذابیت این نقش‌ها به آن دلیل است که هم برای بازیگر جای کار دارد و هم این‌که علامت سوالی برای مخاطب دربردارد که می‌خواهد با داستان تا انتها پیش برود.

به تازگی‌ صحبت‌هایی با استاد داوودنژاد عزیز انجام داده‌ایم که قرار است مجموعه‌ای را با هم کار کنیم که من در آن نقش سه پیرزن را بازی می‌کنم. البته داستان دو وجه دارد که در وجه اولش چهره واقعی من را می‌بینید و در وجه دیگرش شاهد این خواهند بود که همزمان در نقش سه پیرزن ظاهر می‌شوم.

برای پذیرفتن یک نقش در سینما و تلویزیون چه معیارهایی دارید؟

-فضای کار، عوامل گروه و همچنین کارگردان خوب در انتخابم مؤثر است.

شما طیف متنوع و پر تعدادی از نقش‌ها را بازی کرده‌اید، از کودک دبستانی تا نوجوان، پیرمرد و حتی زن، چگونه به چنین سطحی از توانایی رسیده‌اید؟

-این امر به دلیل ممارستی است که در کارهای هنری داشتم و دارم البته همه‌اش لطف خداوند است. خدا را شاکرم و سعی و تلاش می‌کنم که موفق باشم.

در کدام یک از کارهای‌تان، نقشی را که ایفا می‌کردید، نزدیک به خود اکبر عبدی بود، یعنی در قالب خودتان فرو رفتید؟

-در بیشتر فیلم‌ها، بخشی از ذات من در آن وجود دارد، یعنی می‌خواهم بگویم در نود درصد فیلم‌هایم، اکبر عبدی واقعی وجود دارد. نه من بلکه تمامی هنرپیشه‌ها به همین شکل هستند اما این‌که صددرصد اکبر عبدی در قالب تمام نقش‌هایم باشد چنین چیزی وجود ندارد.

سطح کیفی آثار طنز و کمدی تولید شده در کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

-متاسفانه تلویزیون سطح سلیقه مردم را پایین آورده است. ساخت و پخش مجموعه‌های طنز هرشبی باعث شده تا فرهنگ نادرستی از طنز بین مردم رواج پیدا کند. البته توقعی هم نیست چراکه با فرصت کم نمی‌توان کار ماندگار انجام داد. این کارها با همان سرعت که بین مردم رواج پیدا می‌کند با پایان پخش آن نیز خیلی زود از یاد مردم می‌رود.

ولی هنوز که هنوز است مردم وقتی با من برخورد دارند «بازم مدرسه‌ام دیر شد» را یادآوری می‌کنند. کار بزن برویی سطح سلیقه مخاطب را پایین می‌آورد و این‌جاست که مردم نمی‌توانند فرق طنز و هجو و هزل را از هم تشخیص دهند. من خودم یک بار در چنین مجموعه‌هایی حضور داشتم و بعد از آن نیز در یک برنامه زنده تلویزیونی که در روز ولادت حضرت علی (ع) پخش ‌شد از مردم عذرخواهی کردم و اعتراف کردم که فقط به خاطر پول قبول کردم در آن مجموعه بازی کنم.

از حضور در یک ژانر خاص احساس محدودیت نمی‌کنید؟

-شاید زمانی که جوان‌تر بودم فکر می‌کردم در ژانر طنز محدود شدم و فرصت رشد ندارم اما حالا که به این سن و سال و تجربه رسیده‌ام می‌فهمم که راه را درست آمده‌ام و انتخاب درستی داشته‌ام. به نظرم ژانر طنز دنیایی بسیار وسیع و گسترده‌ای است که جای کار زیادی دارد.

علاقه من به این ژانر یک دلیل خیلی مهم نیز دارد و آن این‌که کار در این وادی اجازه نمی‌دهد کودک درونم رشد کند که همیشه آن را کودک نگه می‌دارد و این برای من نعمت بزرگی است.

چرا در عصر حاضر آثار طنز بیش از پیش مورد توجه مردم قرار می‌گیرد؟

-طنز در ایران تاریخ خاص خود را دارد. مثلا وقتی از 70 سال پیش پایه هنرهای نمایشی معاصر و سیاه بازی در ایران بنا نهاده شد، طنزهایی به مخاطب ارائه می‌شد که حاوی مسائل اجتماعی و فرهنگی بود و با زبان و نیش و کنایه‌های خاصی حرف خود را می‌زد. وقتی یک نوکر سیاه مقابل شاه یا وزیر قرار می‌گرفت و حرف خود را با متلک می‌زد، این حرف‌ها برای مردم جذابیت خاصی داشت چراکه مردم دوست دارند شاهد و ناظر حرف‌ها و رفتارهایی باشند که نمی‌توانند به راحتی آنها را بیان کنند. مردم کمدی سیب زمینی نمی‌خواهند.

آیا اکبر عبدی از ابتدای بازیگری تاکنون به آنچه که خواسته رسیده است یا خیر؟

-به نظر من هیچ هنرمندی نمی‌تواند بگوید من آخرش هستم، هنر بی‌نهایت است و تمامی ندارد. بزرگان این حرفه نیز نمی‌توانند بگویند که ما رسیدیم به انتهای خط… برای مثال یک گریمور به اندازه کل انسان‌های روی زمین نمی‌تواند گریم کند. یک گریمور، هر چقدر هم که پرکار باشد، مگر چند نفر را می‌تواند گریم کند، نهایتا یک میلیارد نفر را، پس پنج میلیارد نفر دیگر می‌مانند.

اگر یک بازیگر، در طول عمر دوران کاری و زندگی‌اش برای مثال در هزار نقش بازی کند، چه ربطی به دیگر انسان‌ها دارد یا یک نویسنده هیچ‌وقت نمی‌تواند بگوید من تمام قصه‌ها را نوشتم. هر هنرمندی چه در رشته عکاسی، چه نقاشی، چه خطاطی و دیگر هنرها نمی‌تواند بگوید دیگر تمام شد بلکه باز هم ابتدای کار است. فکر می‌کنم که مردم مرا در این قالب پذیرفتند و به من عادت کرده‌اند، به هر حال خداوند این لطف را در حق ما کرد که مردم را بخندانم و دل‌های‌شان را شاد کنم.

البته در حوزه کار هنری نمی‌شود نظری داد. به نظر من هنر هیچ وقت پایانی ندارد و تا زمانی که دنیا وجود دارد هنر نیز وجود دارد. فکر نمی‌کنم برای هنرمند پایانی نیز وجود داشته باشد. در گذشته بزرگان این حرفه یعنی قدیمی‌ها آمدند، کار کردند، سپس ما آمدیم و راه‌شان را ادامه دادیم و بعد از ما هم عده‌ای می‌آیند و راه‌مان را ادامه می‌دهند. به نظرم هیچ هنرمند و بازیگری نمی‌تواند بگوید به آخر خط رسیده‌ام زیرا هنر بی نهایت است و تمامی ندارد.

قابل دفاع‌ترین اثر خود را کدام کارتان می‌دانید.

-نمی‌توان انتخاب کرد. هر فیلمی حرف خاص خودش را می‌زند و پیام خودش را دارد. «آدم برفی» ، «مادر»،«اخراجی‌ها»، «هنرپیشه» و… همه آثاری هستند که من برای آنها زحمت کشیده‌ام. البته شاید خیلی از آنها برای مردم جنبه طنز داشته ولی من به همه این آثار کاملا جدی نگاه کرده‌ام چرا که با همه آنها زندگی کردم. حتی بدترین کارم که سطح کیفی بسیار پایینی داشته برایم جدی است چراکه بالاخره برایش زحمت کشیده‌ام.

برایم فرقی نمی‌کند دوربینی که مقابل آن بازی می‌کنم ویدیو است یا نگاتیو، مهم این است که من کارم را درست انجام بدهم. همیشه سعی کرده‌ام جدا از بازی در انتخاب‌هایم دقت کنم، در مقابل دوربین فیلمبردارهای حرفه‌ای بازی کنم و خودم را به گریمورها و طراحان لباس کارکشته بسپارم.

به عنوان یک بازیگر که جامعه هنری او را قبول دارد، به جوانان علاقه‌مند به بازیگری چه نصیحتی دارید؟

-جوانان علاقه‌مند به بازیگری و آن جوانانی که دوست دارند وارد سینما شوند اگر واقعی، درست و دقیق همه چیز را ببینند بهتر می‌توانند نقش انتخاب کنند و اگر به جایگاهی رسیدند باید قدر آن را بدانند.

گویا در نوجوانی اهل ورزش به خصوص کشتی بودید.

-بله و همیشه با بچه‌ها ارتباط خوبی داشتم و الان هم دارم. ماهانه یک‌بار با جمع کشتی‌گیران ناهار می‌خوریم، با دوستانی چون فریدون حبیبی، علیرضا دبیر، علیرضا رضایی، عباس جدیدی و…

طرفدار فوتبال هم هستید؟

-فوتبال را دوست دارم و اخبار آن را دنبال می‌کنم، ضمنا استقلالی هستم. به نظرم در فوتبال ایران یک علی دایی وجود دارد که هیچ وقت تکرار نخواهد شد.

گفته های اکبر عبدی در خصوص برادر شهیدش

-اصغرآقا در تیپ 55 هوابرد شیراز در سال 1363 در منطقه فکه مجروح شد. یک ترکش در نخاع و یکی در پای راست، همچنین موج انفجار او را گرفته بود و شیمیایی شده بود. او از من کوچک‌تر بود و زمانی که در فکه به شدت مجروح شد، 18 سال بیشتر نداشت که سرانجام در 15 اسفندماه سال 1380 شهید شد. در سال 1363 که این حادثه برای او اتفاق افتاد، وی را همراه شهدا حساب کرده بودند چراکه فکر می‌کردند شهید شده اما راننده متوجه می‌شود که اصغر زنده است، از این رو بلافاصله او را به بیمارستانی در اهواز و پس از سه روز او را به اصفهان منتقل می‌کنند و از آن‌جا هم منتقل می‌شود به بیمارستان نیروی هوایی.

برادرم وصیت کرده بود که در مقبره خانوادگی، او را خاک کنیم. پس از شهید شدنش، بنیاد گفت که نبش قبر کنیم و او را در مزار شهدا خاک نماییم، مادرم هم گفت: اصغر وصیت کرده که از من افراد شایسته‌تری هستند که در مزار شهدا به خاک سپرده شوند. از وی دو فرزند به یادگار مانده است که این افتخار نصیب من شد تا از آنان نگهداری کنم. ادامه دادن راه شهیدان و آدم‌هایی مثل برادرم سخت است. آنها طی ۸ سال دفاع مقدس جنگیدند که کار سختی است و هر کسی نمی‌تواند راه آنها را ادامه دهد. امیدوارم روح برادرم شاد باشد و خانواده‌اش همیشه سالم و سلامت باشند.

اکبر عبدی , بیوگرافی اکبر عبدی , اکبر عبدی و همسرش

اکبر عبدی در پشت صحنه برنامه دورهمی سال 96

گریم زنانه اکبر عبدی , فیلمهای اکبر عبدی

گریم زنانه اکبر عبدی  , نقش های زن اکبر عبدی

جوایز اکبر عبدی

دریافت سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی (۱۳۶۸)
دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی‌امین جشنواره بین‌المللی فجر برای نقش‌آفرینی در فیلم خوابم می‌آد ساخته رضا عطاران

فیلمهای سینمایی اکبر عبدی

۱۳۹۴    چهار اصفهانی در بغداد
۱۳۹۴    عشقولانس
۱۳۹۴    رسوایی ۲
۱۳۹۳    در مدت معلوم (فی المدت المعلوم)
۱۳۹۳    آدم باش
۱۳۹۳    پدر آن دیگری
۱۳۹۳    قندون جهیزیه
۱۳۹۳    مذاکرات مستقیم آقای عبدی
۱۳۹۲    خواب‌زده‌ها

۱۳۹۲    یکی برای همه
۱۳۹۲    معراجی‌ها
۱۳۹۱    عملیات مهد کودک
۱۳۹۱    شاباش
۱۳۹۱    پس‌کوچه‌های شمرون
۱۳۹۱    جابه‌جا
۱۳۹۱    رسوایی
۱۳۹۰    خوابم می‌آد

۱۳۹۰    بچگیتو فراموش نکن
۱۳۹۰    تلفن همراه رئیس جمهور
۱۳۸۹    اخراجی‌ها ۳
۱۳۸۹    شبکه
۱۳۸۸    شرط اول
۱۳۸۸    زمهریر
۱۳۸۸    افراطی‌ها
۱۳۸۷    دل‌شکسته
۱۳۸۷    چشمک

۱۳۸۷    اخراجی‌ها ۲
۱۳۸۷    کیش و مات
۱۳۸۷    در شب عروسی
۱۳۸۷    دلداده
۱۳۸۷    نظام از راست
۱۳۸۶    تسویه حساب
۱۳۸۶    استخوونای بابام
۱۳۸۶    کلاغ پر

۱۳۸۶    هم‌خانه
۱۳۸۶    مظفرنامه
۱۳۸۵    اخراجی‌ها
۱۳۸۵    قاعده بازی
۱۳۸۵    گوشواره
۱۳۸۵    هدف اصلی
۱۳۸۱    کفش‌های جیرجیرک‌دار
۱۳۸۰    تارزن و تارزان
۱۳۸۰    نان و عشق و موتور ۱۰۰۰
۱۳۷۹    علی و دنی

۱۳۷۸    دارا و ندار
۱۳۷۷    جنگجوی پیروز
۱۳۷۷    چشم عقاب
۱۳۷۶    بدلکاران
۱۳۷۶    پنجه در خاک
۱۳۷۵    شب روباه
۱۳۷۵    عشق گمشده
۱۳۷۴    پاک‌باخته
۱۳۷۴    مرد آفتابی
۱۳۷۴    یک داستان واقعی
۱۳۷۳    آدم‌برفی
۱۳۷۳    آرزوی بزرگ
۱۳۷۳    آقای شانس
۱۳۷۳    تحفه هند

۱۳۷۳    رویای نیمه شب تابستان
۱۳۷۳    سفر به‌خیر
۱۳۷۲    روز فرشته
۱۳۷۱    هنرپیشه
۱۳۷۰    دلشدگان
۱۳۷۰    سیرک بزرگ
۱۳۷۰    مدرسه پیرمردها
۱۳۷۰    ناصرالدین شاه آکتور سینما
۱۳۶۹    در آرزوی ازدواج

۱۳۶۹    سفر جادویی
۱۳۶۸    ای ایران
۱۳۶۸    دزد عروسک‌ها
۱۳۶۸    ریحانه
۱۳۶۸    مادر
۱۳۶۷    گراند سینما
۱۳۶۶    غریبه
۱۳۶۵    اجاره‌نشین‌ها
۱۳۶۵    مأموریت
۱۳۶۴    مردی که موش شد
۱۳۶۳    جنجال بزرگ

اکبر عبدی و همسرش

سریالهای اکبر عبدی

۱۳۹۳    معراجی‌ها
۱۳۹۲    بچه‌های نسبتاً بد
۱۳۹۲    اولین انتخاب
۱۳۹۱    تله‌فیلم «داستان عوضی»
۱۳۹۰    شوق پرواز
۱۳۹۰    بیدارباش

۱۳۹۰    تله‌فیلم «خسیس»
۱۳۸۸–۱۳۸۹    تله‌فیلم «نفر دهم»
۱۳۸۸–۱۳۸۹    پرانتز باز
۱۳۸۸    سال‌های مشروطه
۱۳۸۲–۱۳۸۸    در چشم باد
۱۳۸۶–۱۳۸۷    پاتوق
۱۳۸۶    تله‌فیلم «جاده آسمان»
۱۳۸۵–۱۳۸۶    گل یا پوچ
۱۳۸۵    جابربن حیان
۱۳۸۱–۱۳۸۲    ثارالله

۱۳۸۱    معصومیت ازدست‌رفته
۱۳۸۱    زیر آسمان شهر – سری سوم
۱۳۷۹    آبدار شاه
۱۳۷۹    به‌همین سادگی
۱۳۷۸    پدرخوانده
۱۳۷۸    شب روباه
۱۳۷۸    هتل پیاده‌رو
۱۳۷۷    راه سوم
۱۳۷۷–۱۳۷۸    زیر بازارچه
۱۳۷۷    گل‌منگلی
۱۳۷۷    به‌سوی افتخار
۱۳۷۷    چشم‌به‌راه
۱۳۷۵    خاله‌خانم

۱۳۷۴    آخرین ستاره شب
۱۳۷۲–۱۳۷۰    مش‌خیرالله صندوقچه اسرار
۱۳۷۱–۱۳۷۰    زندگی
۱۳۷۰    هزار برگ و هزار رنگ
۱۳۷۰    نگهبان
۱۳۷۰    وزیرمختار
۱۳۷۰    امام علی
۱۳۶۸    سلامتی چه خوبه!
۱۳۶۸    چراغ خانه
۱۳۶۶–۱۳۶۸    با سلسله حکمت
۱۳۶۷    خانوادهٔ عجیب
۱۳۶۶    تله‌تئاتر «باجناغ‌ها»
۱۳۶۵    در خانه

۱۳۶۴    طنزآوران جهان
۱۳۶۴    لطائف الطوائف
۱۳۶۴    جُنگی برای فردا
۱۳۶۴    تله‌فیلم «ابوریحان»
۱۳۶۳    باز مدرسم دیر شد
۱۳۶۳    محلهٔ بهداشت
۱۳۶۲    داستان ریاضی‌دانان
۱۳۶۱    محله برو بیا
۱۳۶۰    مثل‌آباد
۱۳۶۰    تله‌تئاتر «سنجابها»

اینستاگرام اکبر عبدی

instagram/Akbarabdiofficialpage

۰۴ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود خندوانه پیمان معادی

دانلود خندوانه پیمان معادی

پیمان معادی خندوانه

پیمان معادی بازیگر مطرح سینما در سومین روز از نوروز 96 (3 فروردین 96 ) مهمان برنامه خندوانه بود و به یک گفتگوی متفاوت با رامبد جوان پرداخت.

می توانید از قسمت را با لینک مستقیم دانلود نمایید.

دانلود مستقیم | Download

در حال آماده سازی …

پیمان معادی در برنامه خندوانه

پیمان معادی در خندوانه

۰۴ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

عکس بازیگران سال 96

بازیگران 96

عکس های جدید از بازیگران زن ایرانی در سال ۹۶ پای سفره هفت سین

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

سیما تیرانداز بازیگر زن در سال 96 +عکس

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

رویا میرعلمی بازیگر زن پای سفره هفت سین نوروز 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

مائده طهماسبی در سال 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

متین ستوده در سال 96

هفت سین بازیگران 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

شبنم فرشادجو بازیگر زن در سال 1396

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

بازیگران زن در سال 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

سیما تیرانداز

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

شهره سلطانی بازیگر زن

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

مارال فرجاد بازیگر زن در  کنار سفره هفت سین عید نوروز 96

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

شهرزاد کمال زاده در استقبال از سال نو

بازیگران در سال 96 , بازیگران زن سال 96

شبنم قلی خانی در سال 96

عکس بازیگران سال 96

۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

شیلا خداداد و همسرش و فرزندانشان

فرزند دوم شیلا خداداد به دنیا آمد

شیلا خداداد و همسرش و فرزندانشان

فرزند جدید شیلا خداداد به دنیا امد.

شیلا خداداد بازیگر زن ایرانی با انتشار عکس از بچه دوم ش در صفحه اینستاگرام نوشت :

تولد زیباترین هدیه خداوند است که مانند سروشی روح بخش به زندگی نور امید مى دمد خدایا سپاس از هدیه زیبایت
شدیم چهارتا (اول فروردین نود و شش)

۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

بیوگرافی هادی کاظمی

هادی کاظمی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 13 آبان ماه سال 1355 می باشد و هم اکنون 41 سال سن دارد.

وی در رشته بازیگری تحصیلاتش را ادامه داد، دوره‌ای که خودش معتقد است که هیچ کمکی به او و پیشرفتش در بازیگری نکرده‌ است.

هادی کاظمی 3 برادر نیز دارد.

وی از سال 1375 فعالیتش را در بازیگری شروع نمود اما در سال 84 با سریال شبهای برره توانست به خوبی شناخته شود.

ماجرای ازدواج و همسرش

هادی کاظمی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

وی چندی پیش در برنامه دورهمی در پاسخ به مهران مدیری که چرا تاکنون ازدواج نکرده است گفت : من هدف هایی در زندگی ام دارم و همچنین مسئولیت هایی در خانواده خود دارم که ابتدا باید به آن ها بپردازم و هم اکنون وظایف مهم تری دارم البته دوست دارم بچه هم داشته باشم !

ویدیو مربوط:

هادی کاظمی و همسرش

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

مهران مدیری و هادی کاظمی

هادی کاظمی و برادرانش

بیوگرافی براداران هادی کاظمی

مهدی برادر بزرگ‌ تر، متاهل و دارای دو فرزند است که اگرچه صدای خوبی دارد اما ترجیح می‌دهد در کار هنر، فقط مشوق برادرانش باشد. او که مدت‌ها فیتنس را دنبال می‌کرد، به خاطر آسیب‌دیدگی مدتی است آن را کنار گذاشته. مهدی در میان کارهای هادی سریال شاهگوش را دوست دارد. برادر بعدی، حامد است که از سال ۷۹ آواز ایرانی را شروع کرده است.

او درس‌های موسیقی را نزد استادانی چون صدیق تعریف، سالار عقیلی، نوربخش و محسن کرامتی گذرانده است. حامد چندین اجرای زنده موسیقی داشته و قرار است به زودی همراه برادرش آلبومی را منتشر کند؛ برادری به نام توحید که کوچک‌ترین عضو این خانواده است. او در کار نوازندگی و ساخت موسیقی فعالیت می‌کند و البته برعکس برادرش در سبک پاپ می‌خواند. او و حامد قصد دارند آلبوم فیوژنی را در آینده‌ای نزدیک منتشر کنند.

مصاحبه و گفتگو با هادی کاظمی

تو از بازیگری بیشتر پول در می آوری یا رستوران داری؟

هیچ کدام! البته معیشت من از همان راه بازیگری می گذرد. متاسفانه رستوران هیچ درآمدی برای من نداشت.

به خاطر رستوران بدهی هم بالا آوردی؟

ما رستوران را با سرمایه اندکی افتتاح کردیم. بعد هر چه درآمد داشت، هزینه های خودش شد و در نهایت چیزی عاید من نشد. بدهی هم نداشتیم ولی هزینه و درآمد سر به سر شد.

در زندگی چه چیزی به خودت بدهکاری؟

این چیزها شخصی و خصوصی است و نمی توان گفت.

حالا تو یک مورد که قابل گفتن است را بگو.

هر کس ایده آل هایی در زندگی خود دارد. برای مثال در همین سینما هنوز یک قدم هم به آنچه می خواستم، نزدیک نشده ام. این مهم ترین بدهی است که هنوز به خودم نتوانستم بپردازم.

چند تا آخرین بار در زندگی ات تجربه کردی که نمی دانستی آخرین بار است؟

نگاه مادرم. آخرین بار که او را دیدم قدر نگاهش را ندانستم. این مهم ترین چیز در دنیا بود و بعد از آن هیچ چیز دیگری مهم نیست.

سنگین ترین خلافت در زندگی چه بوده؟

هیچی! جایی احساس نکردم وجدانم درگیر شده و خلافی مرتکب شده باشم. کمتر پیش آمده وجدان درد بگیرم. هر کس وقتی درباره شیطنت های کودکی و نوجوانی اش تعریف می کند به این نتیجه می رسم چقدر در زندگی کم شیطنت کردم.

بچه مثبت بودی؟

بله، خودم را خیلی زیاد مثبت می بینم.

نمی دانم قضاوتی نمی کنم. مهم ترین چیزی که در زندگی بی خیالش شدی، چه چیزی بوده؟

نمی توانم آن ماجرا را دقیقا تعریف کنم اما چیزی بوده که در آن لحظه می خواستم و میسر نشد و بعد بی خیال شدم. شاید اصلا مصلحت همین بوده است.

بعد از 20 سال فعالیت هنری به چیزی که لیاقتش را داشتی، رسیدی؟

شاید یکی از بدشانس ترین بازیگرهای ایران باشم چون بعد از این همه سال فعالیت همیشه اتفاقاتی می افتد که جواب دلخواهم را از این سینما نمی گیرم.

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

کمدی بازی کردن برای خودت هم لذت بخش بوده یا اسیر سلیقه مردم و کارگردان ها شدی؟

تا یک سال پیش از کمدی کار کردن متنفر بودم. دائم فکر می کردم باید نقش جدی بازی کنم اما حالا نگاهم تغییر کرده و کمدی را دوست دارم چون من از تئاتر شروع کردم و نقش های جدی هم بازی کرده ام ولی از یک مقطعی هیچ انتخابی جز کارهای کمدی نداشتم. جالب اینجاست هر نقش کمدی که بازی کردم دقیقا همان موقع به شدت از زندگی شخصی ام ناراضی بودم. یکی از سختی های کار کمدی همین است که هر مشکلی در زندگی داری اصلا اهمیتی ندارد. تو باید جلوی دوربین بامزه باشی و بخندانی تا مردم دوستت داشته باشند. قبلا فکر می کردم نقش جدی بازی کردن سخت تر باشد اما الان اصلا این طور فکر نمی کنم. می توانم دقیقا بگویم حین تک تک نقش های کمدی که بازی کردم، چه نارضایتی عمیقی از زندگی داشتم.

برخلاف اینکه تصور می شود خیلی انسان کول و راحتی باشی، انگار در کل آدم ناراضی هستی…

اگر بخواهم راضی باشم اشتباه بزرگی کرده ام. چون خیلی چیزها هست که می خواهم به دست بیاورم. اگر راضی باشم پیشرفت و تلاشی نخواهم کرد.

البته رضایتمندی امری درونی و منحصر به فرد است که ربطی به داشته ها و نداشته ها ندارد…

به ما یاد داده اند که الکی راضی باشیم. من هم از سلامتی و دوستانی که دارم، راضی هستم. حتی از این شغلی که دارم و شاید مردمی که دوستم دارند. همه این موارد راضی کننده است اما به خودم می گویم از نظر کاری هنوز به آنچه می خواستم نرسیده ام.

شاید تیپ شخصیتی کمالگرا داری که باید به عنوان یک مشکل به آن نگاه کنی چون باعث می شود از زندگی لذت نبری.

در مورد هنر حداقل مطمئنم هنوز آن چیزی که خودم دوست داشته باشم بازی نکرده ام. اگر نقش هم تاکنون بازی کردم که دوستش داشتم در این حد نبوده که بگویم جوابی که می خواستم را گرفته ام. برای مثال نقشی که در سریال شاهگوش داشتم کاملا ساخته و پرداخته خودم بود (البته با موافقت آقای میرباقری). همیشه می گفتم این کاراکتر چقدر حیف است چون می تواند خودش جداگانه نقش اصلی باشد و قصه زندگی او روایت شود. در نهایت هم راضی کننده بود و همه دوستش داشتند اما آنچه خودم می خواستم نشد.

گاهی به سرم می زند بروم سمت کارگردانی. تهیه کننده پیدا کنم و نقشی که خودم دوست دارم را بازی کنم. به نظرم این تکاپو در نهایت باعث پیشرفت می شود. حالا اگر این یک مشکل است، من نمی دانستم. اتفاقا چند وقت پیش مهراب قاسم خانی به من گفت: «در کل غرغرو و ناراضی هستی که هیچ چیز خوشحالت نمی کند.»

از کسانی که تو را می شناسند شنیده بود خیلی زندگی را به خودت سخت نمی گیری ولی ظاهرا این تعبیر دقیقی درباره تو نیست.

چرا اتفاقا ژن بیخیالی را از پدرم به ارث برده ام. پدرم از قدیم همین طور بود. برای مثال در دوران نوجوانی من با برادرم با کلی زحمت و پولی که خودمان با کارگری درآورده بودیم توانستیم یک موتور بخریم که آن را از جلوی در خانه دزدیدند. کلی حرص خوردیم و توی سرمان زدیم ولی پدرم با بی خیالی گفت بردند که بردند! اتفاقاتی از این جنس زیاد می افتاد. من هم این بی خیالی را در وجود خودم دارم اما گاهی نمی دانم چرا این روحیه در من نیست.

در دوره نوجوانی کار می کردی؟

من یک بار در 13 سالگی به مدت یک سال ترک تحصیل کردم و در یک سراجی سمت پامنار پادوی یک چرخ کار شدم. سال 69 بود و 3000 تومان حقوق می گرفتم. آنجا من را زیاد اذیت می کردند و حسابی کتکم می زدند. بعد جای دیگری در خیابان شکوفه سر کار رفتم که 3500 تومان دستمزد می گرفتم. دیوار به دیوار سراجی که کار می کردم برادرم در موتورسازی کار می کردم و 4500 تومان حقوق می گرفت. ما دو نفری پول مان را روی هم گذاشتیم و یک موتور سوزوکی 70 خریدیم که گذاشتیم جلوی در خانه و دزد برد.

بچه کدام محله بودی؟

عشرت آباد. حالا که فکر می کنم می بینم در زندگی بالا و پایین زیادی دیدم. از نوسانات اعتقادی گرفته تا اجتماعی. قطعا یک روز قصه زندگی ام را کتاب می کنم. یک بار وقتی کار می کردم در خیابان ناصرخسرو پلیس من را اشتباهی با عده ای خلافکار گرفت و حسابی کتک خوردم. (با خنده) از این اتفاقات در زندگی زیاد داشتم. البته همه به یک نوعی اذیت شده اند. من یکی از خجالتی ترین آدم های روی زمین بودم و هستم اما بازیگری من را از لاک خودم بیرون کشید. به نظرم همه این وقایع هادی کاظمی را ساخته است. چند وقت پیش اتفاقاتی در زندگی من افتاد که به دریافت های جدیدی رسیدم.

فکر می کنم همه اتفاقاتی که برای ما می افتد کدهایی هست که خداوند به ما می دهد که اگر ایمان داشته باشیم این پیام ها را دریافت می کنیم. در آن زمان چند اتفاق موازی با هم رخ داد که به نتایج جالبی رسیدم. خدا به من چیزهایی را ثابت کرد و فهمیدم گاهی اوقات قدر خودم را نمی دانستم. برای مثال تا قبل از آن لذتی از بازیگری نمی بردم اما از آن زمان به بعد از موقعیت خودم کیف می کنم. در درون خودم اتفاقات خوبی افتاد. خیلی چیزها من را اذیت می کرد که دیگر نیست.

آیا تیپ سازی های متنوع و البته باکیفیت تو در نقش های کمدی ممکن است باعث شود دیگر مخاطب، نقش جدی را از تو نپذیرد؟

اکثر نقش هایی که تا الان بازی کرده ام خودم آنها را خلق کردم. حتی از قبل طراحی شده هم نبود. همه آنها ایده خام ابتدایی بوده که خودم به آن پر و بال دادم. الان به این باور رسیده ام راهی که آمده ام اشتباه نبوده اما کم کم می خواهم مسیرم را عوض کنم. در حال طی کردن مرحله گذار هستم که سخت هم هست. خیلی از نقش ها را رد می کنم چون دنبال چیزهای دیگری هستم. در ل این طور نبوده که اتفاقات زندگی به ضررم باشد. گاهی به اتفاقاتی که از سر گذراندم فکر می کنم و می بینم چقدر سختی داشتم اما همه اینها باعث شده هادی کاظمی ساخته شود. همه ما وارد این دنیا شدیم که اثری بگذاریم و برویم.

از اینکه دیر وارد سینما شدی هم ناراضی هستی یا به همان مدیوم تئاتر و تلویزیون هم راضی بودی؟

دوست داشتم زودتر وارد سینما بشوم اما نقش هایی که پیشنهاد می شد را نمی پسندیدم. گاهی تصورات ما وقتی از دور به چیزی نگاه می کنیم با آنچه از نزدیک می بینیم، متفاوت است. سینما از بیرون خیلی بزرگ و حرفه ای به نظر می رسد اما وقتی وارد آن می شوید می بینید با سایر عرصه ها خیلی تفاوتی ندارد. برای مثال بعضی می گفتند فلانی به درد سینما نمی خورد! این افراد آگراندیسمان و بزرگ نمایی عجیبی در مورد سینما می کنند.

این حرف از این جهت جالب است که تو به محض ورود به سینما با مسعود جعفری جوزانی و مانی حقیقی به عنوان دو کارگردان معتبر همکاری کردی.

منظورم این نیست که سینما و فیملسازانش کوچک هستند. فقط اینکه گاهی بعضی چیزها را در ذهن مان بزرگ می کنیم در صورتی که اگر در کار خودت خوب و حرفه ای باشی هیچ چیز سختی وجود ندارد.

برای همکاری با چه کسی در سینما لحظه شماری می کنی؟

یک نفر را دوست داشتم و یکی از بزرگ ترین آرزوهای من همکاری با او بود که هیچ وقت به این آرزو نمی رسم. اصلا یکی از انگیزه های اصلی من برای ورود به عرصه بازیگری، بازی کردن یا حتی هم صحبت شدن با آقای خسرو شکیبایی بود. بعد از ایشان خیلی دوست دارم همکاری مشترک با رضا عطاران داشته باشم. کار کردن با کارگردان های بزرگ مثل آقای مهرجویی را هم طبعا دوست دارم.

غایب بودن تو در پروژه های اخیر مهران مدیری به ضرر تو بود یا مدیری؟

به ضرر هیچ کس نبود. پیشنهادهای اخیری که از پروژه های مهران مدیری آمد، یا سر کار بودم یا از قبل به فرد دیگری قول همکاری داده بودم. البته خودم بی میل نبودم با کارگردان های دیگر همکار کنم چون قبلا همه نگاه ها این طوری بود که ما فقط با مهران مدیری کار می کنیم. در صورتی که بازیگر آزادی هستم و دوست دارم علاوه بر مهران مدیری، که از کار کردن با او بسیار لذت هم می بردم، با گروه های دیگر هم کار کنم.

آخرین بازیگری که ترجیح می دهی با او همکاری کنی را بین این گزینه ها انتخاب کن. احمد مهرانفر، مهران غفوریان و کایرا نایتلی.

با دو گزینه اول کار کرده ام بنابراین کایرا نایتلی را انتخاب می کنم.

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

بین این گزینه ها با چه کسی دوست داری سلفی بگیری؟ جواد عزتی، امیرمهدی ژوله و ساسی مانکن.

من ترجیح می دهم با دوستانم سلفی بگریم. با گزینه سومی دوست نیستم.

چه فیلم یا کتابی را توصیه می کنی که همه تا زنده هستند باید ببینند یا بخوانند؟

نقل کردند یک بار علامه جعفری در یک کتابخانه بزرگی قدم می زنند و می گویند من به اندازه تمام این کتاب ها نادان هستم. بنابراین نگارش همه کتاب ها حکمتی در خود دارد ولی کتابی که واقعا دوست دارم «بار هستی» میلان کوندراست. انتخاب بعدی می تواند«بادبادک باز» خالد حسینی باشد. در مورد فیلم هم «پدرخوانده»ها و «روزی روزگاری آمریکا» را باید دید.

کارگردان مورد علاقه تو کیست؟

سرجیولئونه، الیور استون، کوبریک و دیوید فینچر البته به غیر از فیلم های اخیر او. نمی دانم چطور کسی که فیلم هایی مثل هفت و بازی را ساخت و سینمای دنیا را تکان داد، به اینجا رسیده است.

از هنر کدام کمدین لذت می بری؟

هارولد لوید و از نسل جدیدتر جیم کری را دوست دارم. باستر کیتون هم برای من جایگاه ویژه ای دارد.

این جمله را کامل کن. دنیا جای زیباتری بود اگر…

دنیا جای زیباتری بود اگر همه قانون مدار بودیم.

هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , بیوگرافی هادی کاظمی

اینستاگرام هادی کاظمی : _instagram/Hadizkazemi

سریال های هادی کاظمی

۱۳۹۵    علی البدل
۱۳۹۴    زعفرانی
۱۳۹۱    بیدار باش
۱۳۹۰    بهانه‌ای برای بودن

۱۳۸۹    تله‌فیلم «سفید امضاء»
۱۳۸۲–۱۳۸۸    در چشم باد
۱۳۸۸    تله‌فیلم «خواب فروش»
۱۳۸۸    تله‌فیلم «بی‌تابی»

۱۳۸۸    تله‌فیلم «گردان آبنبات چوبی»
۱۳۸۷    تله‌فیلم «بمانی هفتم»

۱۳۸۷    مرد دو هزار چهره
۱۳۸۵    باغ مظفر
۱۳۸۴    شب‌های برره
۱۳۸۳    شبکه سه و نیم

۱۳۸۳    صفردرجه
۱۳۸۲    مهمانان مادربزرگ
۱۳۸۱    پاورچین

سریال های نمایش خانگی

۱۳۹۵    آسپرین
۱۳۹۲    شوخی کردم
۱۳۹۲    شاهگوش
۱۳۹۱    ویلای من
۱۳۸۹    کار کاذب
۱۳۸۹    کلاهبردار
۱۳۸۹–۱۳۹۰    قهوه تلخ
۱۳۸۹    شب به‌یادماندنی
۱۳۸۶    گنج مظفر
۱۳۸۵    فضانوردان

فیلمهای سینمایی هادی کاظمی

فیلم    کارگردان    سال ساخت
۵۰ کیلو البالو    مانی حقیقی    ۱۳۹۴
ایران برگر    مسعود جعفری جوزانی    1393

هادی کاظمی , بیوگرافی هادی کاظمی , ازدواج هادی کاظمی , همسر هادی کاظمی کیست , زن هادی کاظمی , اینستاگرام هادی کاظمی , فیلم و سریالهای هادی کاظمی , براداران هادی کاظمی , خانواده هادی کاظمی , سن هادی کاظمی , هادی کاظمی و همسرش , hadi kazemi

۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil