دانلود سریال ممنوعه | دانلود فیلم های جدید

سریال ممنوعه | فیلم های ایرانی جدید | دانلود همه قسمت های سریال ممنوعه

۴۰ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

آشا محرابی و همسرش + بیوگرافی

آشا محرابی

بیوگرافی زندگینامه

آشا محرابی Asha Mehrabi بازیگر زن سینما تلویزیون و تئاتر متولد 31 مرداد ماه 1352 در تهران است. وی اصالتا اهل شمال کشور است.

تحصیلات : او فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی در رشته مترجمی زبان انگلیسی و دوره کارشناسی ارشد در رشته روابط بین‌الملل است. همزمان با تحصیلات دانشگاهی اش به کانون هنری حمید سمندریان رفت و فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی از کانون سمندریان شد / فارغ‌التحصیل کارگردانی و فیلمسازی از سینمای جوان / او همچنین فارغ‌التحصیل فیلمسازی از کانادا / 

اشا محرابی دختر اسماعیل محرابی از بازیگران قدیمی می باشد . وی اولین بار در سن 13 سالگی با سریال آیینه جلوی دوربین رفت . شروع فعالیت هنری او در سال 1374 با نمایش رادیویی آغاز شد و در سال 77 با تئاتر وارد بازیگری شد. او مدتی نیز دوبلاژ هم انجام میداد.

ازدواج و همسر

آشا محرابی چندین سال است که ازدواج کرده است و متاهل می باشد ( عکسی از همسر وی موجود نیست)

آشا محرابی و همسرش

آدرس صفحه اینستاگرام : instagram / asha_mehrabi

آشا محرابی و همسرش

آشا محرابی و سام درخشانی

بیوگرافی آشا محرابی

آشا محرابی

ماجرای خودکشی

چند سال قبل همزمان با پخش فیلمی به نام  تهران من حراج که وی در آن به ایفای نقش می پرداخت , فیلمی که اجازه پخش نگرفت و حتی سازندگان فیلم را جهت ساخت این فیلم مجازت کردند خبر خودکشی آشا محرابی منتشر شد .

طبق گفته ها : پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان خصوصی، راضی به مصاحبه با خبرنگاران نشد اما خبر خودکشی او را یکی از بستگان نزدیکش تکذیب کرد و اظهار داشت که : آشا فقط چند روزی مریض خواهد بود و نیاز به استراحت دارد و خودکشی نکرده است (به نقل از فردا نیوز)


مصاحبه و گفتگو با آشا محرابی

شما که از ابتدا عاشق بازیگری بودید چرا در رشته‌ای مرتبط با سینما یا تئاتر تحصیل نکردید؟

واقعاً دلم می‌خواست این اتفاق برایم می‌افتاد، ولی متأسفانه شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که مجبور شدم در رشته‌ای غیر از بازیگری درس بخوانم. شاید همین دوری از فضای هنر و بازیگری باعث شد وقتی وارد این حرفه شدم کسی را نشناسم و حمایتی نداشته باشم.

اگر در رشته سینما تحصیل می‌کردم احتمالاً آشنایی‌هایی اتفاق می‌افتاد که مسیر ورودم به دنیای بازیگری را هموار می‌کرد. اما این‌طور نشد و من بیشتر مسیر را به تنهایی و البته بسختی طی کردم تا توانستم موقعیتم را به‌عنوان یک بازیگر تثبیت کنم.

بازیگری را از کجا شروع کردید؟

از کلاس‌های کارگردانی و بازیگری استاد سمندریان. دوره بسیار پرباری بود و آنچه می‌شد در 4 سال دانشگاه بیاموزم به صورت فشرده و در یک سال از استاد سمندریان آموختم. بعد هم برای بازی در نمایش «دایره گچی قفقازی» انتخاب شدم.

که در آن نمایش هم در 2 نقش بازی می‌کردید…

بله، تجربه فوق‌العاده‌ای بود. برای بازی در این نقش مثل بقیه دانشجوهای استاد تست دادم و انتخاب شدم. سپس در نمایش «رویای شب نیمه تابستان» به کارگردانی دکتر احمد کریمی‌حکاک بازی کردم و بعد در نمایش‌های دیگری که هر کدام تجربه‌ای و خاطره‌ای ارزشمند بودند.

کلا در تئاتر بیشتر از مدیوم‌های دیگر جا افتاده‌اید. دلیل این دلبستگی به دنیای نمایش چیست؟

فکر می‌کنم تئاتر فضایی دارد که می‌تواند ضعف‌ها و توانایی‌های بازیگر را صادقانه به او نشان دهد. بازیگر در سینما بزرگ‌تر از آنچه هست نشان داده می‌شود و در تلویزیون کوچک‌تر؛ ولی در تئاتر می‌توان هر بازیگری را در اندازه‌های واقعی‌اش دید. من بیش از 12 سال در تئاتر فعالیت کرده‌ام و بهترین اتفاق‌ها برایم در این فضا افتاد. بخش مهمی از چیزهایی که یاد گرفته‌ام را مدیون تئاتر هستم و معتقدم فضای تئاتر به رشد استعدادهای بازیگر کمک می‌کند.

در تئاتر کارگردانی هم می‌کنید و می‌دانم که نمایشنامه‌نویس قابلی هستید. از بازیگری اشباع شده‌اید؟

به هیچ وجه. محال است که روزی از بازیگری دلزده شوم. من عاشق کارم هستم و هنوز خیلی از نقش‌ها هست که دوست دارم بازی کنم. کارگردانی و نوشتن برایم در ادامه بازیگری معنی پیدا می‌کند. در رادیو بیشتر نمایش‌های رادیویی را کارگردانی می‌کنم ولی در تئاتر علاقه اصلی‌ام بازیگری است. چندی پیش با پریسا مقتدی نمایش «خاله ایران» را به‌طور مشترک کارگردانی کردم و سال گذشته نیز اولین کارگردانی مستقلم را با نمایش «من حرفی ندارم دنبالشو نگیر» تجربه کردم که خوشبختانه اجرای موفقی داشت.

کارگردانی نسبت به بازیگری مسوولیت و دشواری بیشتری دارد. به‌عنوان کسی که تجربه بازیگری و کارگردانی در تئاتر را دارید، فکر می‌کنید سخت‌ترین قسمت کار در تئاتر چیست؟

شاید مهم‌ترین مشکل این باشد که با تغییر مدیریت در هر بخش، سیاست‌ها نیز عوض می‌شود. چیزهایی که تا پیش از این ممنوع بودند آزاد می‌شوند و برای چیزهایی که آزاد بودند ممنوعیت در نظر می‌گیرند. وقتی محدوده خطوط قرمز مشخص نیست و هیچ ثباتی در قانون‌ها وجود ندارد، آدم نمی‌داند باید چه کند که دچار مشکل نشود. به نظرم این حق طبیعی هر گروه تئاتری است که دست‌کم برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی و نظارتی یکی دو سال آینده را بداند تا فعالیت‌هایش را بر اساس آن تنظیم کند. نه این‌که با تغییر مدیریت همه‌چیز به نقطه صفر برگردد و بلاتکلیفی ایجاد شود. این توقع زیادی نیست که مدیران تئاتر که با این اعتماد به نفس درباره همه‌چیز قانون و دستورالعمل وضع می‌کنند حداقل سالی چند بار تئاتر ببینند و با فضای دنیای نمایش آشنا باشند. وقتی یک مدیر درباره تئاتر صاحب نظر نیست چگونه می‌تواند قانونگذار باشد و مسیر حرکت تئاتر را مطابق صلاحدید خودش ترسیم کند؟

به هر حال این شرایط در مدیریت فرهنگی ما در سطح کلان وجود دارد و مخصوص تئاتر نیست. اما قبول دارم که تئاتر به نسبت سینما ممکن است آسیب‌پذیرتر باشد، چون روی موج خبرسازی قرار ندارد و مثل سینما نیست که وقتی بلایی سرش می‌آید بسرعت به تیتر رسانه‌ها تبدیل می‌شود.

از همه مهم‌تر این است که وقتی ارزش‌ها و ضدارزش‌ها به همین راحتی و با تغییر یک مدیر عوض می‌شود همه باورها به هم می‌ریزد و بلاتکلیفی به وجود می‌آید. متأسفانه هرکسی که از راه می‌رسد می‌خواهد در بنیان تئاتر تحول ایجاد کند و البته هیچ تعریف دقیقی هم از تحول ارائه نمی‌دهد که بدانیم معیار سنجش چیست. برای آینده تئاتر نگرانم و مطمئن باشید اگر تئاتر تضعیف شود تلویزیون و سینما به‌طور مستقیم آسیب می‌بینند.

الان که به پشت سر نگاه می‌کنید از مسیری که پیموده‌اید راضی هستید؟

تا حدودی. شاید خیلی از کسانی که از بیرون نگاه می‌کنند تصورشان این باشد که وقتی یک بازیگر موقعیتی تثبیت‌شده دارد و در مدیوم‌های مختلف پرکار است در حرفه‌اش موفق بوده است. ولی در مقایسه با توقعی که از خودم دارم واقعاً خودم را بازیگر موفقی نمی‌دانم. ایده‌آلم تفاوت زیادی با موقعیت اکنونم دارد. شاید در آینده بتوانم به تصویری که در ذهن داشتم نزدیک‌تر شوم، اما در حال حاضر باید بگویم که هنوز به جایگاه دلخواهم نرسیده‌ام.

 

عکسهای اشا محرابی

آشا محرابی و پدرش اسماعیل محرابی

آشا محرابی در سریال آیینه


آشا محرابی از جدایی پدرش اسماعیل محرابی می گوید :

بینندگان تلویزیون آشا محرابی را زمانی که دختر نوجوانی بود در یک قسمت از سریال «آیینه» دیدند، اما پس از آن خبری از او نبود تا حدود 15 سال بعد که به‌عنوان بازیگری شناخته ‌شده در تئاتر، تلویزیون و سینما مطرح شد. دلیل این وقفه طولانی چه بود؟

در آن زمان 13 سال داشتم و سراسر وجودم عشق به بازیگری بود. بعد از «آیینه» پیشنهادهایی برای بازی در تلویزیون و سینما داشتم، اما به دلایلی مجبور شدم از دنیای بازیگری دور بمانم و مشغول تحصیل شوم. این جریان حدود 10 سال به طول انجامید و زمانی دوباره به دنیای بازیگری برگشتم که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بودم.

در آیینه همبازی اسماعیل محرابی (پدرتان) بودید. آیا مسیر شما برای ورود به دنیای بازیگری با حمایت او هموار شد؟ چون در این صورت این پرسش ایجاد می‌شود که چرا بعد از آیینه فعالیتی نداشتید؟

نه، به‌هیچ‌وجه. در واقع نقش پدرم بیشتر بازدارندگی بوده تا حمایت. در همان دوران با آقای اسماعیل محرابی قرار گذاشته بودیم که من درسم را بخوانم و او شرایط ورودم به بازیگری را فراهم کند. در واقع نوعی قرارداد معنوی بود که من کاملاً روی آن حساب کرده بودم.

مثل خیلی از پدرهای بازیگر که فرزندانشان را برای بازیگری معرفی می‌کنند…

دقیقاً. اشکالی هم ندارد، چون اگر کسی واقعاً مستعد باشد می‌تواند از این میانبر استفاده کند و اگر مستعد نباشد با پارتی‌بازی به جایی نمی‌رسد. به هر حال من تمام برنامه‌های زندگی‌ام را در آن زمان براساس قراری که با اسماعیل محرابی داشتم تنظیم کردم، ولی زمانی که نوجوان بودم او از ما جدا شد و ترجیح داد زندگی تازه‌ای را تجربه کند. به این ترتیب قرار ما به هم خورد و دیگر خبری از او نداشتم تا وقتی که در تئاتری بازی می‌کردم و او برای تماشا آمده بود. وقتی مرا دید خیلی تعجب کرد و گفت نمی‌دانستم که بازیگر شده‌ای. شاید اگر همان زمان با آن علاقه و انرژی سراغ بازیگری می‌رفتم بسیار زودتر از این می‌توانستم به مقصودم برسم.

گفتید نقش پدرتان بیشتر بازدارندگی بوده. از چه جهت؟

ببینید، زمانی که او رفت تمام برنامه‌هایی که برای آینده داشتم به هم خورد. اصلاً دلیل این‌که در رشته‌ای غیرهنری کنکور دادم همین قرار بود که در نهایت منتفی شد. همه موقعیت‌هایی که من در بازیگری به دست آوردم با تلاش شخصی خودم بود. الان که به گذشته فکر می‌کنم می‌بینم چه دوران دشوار و پردردسری را گذراندم. حس کودکی را داشتم که بیدار می‌شود و می‌بیند عروسکش مرده است. ضربه سختی بود. مدت‌ها طول کشید تا بتوانم بر اوضاع پیرامونم مسلط شوم، ولی در مجموع همین دشواری‌ها و تلاشی که برای ایستادن روی پای خودم کردم باعث شد قوی‌تر شوم و دید بهتری نسبت به حرفه‌ام پیدا کنم. مجبور شدم مسیری را که به زندگی‌ام تحمیل شده بود تا انتها بروم و بعد دوباره برگردم سر نقطه اول و همه‌چیز را از نو شروع کنم.

طبیعی است که وقتی کسی با تلاش خودش و بدون حمایت دیگران به هدفش می‌رسد احساس بهتری دارد.

همین‌طور است و بجز احمد آقالو که بهترین دوست و مشاورم بود، کسی از من حمایتی نکرد. او تنها کسی بود که قواعد رفتار حرفه‌ای را به من آموخت و در همه کارهایی که می‌کردم از مشورت دلسوزانه او بهره‌مند بودم.

اشا مهرابی بازیگر زن

 آشا محرابی در کنار شبنم قلی خانی

عکسی از آشا محرابی در کنار شبنم قلی خانی


سریال های آشا محرابی

آئینه (۱۳۶۶–۱۳۶۴)
توی گوش سالمم زمزمه کن (۱۳۸۵)
مرگ تدریجی یک رؤیا (۸۷–۱۳۸۵)
مسافرخانه سعادت (۱۳۸۷)

سرزمین کهن (۱۳۸۷)
آشپزباشی[۱] (۱۳۸۹–۱۳۸۸)
ساختمان ۸۵ (۱۳۸۹)
تاوان (۱۳۸۹)

مهمانان ویژه (۱۳۹۱–۱۳۹۰)
خط (۱۳۹۳–۱۳۹۲)
همه چیز آنجاست (۱۳۹۳)
آمین (۱۳۹۳–۹۴)

چرخ فلک (۱۳۹۵)
هشت و نیم دقیقه (۱۳۹۵)
آرام می‌گیریم (۱۳۹۵)
سریال برنا (1396)

آشا محرابی بی حجاب

فیلم‌های سینمایی آشا محرابی

دو لکه ابر (۱۳۹۴)
نیم (۱۳۹۴)
جاده مه آلود (۱۳۹۳)

تهران من حراج (۱۳۸۸)
از رئیس جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)
مردی که گیلاسهایش را خورد (۱۳۸۷)

شبکه نمایش خانگی

قلب یخی (فصل سوم)
ماهرخ
ساعت صفر
با ستاره بودن

آشا محرابی در فیلم تهران من حراج

فیلم‌های تلویزیونی

حبیب
فریدون مهربان است
پنجره‌ای رو به حیاط
بن‌بست یلدا
وارونگی

پاشنه بلند
بچه نشو
حدس بزن جه کسی برای عید می‌آید
مرا بشناس
فیروزه سیاه
آلونک
پلکان

روز یلدا شب جله
جت کات
شاید زود شاید هرگز
روز اردو
کارت به کارت
نیمه روشن
هفت سین
در دنیای من
زمان فرا خواهد رسید

دوبلاژ

سریال جنایت‌های غیر حرفه‌ای (انا)
سریال اوای وحش (اما)
سریال مدیر کل (لیلا)

سینمایی درست مثل بهشت (الیزابت)
انیمیشن شاهزاده و گدا (پرنسس آنالیز)
انیمیشن دوازده پرنسس رقصنده (پرنسس جنی)

انیمیشن در جستجوی نمو (مادر نمو)
انیمیشن دیو و دلبر (پرنسس بل)
انیمیشن جیمی نوترون ۱ (مادر جیمی نوترون)

 

فیلمهای اشا محرابی

۱۲ مهر ۹۶ ، ۱۷:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

الهام حمیدی و همسرش +بیوگرافی

الهام حمیدی ,بیوگرافی الهام حمیدی ,عکس الهام حمیدی

بیوگرافی و زندگینامه

الهام حمیدی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 8 آذر 1356 در تهران می باشد و هم اکنون 40 سال سن دارد.

تحصیلات : حمیدی دارای مدرک لیسانس حسابداری از دانشگاه آزاد رودهن می باشد. 

شروع بازیگری : وی فعالیت هنری خود را از سال 1380 با بازی در فیلم دنیا ساخته منوچهر مصیری آغاز نمود. 

الهام حمیدی در سال ۱۳۸۴ برای بازی در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک»، موفق به کسب تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن، از جشن خانه سینما شد.

وی در سال 82 با حضور در سریال مسافری از هند توانست به خوبی دیده شود.

ماجرای ازدواج و همسرش

الهام حمیدی در سن پایین یک بار ازدواج کرده است اما این ازدواج منجر به جدایی و طلاق شده است . اما وی در برنامه دورهمی گفت تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد است .

وی در خصوص پاسخش در خصوص ازدواج گفت : من در یک لحظه فکر کردم باید این پاسخ را بدهم و شاید خیلی خوب نباشد روی آنتن جزئیات ازدواج و زندگی شخصی ام را بیان کنم .

همسر الهام حمیدی

الهام حمیدی و خانواده اش / پدر مادر و برادر الهام حمیدی

الهام حمیدی و پدرش

الهام حمیدی و پدرش

آدرس پیج اینستاگرام الهام حمیدی : instagram / elhamhamidiiii


گفت و گو با الهام حمیدی 

چهره شما کاراکتر ویژه‌ای دارد این مسئله آیا دست‌و پایتان را در پذیرش و ایفای نقش‌های متفاوت نبسته است؟

نه. من نقش خاکستری هم بازی کردم و بیننده آن را پذیرفته است. در ابتدا شاید منفی بوده و با بازی من تبدیل شده به یک نقش خاکستری. نقش دختر شر و شور را هم بازی کرده‌ام. اما این بستگی به این دارد که آن نقش را چطور برای خودت پرورش بدهی و بازی کنی.

شاید هم به‌ خاطر همین تا به حال به من نقش منفی پیشنهاد نشده است، البته خودم هم دوست ندارم، ولی تا حالا نقش‌هایی متفاوت را در عین مثبت بودن بازی کرده‌ام و چهره‌ام جواب داده است. فکرش را هم که می‌کنم تا به حال کارگردانی پیشنهاد نقش منفی به من نداده است، صد در صد به‌خاطر نوع چهره‌ام بوده است. اما شاید بشود با گریم، بازی و ایفای نقش در فیلمنامه نقش را درآورد اما مردم نمی‌پذیرند.

آیا نقش خاصی هست که همیشه منتظر پیشنهادش باشید؟

نه نقش خاصی را مدنظر ندارم، اما هیچ‌وقت هم نقش منفی را دوست نداشتم. هر چقدر هم قدرت و توانایی بازیگری داشته باشم ولی چهره و نوع نگاهم این را نشان ندهد، بیننده پس می‌زند. بیننده الان از من انتظار ندارد که نقش یک جانی یا خلافکار را بازی کنم. چون همیشه در نقش‌هایم مثبت بودم. اما می‌توانم خاکستری باشم.

رو کار سینمایی داشتم که تازه به شبکه خانگی آمده که کاملا کار متفاوت و خاکستری بود. این نقش‌ها جای کار دارد که البته در عین‌حال متفاوت است. اما نقش‌های منفی را دوست نداشتم تجربه کنم. الان به مرحله‌ای رسیده‌ام که آنقدر کارهای مختلف کرده‌ام که منتظر یک اتفاقم. منتظر یک فیلمنامه خاص و قوی. خدا را شکر کارهایی که تا به‌حال بازی کرده‌ام دیده‌شده است.

به همین دلیل هم هست که در انتخاب فیلمنامه و کار خیلی دچار شک و تردید می‌شوم. اما متاسفانه آنقدر فیلمنامه‌های ما ضعیف هستند که مجبوری از بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنی. دیگر به‌ندرت پیش می‌آید که فیلمنامه‌ای میخکوبت کند. همیشه این دغدغه برای همه ما بازیگران است که چه چیزی انتخاب کرده و کار کنیم.

خطر شغلی ما این است که اگر زیاد بیکار بمانی از یاد می‌روی. برای روحیه خودمان و بقای شغلی‌مان که بیکاری نابودش می‌کند مجبوریم گزینه‌ای را انتخاب کنیم. از طرفی هم نمی‌شود گفت فیلمنامه خوب پیدا نمی‌شود، باید دانست که انگشت‌شمار است و آیا آنقدر شانس داریم که از میان این‌همه بازیگر نصیب ما بشود یا نه. این خودش شانس بزرگی‌می‌خواهد!

بیوگرافی الهام حمیدی

فیلمنامه‌های پیشنهادی را چگونه انتخاب می‌کنید؟

سعی کرده‌ام انتخاب‌هایم طوری باشد که در مقابل مردم رو سفید باشم وتا به حال این اتفاق هم افتاده است. در شبکه یک سیما در ارزیابی‌ای که در برنامه «سین مثل سریال» شده بود مردم خیلی لطف داشتند و من را به‌‌‌عنوان بازیگر اول زن در این دهه، یعنی دهه ۸۰-۹۰، انتخاب کردند. این برای یک بازیگر بسیار افتخار آفرین است که از طرف مردم پذیرفته شود.

خستگی از تن آدم در می‌آید، اما انتخاب را برای بازیگر سخت می‌کند. این رأی‌های مردمی بازیگر را در انتخاب نقش و فیلمنامه وسواسی می‌کند. اما اگر مردم ضعفی در کار ما بازیگران می‌بینند باید درک‌مان کنند، چون به هر حال ما بازیگر هستیم و باید کار کنیم.

کارنامه خودتان را تا امروز چگونه می‌بینید؟

فقط می‌دانم تا به حال کاری نکرده‌ام که به‌خاطر آن کار بخواهم خودم را مواخذه کنم. نمی‌توانم بگویم کارهایم در سطح عالی بوده اما خوب بوده است. یعنی اگر سریال بوده بیننده ۹۰درصد داشته، از «زیر تیغ»، مسافری از هند گرفته تا «یوسف پیامبر»، «مختارنامه»، «شوق پرواز» و… یا سینمایی‌هایم سینمایی‌هایی نبوده که تجربه بدی بوده باشد.

«مهیا» بعد از «خیلی دور خیلی نزدیک» خیلی تاثیرگذار بود. کسی را ندیدم که این فیلم را ندیده باشد. کارنامه من در سطح خوب بوده است. روندی را که پیش گرفتم به همان شکل باید جلو بروم. اینکه تا کی بتوانم این رویه را داشته باشم و در انتخاب‌ها ثابت قدم باشم نمی‌دانم تا کی ادامه دارد اما سعی کردم که کارهای خوب انجام دهم.

در تاریخ بازیگری‌تان پیش آمده با بازیگر مقابل‌تان مشکل داشته باشید و نخواهید بازی کنید؟

شاید پیش آمده باشد که صد در صد راضی نبودم، اما پیش نیامده که بازیگر مقابلم کسی باشد که اصلا نتوانم بازی کنم. فکر می‌کنم بازیگر مقابل با آدم بده و بستان خاصی دارد که مثل بازی پینگ‌پنگ است. اگر بازیکن (بازیگر) مقابلت توپ را خوب بزند تو خوب می‌توانی جواب بدهی ولی اگر طرف مقابل توپ را بد بیندازد باید خیلی ماهر باشی تا بتوانی توپ را درست بزنی که بتوانی به هدف بزنی.

خیلی مهم است کسانی که با هم کار می‌کنند رابطه خوبی با هم داشته باشند. تا به امروز با همه کسانی که کار کردم توانستم ارتباط برقرار کنم و آن حس را رد و بدل کنم. گاهی آن حس با یک‌نفر قوی‌تر است و بازی بهتر می‌شود، طوری که زندگی در آن جریان پیدا می‌کند. خیلی وقت‌ها هم نه!

خاطره خاصی هست که تاثیر زیادی روی شما گذاشته باشد؟

آخرین خاطره‌ای که دارم، از آخرین کاری است که پخش شد. سریال «شوق پرواز» در بخش آخر که شهادت شهید بابایی بود خیلی برای من خاطره‌انگیز بود. آنقدر تحت تاثیر این سکانس قرار گرفته‌بودم که یک هفته مریض شدم و هر وقت یاد آن صحنه شهادت می‌افتم بی‌اختیار گریه‌ام می‌گیرد. همه ناراحت بودند. گاهی به این فکر می‌کنم ما که بازیگر این سریال بودیم چنین حالی برایمان پیش ‌آمد، چه برسد به کسی که واقعا این مسیر را زندگی کرده بود. ما به عنوان بازیگر شاید هیچ‌گاه نتوانیم در زندگی واقعی‌مان این لحظات را تحمل کنیم.

به مرحله سوم نرسیدم

هنوز به دوران سوم بازیگری ام نرسیدم. در دوره اول بازیگری به خاطر اینکه می خواستم حضورم را تثبیت کنم، سعی می کردم تجربه کسب کنم و در فیلم های تلویزیونی، سریال و سینما و در هر ژانری بازی کنم، اما خوشبختانه از همان ابتدا نقش های اصلی به من پیشنهاد شد. بعد از سریال «مسافری از هند»، الهام حمیدی تثبیت شدو من مرحله دوم بازیگری خود را آغاز کردم. همان طور که می دانید «مسافری از هند» بسیار پر بیننده و به طبع، بازی من هم دیده شد. پس از این سریال در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک» ایفای نقش کردم که هم در جشنواره فجر و هم در جشن خانه سینما کاندیدای جایزه شدم و فضای بسیار خوبی بود که خودم را نشان دهم و البته جایزه جشن را گرفتم. در این مرحله معمولا سعی می کنم که در پذیرش پیشنهادها کمی بیشتر دقت کنم…

رقـابـت

حس رقابت در هر کاری و هر شغلی وجود دارد، اما من چنین خصلتی نداشتم و در مقابل من هم کسی از بازیگران چنین برخوردی نداشت که برای مثال زیر پایم را خالی کند. زمانی هم که با بزرگان سینمای ایران همبازی بودم، آنان هم چنین برخوردی با من داشتند، مثل سریال «زیر تیغ»، من ۷ ماه در آن مجموعه، نقش دختر پرستویی و معتمد آریا را بازی کردم و خیلی با آنان خو گرفتم… فضای دوستانه زیر تیغ، به شکلی بود که زمان پایان فیلمبرداری همه ناراحت بودند.

درباره سریال یوسف(ع)

اولین بار که وارد دکور عظیم سریال شدم، خیلی برایم خوشایند و جذاب بود! دکور سریال بسیار عظیم بود، همین طور نوع پوشش و گریم… چون من وسط کار به پروژه پیوستم از همان زمان برایم مشخص بود که این سریال برای بیننده هم جذاب خواهم بود.

آن فضاهای بسته ای که شما در سریال دیده اید، مثل کاخ، معبد و منزل زلیخا و… در یک سوله بود در فرهنگسرای خاوران. که قسمت قسمت آن را ساخته بودند، در واقع همه قسمت های داخلی این سریال در آنجا تصویربرداری شد، اما خانه یوسف(ع) در همان شهرکی بود که بخش اصلی آن شهر را شما در سریال دیدید.

البته دکور شهر اصلی و آن ساختمان های عظیم از بتن ساخته شده بود که پشت آن چیزی نبود. یعنی در را باز می کردید، فضای خاصی نبود و این از هنر تصویربرداری مرحوم رسول احدی بود که به واقع زیبا تصویربرداری می کرد، روحش شاد.

داستان حضرت یوسف(ع) را همه می دانستند، اما ریز داستان را خیلی ها نمی دانستند. آن روزی که به من پیشنهاد بازی در سریال را دادند و گفتند که نقش همسر حضرت یوسف(ع) را بازی می کنی، خودم نمی دانستم که حضرت یوسف زنی دیگر، غیر از زلیخا دارد!

در یک سریال تاریخی دیگر هم به نام مختارنامه بازی کردم که تصویربرداری آن تمام شد. در سریال تاریخی شهریار هم بازی کردم.

«آسنات» زنی بود که ارتباط قوی با خدا داشت و زمانی که زلیخا همسر یوسف(ع) شد، گفت که اگر خواست خدا باشد، من اطاعت می کنم. به همین خاطر در داستان نباید نقش یک زن حسود را بازی می کردم.

گریم خانم کتایون ریاحی سه ساعت طول می کشید. من خودم هر روز ساعت ۴ صبح بیدار می شدم و گریم من هم یک ساعت طول می کشید این برای ما مشکل بود. در این سریال دوست داشتم، همین نقش را بازی کنم.

مصطفی زمانی بازیگر بسیار باهوش و بااستعدادی است، دیالوگ ها را به خوبی حفظ می کرد و این برای من جالب بود.

جا دارد از آقای سلحشور و همه عوامل تشکر کنم که این سریال چنین بازتابی پیدا کرده به خصوص برای نوشتن این مجموعه خیلی زحمت کشیدند.

الهام حمیدی

عکس العمل مردم

من از عکس العمل مردم همیشه لذت می برم. مردم به بازیگران توجه زیادی نشان می دهند و این، از لطف شان است. البته بعضی مواقع هم هست که مثلا در رستوران نشسته ای و در حال غذا خوردن هستی و می بینی همه به شما توجه می کنند، شاید آن لحظه کمی اذیت شوی، اما این، از توجه و لطف مردم است که همیشه از ما حمایت می کنند و با محبت رفتار می کنند. همین رفتارهای مردم مشخص می کند که آنان مرا به عنوان یک بازیگر پذیرفته اند که اگر غیر از این باشد و شما رفتار خودخواهانه ای از خودتان نشان بدهید، به طور اطمینان مردم شما را پس می زنند.

سینمای تجاری

دوست داشتم بازی در سینمای تجاری را تجربه کنم که فکر کنم در «دلداده» این اتفاق افتاد، اما دوست دارم در فیلم های تجاری هم بازی کنم. با این حال دلم می خواهد بدون حاشیه باشم.

راحت زندگی می کنم

من با نقش هایم خیلی راحت زندگی می کنم، یعنی سعی می کنم، تکنیک کاری ام طوری باشد که مردم باور کنند. هیچ وقت سعی نکردم بازی کنم، بلکه با آن زندگی می کنم. اگر قرار است گریه کنم، واقعا باید گریه کنم یا خنده… برای مثال در سریال «زیر تیغ»، بیننده به واقع نقش مرا حس کرد. از خودم تعریف نمی کنم، اما خودتان دیدید که در زیر تیغ چگونه نقش را باور کردم، یا در سریال یوسف پیامبر(ع). نقش «آسنات» ویژگی خاصی ندارد، اما سعی کردم دیالوگ هایم را به نوعی دیگر بیان کنم یا نوع برخوردم با «زلیخا». می خواهم بگویم در آن شرایط خودم را جای «آسنات» گذاشتم تا بیننده این نقش را باور کند.

محیـــا

فیلم «محیا» که در جشنواره اکران شد، رسانه ها خیلی به آن پرداختند و خوب هم دیده شد. من برای آن نقش خیلی زحمت کشیدم، اما نمی دانم چرا دیده نشد و من جزو کاندیداها نبودم؟! افرادی که در آن فضا (غسالخانه) کار می کنند، همه شان وجه اشتراکی دارند و آن هم آن بغض فروخورده شان است. وقتی که با این افراد صحبت می کنی، خیلی از آنها از این موضوع رنج می برند که جامعه آنان را به خوبی نمی پذیرد و این باعث آزار روحشان می شود، من سعی کردم این بغض را نشان بدهم و برای اینکه به این نقش نزدیک شوم، خیلی زحمت کشیدم، اما دیده نشد! زمانی که کاندیداها را اعلام کردند من ناراحت شدم. هنوز هم به محیا فکر می کنم که چرا حتی جزو کاندیداها انتخاب نشدم و به طور کلی توقعم زیاد بود.

ستاره سـازی

به نظر من خانم نیکی کریمی و آقایان رضا گلزار و رادان جزو سوپراستارهای انگشت شمار سینمای ایران هستند. اما آنچه که می خواهم بگویم، این است که ما در ایران ستاره سازی را نمی دانیم! در واقع روش ستاره سازی مان اشتباه است، وگرنه بازیگران زیادی داریم که مستعد سوپراستار شدن هستند، اما فضا و عرصه را برایشان باز نمی کنیم یا نمی گذاریم که به این مرحله برسند. اگر عرصه را تنگ نکنند و سینما را به یک سری از بازیگران خاص محدود نکنند، شاید ستاره های بیشتری در هنر ایران ظهور کنند و دیده شوند… اما این روزها به یک شکلی همه چیز ثابت شده است.

ارتباط با مطبوعات

رابطه ام با مطبوعات بد نیست، اما بعضی ها ما را درک نمی کنند. برای مثال من حالا با شما گفتگو کرده ام، چند روز دیگر تماس می گیرند و تقاضای یک گفتگو دارند، من دیگر حرف تازه ای ندارم بزنم. پس باید مدتی زمان بگذرد. اما نباید از نقش حمایتی مطبوعات به راحتی بگذریم، چون سینما و تلویزیون و مطبوعات مانند یک چرخه هستند که باید به هم مرتبط باشند، اما این را هم باید بگویم که هستند! هستند نشریاتی که گفتگوی ۵ سال پیش شما را چاپ می کنند، شما تصور کنید که عقاید ۵ سال پیش تان با امروز تفاوت دارد! آن وقت آن نظراتتان را الان می خوانید چه ذهنیتی به شما دست می دهد؟! در صورتی که شرایط انسان ها عوض می شود. از این رو سعی می کنم با یک سری از نشریات خاص گفتگو کنم. اگر احساس کنم که حرف جدیدی برای گفتن دارم، حتما گفتگو می کنم. گرچه باید عنوان کنم یک سری از نشریات هستند با نام های مختلف که بیشتر به مسائل ناچیز و کم اهمیت می پردازند و این روحیه شما را آزار می دهد.

عکسهای الهام حمیدی

لابـه لای کـلام

گذشته ها که گذشته، امامهم این است که تو در آینده، شرایط گذشته را حفظ کنی و حتی بهتر شوی.

معمولا در فیلم های جدی بازی کردم، اما دوست داشتم ژانر طنز را هم تجربه کنم و به همین خاطر در فیلم سینمایی دلداده بازی کردم، تازه در آن فیلم هم نقش جدی داشتم!

ترجیح می دهم، در یک سریال تلویزیونی بازی کنم تا اینکه در کارهای سطح پایین سینمایی بازی کنم.

منتقدان این نکته را مطرح می کنند که چرا تنها در نقش های مثبت بازی می کنم، اما من معتقدم که بازیگر بنا بر روحیات خود، نقش هایش را انتخاب می کند، مثلا من نقش های صددرصد منفی و منفور را دوست ندارم.

من بیشتر نقش های خاکستری را دوست دارم، از طرفی نقش مطلق مثبت را هم دوست ندارم، با اینکه نظر منتقدان را قبول ندارم، اما به نظرشان احترام می گذارم.

نقاشی را به شکل حرفه ای دنبال نمی کنم، اما خیلی خوب نقاشی می کشم. چرا که دوست دارم به جز شغل اولم که بازیگری است، حرفه دیگری هم داشته باشم، در واقع یک دل مشغولی دیگر داشته باشم.

به بازی گوهر خیراندیش و فاطمه معتمدآریا علاقه فراوانی دارم، در دوران نوجوانی عاشق بازی او بودم و فیلم هنرپیشه با بازی او را چند بار دیدم.

بازی در کنار بازیگران دیده شده و مطرح در بین مردم به شما کمی استرس وارد می کند. درست مثل بازی در زیر تیغ، اما اگر از این فرصت، خوب استفاده کنید، تجارب بسیار خوبی از این بزرگان به دست خواهید آورد.

هر بازیگر دوست دارد که همیشه نقش های خوبی ایفا کند، امیدوارم در سال ۸۸ هم نقش های پیشنهادی باعث رشد در کار هنری ام شود.

بازی با کارگردانان زن را بیشتر دوست دارم، مثل خانم میلانی که یک سکانس کوتاه در فیلم وی بازی کردم و البته بگویم بازی در بچه های ابدی خانم پوران درخشنده…

خیلی از منتقدان هم به من لطف داشتند و من به راحتی با آن کنار آمدم. شما هم همیشه نباید انتظار داشته باشید که از شما تعریف و تمجید کنند، اما بعضی مواقع می بینید که انتقادات به حق نیست و شما ناراحت می شوید.

تاکنون به دنبال مدیر برنامه و مشاور نبودم، اما فکر می کنم خیلی خوب است که این موضوع باب شود، چون به واقع بعضی زمان ها شما احتیاج به یک مشاور خوب دارید تا درست تصمیم بگیرید.


فیلم های سینمایی الهام حمیدی 

ثبت با سند برابر است (۱۳۹۴)
دو دوست (۱۳۹۳)
گهواره‌ای برای مادر (۱۳۹۱)
راه بهشت (۱۳۹۰)
اخلاقتو خوب کن (۱۳۸۹)

ما همه گناهکاریم(۱۳۸۹)
سه درجه تب (۱۳۸۸)
دلداده(قدرت‌الله صلح‌میرزایی، ۱۳۸۷)
ملک سلیمان (شهریار بحرانی، ۱۳۸۷)
محیا (اکبر خواجویی، ۱۳۸۶)

بچه‌های ابدی (پوران درخشنده، ۱۳۸۵)
سرگیجه (علیرضا زرین‌دست، ۱۳۸۵)
شهر آشوب (۱۳۸۴)
خیلی دور، خیلی نزدیک (رضا میرکریمی، ۱۳۸۳)
وعده دیدار (۱۳۸۲)
تیک (۱۳۸۰)
دنیا (منوچهر مصیری، ۱۳۸۰)

الهام حمیدی بی حجاب

سریال های الهام حمیدی 

روزهای بی قراری (۱۳۹۵)
همه چیز آنجاست (۱۳۹۳)
سرزمین کهن (۱۳۹۲)
راز پنهان (۱۳۹۱)

شوق پرواز (۱۳۸۹–۱۳۹۰)
موج و صخره (مجیدصالحی۱۳۸۹)
مختار نامه (داودمیرباقری۱۳۸۱–۱۳۸۹)
تبریز در مه (۱۳۸۹)

آخرین دعوت (۱۳۸۷)
یوسف پیامبر (فرج‌الله سلحشور۱۳۸۷)
شهریار (۱۳۸۵)
زیر تیغ (۱۳۸۵)

مسافری از هند (قاسم جعفری۱۳۸۲)
سقوط آزاد

فیلم های تلویزیونی الهام حمیدی
ای دوست کرا به خاطر آور
لذت حقیقت

۱۲ مهر ۹۶ ، ۱۷:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی مهناز افشار و همسرش و دخترش

مهناز افشار

بیوگرافی و زندگینامه

مهناز افشار  Mahnaz Afshar بازیگر سینما و تلویزیون متولد 21 خرداد 1356 در تهران می باشد و اصالتا تهرانی است و 40 سال سن دارد.

تحصیلات : وی دارای دیپلم رشته تجربی است و بعد از آن  به مدت 4 سال در رشته تدوین آموزش دیده است. 

افشار یک دوره بازیگری را در کلاس های استاد حمید سمندریان گذرانده است. 

شروع بازیگری : وی بازیگری را از سال 1377 با بازی در مجموعه گمشده ساخته مسعود نوابی در تلویزیون و همان سال با فیلم سینمایی دوستان در سینما آغاز نمود و بعد از آن سال 79 با بازی در فیلم شور عشق توانست به خوبی شناخته شود و اکنون تبدیل به سوپر استار زن سینمای ایران شده است.

ازدواج و همسرش

مهناز افشار در سال 1393 با محمدیاسین رامین ازدواج کرد.همسر او 4 سال از خودش کوچکتر می باشد . این زوج در خرداد ماه سال 94 صاحب فرزند دختری شدند که اسم لیا را برای او انتخاب کردند.

مهناز افشار و همسرش

همسر مهناز افشار کیست ؟

بیوگرافی محمدیاسین رامین همسر مهناز افشار

محمد یاسین رامین متولد ۱۳۶۰، فرزند ارشد محمد علی‌ رامین، با مدرک دکترا از دانشگاه کشور آلمان، دارای دو ملیت ایرانی و آلمانی است که پیش از این یک بار ازدواج کرده است. پسر رامین در دولت احمدی‌نژاد از معاونین و مشاورین رئیس سازمان هلال احمر بود.

دختر مهناز افشار

مهناز افشار و دخترش

بیوگرافی مهناز افشار

مهریه مهناز افشار

همسر مهناز افشار در مورد رد شایعات مهریه ۲۰ میلیاردی مهناز افشار بیان می دارد: مهریه همسرم 5 شاخه گل نرگس، یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان بوده است.

مهناز افشار و شوهرش

ساره بیات در کنار مهناز افشار و همسر او

مهناز افشار محبوب ترین و پرفالوترین بازیگر زن ایرانی در اینستاگرام !

وی با حدود 6.3 میلیون فالور در اینستاگرام پرفالوترین بازیگر زن ایران این شبکه اجتماعی می باشد . آدرس صفحه اینستاگرام : instagram/Mahnaz_Afshar – کانال تلگرام : Telegram/MahnazAfsharT


گفتگو و مصاحبه با مهناز افشار 

شما کارتان را در سینما از دهه هفتاد شروع کردید. وضعیت بازیگری آن روزها با امروز تفاوت داشت؟ بازیگر برای دیده شدن باید بیشتر از حالا تلاش می‌کرد؟

یادم است بعد از دیپلم، رشته تربیت‌بدنی قبول شدم و چون آن رشته را دوست نداشتم، دانشگاه نرفتم و به واسطه همسر دایی‌ام که معاون امور تئاتر در دانشگاه سوره بود به موسسه‌ای معرفی شدم و آنجا به مدت چهار سال تدوین خواندم. آن موقع به عنوان کسی که می‌شد او را پشت دوربین حساب کرد، مخاطب خیلی خوبی بودم. اگر اشتباه نکنم «عروس» و «قرمز» جزو فیلم‌هایی بودند که ایران با نمایش آنها تکان خورد و از همان فیلم‌ها می‌شد فهمید، ورود افراد به عرصه بازیگری چقدر سخت است.

آن زمان خانم افسانه بایگان و جمشید هاشم‌پور بعد از یک دهه فعالیت به سوپراستار تبدیل می‌شدند، آنها سوپراستارهای موفق آن دوره بودند و خیلی سال طول کشید تا چهره‌های جدیدتری چون خانم هدیه تهرانی یا خانم نیکی کریمی یا بعد از فاصله‌ ای خانم لیلا حاتمی، بعد از گذراندن دورانی، وارد سینما شوند. آنها به سختی وارد شدند و برای حفظ موقعیت‌ شان تلاش کردند. اگر اشتباه نکنم اولین فیلمی که در سینما بازی کردم، «دوستان» بود.

یادم است در جشنواره فجر همان سال خانم تهرانی و خانم کریمی کاندیدا شدند و اگر اشتباه نکنم خانم کریمی برای فیلم «دو زن» جایزه گرفت. آن موقع فیلم‌ های با ارزش و قدرتمندتری ساخته می‌شد که مشابهش را در سینمای امروز ایران کمتر می‌ بینیم.

اما برای من که دهه هفتاد وارد سینما شدم و پله‌ پله بیست سال در این عرصه کار کردم و تا اینجا آمدم وضعیت طور دیگری بود. شاید من و بهرام رادان یک‌شبه با فیلم «شور عشق» دیده شدیم، اما حفظ این موقعیت برای من و همنسلانم در سینما اصلا کار ساده‌ای نبود. من از فیلم «سالاد فصل» مسیرم را در سینما عوض و سعی کردم فقط در فیلم‌ هایی که برای دیده شدن ساخته می‌شوند، بازی نکنم. با این همه به نظرم وارد شدن به سینما نسبت به گذشته راحت‌تر شده است اما همچنان معتقدم ماندگاری کار ساده‌ای نیست.

اما بر خلاف تلاش شما در گذشته ورودتان به دنیای سینما راحت‌تر از بازیگران امروز بود. وارد شدن بازیگر به سینمای ایران در حال حاضر کار بسیار سختی است، به نظر می‌رسد از گذشته سخت‌تر باشد.

من هم خیلی علاقه‌ ای به بازی کردن همه نقش‌ ها ندارم. در همه جای دنیا مثل هالیوود یا سینمای هند و اروپا تنوع بازیگر به چشم می‌ خورد، همه بازیگرها چهره نیستند بلکه بازیگرانی‌ اند که توانمندند نمی‌ دانم ایراد از کجاست که ما به چهره‌های جدید یا توانمند اجازه ورود به سینما را نمی‌دهیم، یعنی من نمی‌توانم درباره این مساله به صورت تخصصی صحبت کن.

اما سوالم این است چرا تنوع همان بازیگران‌ مان در سنین مختلف کم است؟ مثلا در رنج‌های سنی‌‌ مان شاید در سن چهل ساله دوتا داریم، در نسل جوان‌تر دو بازیگر، به همین شکل انتخاب‌ های‌ مان هم محدود می‌شود. مگر ما چند آموزشگاه بازیگری داریم؟ تعدادشان خیلی محدود است اما اگر کسی از من بپرسد با جان و دل کلاس‌های کارنامه و کلاس آقای تارخ را معرفی می‌ کنم. اما واقعا چند کلاس معتبر وجود دارد که خروجی‌اش بشود بازیگران موفق؟

انگار آموزشگاه‌ها هم تغییر ماهیت داده‌اند؟

آفرین. اگر اشتباه نکنم بازیگرانی چون خانم کرامتی و خیلی بازیگر‌های دیگر از کلاس‌ های آقای تارخ آمده‌ اند یا مثلا من شاگرد آقای سمندریان بودم. من الان از این موسسه‌ ها خروجی اسمی چندانی نمی‌بینم.

با این همه به نظر می‌ رسد دایره سینماگران برای ورود بازیگران تازه‌ نفس هم تنگ‌ تر شده خیلی‌ ها از جوان‌ ها از این وضعیت گلایه‌ مند هستند.

متاسفانه من هم شاهد یکسری گلایه‌ ها هستم اما به این مساله باور ندارم. من وقتی وارد سینما شدم دختر هجده ساله‌ ای بودم و از همان ابتدا برای حضورم در سینما دستمزد گرفتم. اولین دستمزد بازیگری‌ ام دویست هزارتومان بود. قبول دارم وضعیت اکران فیلم‌ ها نسبت به قبل سخت‌ تر شده و مثلا جایی مثل حوزه هنری بنا بر سلیقه شخصی و حتی اندکی کج‌ سلیقگی فیلم‌ ها را تحریم می‌ کند، البته من با کلمه تحریم هم به‌ شدت مشکل دارم.

چرا؟

چون به نظرم این سرزمین زخم خورده تحریم است و این واژه‌ای که بین ما باب شده، واژه درستی نیست. هر اتفاقی که می‌افتد تنها راهی که به نظرمان می‌رسد، تحریم است. می‌گوییم تحریم کنیم، جشنواره تحریم شود، در خانه سینما بسته شود. اما دایره سینما به آن شکل تنگ نیست.

دلم می‌خواهد بدانم کسانی که به وضعیت فعلی سینما معترضند، آیا به واقع فیلم موفقی در کارنامه کاری‌شان دارند؟ شاید هم فیلم موفق داشته باشند اما انتخاب‌های بعدی‌ شان غلط بوده است و انتخابی کرده‌اند که به فیلم موفق قبلی‌شان صدمه زده است. مگر ما الان بازیگرانی چون پریناز ایزدیار، طناز طباطبایی، باران کوثری و یا ترانه علیدوستی نداریم؟ خب اینها که از آسمان نیامده‌اند! ممکن است یک سالی من خودم فیلم بدی داشته باشم و همان یک فیلم بد به من لطمه‌ای بزند که مجبور شوم ماه‌ها یا سال‌ها کار نکنم.

پیش آمده که من تاوان یک تصمیم اشتباه را دادم و به واسطه همان تصمیم اشتباه یک سال کار نکرده‌ام. ولی به معنی نیست که بگویم سینما مرا در خودش راه نمی‌ دهد.

بازیگرها در دهه 70 به نسبت امروز منفعل‌تر بودند یا فعال‌تر؟ چیزی که امروز شنیده می‌شود این است که بازیگرها در حال حاضر تعیین کننده‌تر از گذشته و در اکثر مواقع بر کار سوارند، آنها معمولا برای کل فیلم تعیین تکلیف می‌کنند.

من با بازیگرهای نسل جدید هم کار کرده‌ام. در گذشته، مثلا 20-10 سال پیش، اگر ساعت پنج صبح آفیش می‌شدم باید راس پنج صبح جلوی میز گریم می‌بودم (هنوز هم این‌طور فکر می‌کنم). این را ممکن است در بازیگرهای جدید نبینید و بازیگری بگوید من این ساعت نمی‌توانم بیایم. اما شما در روند کاری بازیگری که این عشق و مسوولیت به کار را ندارد، موفقیتی نمی‌بینید.

درست است آن حساسیت، آن احساس مسوولیت، آن توجه، امروز خیلی کم شده است، ولی به نظر من نتیجه‌اش را هم می‌بینیم. امروز برای سینما اصلا دیگر صفی وجود ندارد. موفقیت چند فیلم در سال تیتر روزنامه‌ها می‌شود؟ یکی؟ دوتا؟ سه‌تا؟‌ آن موقع این‌طور نبود. شما در سینما «دست‌های آلوده»، «قرمز»، «دو‌زن» یا خیلی فیلم‌های خوب دیگر می‌دیدید. زمان جشنواره مردم برای فیلم‌ها صف می‌بستند. اما حالا. . . امسال که به نظرم منفعل‌ترین جشنواره‌های سال‌های اخیر را داشتیم.

مثلا فیلم «گیلدا» که من در آن بازی می‌کردم، با انگ فمینیستی بودن به جشنواره راه پیدا نکرد، من هم می‌توانستم با همین بهانه جشنواره را تحریم کنم، اما چرا باید این کار را بکنم؟! می‌گویم یکسری سلیقه فیلم «گیلدا» را نپسندیدند. تحریم جشنواره را قبول ندارم اما واقعا دلم می‌خواهد جشنواره فجر شبیه جشن خانه سینما یا جشن منتقدان یا حتی مثل اسکار، به فیلم‌هایی جایزه بدهد که در طول سال اکران شده‌ اند و دیگر برای انتخاب فیلم با تعداد آدم‌های محدود با سلیقه‌های محدود روبه‌رو نباشیم. در این شرایط فیلم‌ها می‌توانند خیلی منصفانه‌ تر قضاوت شوند.

حالا همان چیزی که درباره عشق و علاقه بازیگران می‌گویید، انگار در برخی با میزان دستمزدشان رابطه معکوس دارد، هرچه علاقه کمتر می‌شود، دستمزدها بالاتر می‌ رود!

برای اینکه انتخاب‌ ها محدود است، یک وقت ممکن است پروژه‌ای لنگ بازیگر باشد و به همین خاطر حاضرند دستمزد او را هر چقدر زیاد و غیر منطقی باشد، بدهند.

شما به عنوان یک بازیگر وقتی قراردادی را امضا می‌کنید، چقدر خودتان را برای کمک به فروش فیلم متعهد می‌ دانید؟

یک زمانی اسم بازیگر ضامن فروش فیلم بود. من الان به این مساله اعتقاد ندارم. ممکن است بازیگرانی یک بار باعث جذب مخاطب شوند، اما موفقیت یک فیلم به دیده شدن چند باره آن است. به نظرم وقتی قصه و ساختار یک فیلم درست باشد، حالا بازیگرانی که چهره هم هستند می‌توانند در مجموع باعث فروش و موفقیت آن شوند. من در بعضی فیلم‌ ها دستمزد واقعی‌ ام را نمی‌گیرم، یعنی ترجیح می‌دهم با فیلم شریک شوم که در موفقیتی که ان‌شاءالله نصیب فیلم می‌شود من هم سهمی داشته باشم.

اگر اشتباه نکنم دهه 80 یعنی در دولت نهم و دهم روند کاری‌تان تغییر کرد و متفاوت عمل کردید. چه اتفاقی برای‌ تان افتاد که تغییر مسیر دادید؟

پیش از آن حال سینما خیلی بهتر از دوره اخیر و این سال‌ها بود. وقتی فضای فرهنگی جامعه مثبت است ناخودآگاه باعث می‌شود همه آدم‌ها در هرجایگاهی که هستند، مسیر راحت‌تری را طی کنند چون ذهن‌ شان برای تصمیم درست‌تر آماده است. اولین فیلمی که باعث شد این تغییر درست ایجاد بشود «سالاد فصل» بود. تو یک دفعه احساس می‌کنی چقدر دلت می‌خواهد دقت کنی، مثلا در دولت گذشته و بیشتر هم این اواخر همه ما با چنگ و دندان کار می‌کنیم. پیش از این هم ممکن بود فیلم‌ هایی توقیف شوند یا اکران نشوند اما همیشه این امید بود شرایطی فراهم شود که آن فیلم ممیزی را طی کند و اکران شود اما الان اینگونه نیست.

حتی در دولت کنونی؟‌

در دولت فعلی هم خیلی فیلم‌ها امکان اکران ندارند. مثل فیلم آقای کاهانی یا آقای عیاری و فیلم‌های دیگر. در دولتی که برای همه ما اتفاقات خوب کاری می‌افتاد، امید و انگیزه داشتیم که کارمان نتیجه دارد. الان ممکن است من سر فیلمی بروم که دستمزدم را هم نگیرم و فیلم خیلی سختی هم باشد، و همزمان همه ذهنم درگیر این است نکند این فیلم برود در کمد و هیچ‌ وقت اکران نشود. صحبت عمر است، صحبت زندگی است، صحبت هزینه کردن همه اینها است. همین بی‌اعتمادی باعث می‌شود بازیگر بگوید برود در فیلم‌ هایی بازی کند تا خرج زندگی‌اش دربیاید.

یعنی می‌خواهید بگویید سیاست تاثیر مستقیم روی فرهنگ دارد؟

سیاست روی همه‌ چیز تاثیر دارد. من تعجب می‌کنم بعضی‌ها می‌گویند ما سیاسی نیستیم، مگر می‌شود؟! الان همه ما سیاست‌زده هستیم، حتی زندگی‌ های شخصی‌ مان هم تحت‌الشعاع سیاست قرار گرفته است.

عکسهای اینستاگرامی مهناز افشار بی حجاب

و این سیاست‌زدگی درست است یا غلط؟

در همه جای دنیا آرتیست‌ها درباره مسائل مختلفی چون انتخابات ریاست‌جمهوری و خیلی مسائل دیگر نظر می‌دهند. قطعا این اصلا چیز بدی نمی‌تواند باشد ولی جایی‌ که شما احساس کنید این سیاست‌زدگی باعث می‌شود که هم ما در رفتارهای‌مان دچار اشتباه شویم، از داوران جشنواره‌های سینمایی گرفته تا مجریان و کسانی چون آقای فراستی، خب این شیوه به سینما صدمه وارد می‌کند و دقیقا از جایی که این صدمه وارد کردن‌ها آغاز می‌شود، به نظرم اتفاق اشتباهی در حال وقوع است.

یعنی شما به صورت فردی این حق را برای خودتان قایلید که درباره سیاست اظهارنظر کنید؟

بله. به نظرم این حق طبیعی هر شهروندی است. مادر من هم که یک فرد خانه‌دار است، درباره برنامه‌های تلویزیون، گرانی و مسائل سیاسی نظر می‌دهد. او در مورد سیاست جامعه صحبت می‌کند. پس به نظرم این حق طبیعی هر شهروند است.

این حق را برای آدم‌ها هم قایل هستید که در مورد سینما نظر بدهند؟

به نظر من ذات هنر از سلیقه‌های متفاوت تشکیل شده است اما ‌ای کاش این تنوع سلیقه‌ها مانع از ادامه کار هنرمند نشوند. تا زمانی که نظر من باعث بررسی اثری شود و به واسطه این نظر نقاط مثبت اثر دیده و نقاط منفی‌اش اصلاح شود، مشکلی وجود ندارد. اما متاسفانه الان ما هر نظری که می‌دهیم فقط مانع است، هیچ‌کدام در مسیر بهبود نیست و فقط سنگ اندازی است.

از یک دوره‌ای خیلی به فعالیت‌های انسان‌دوستانه و خیریه رو آوردید. علاقه شخصی‌تان شما را به این مسیر می‌کشاند یا…

در گذشته آنقدر شاهد بحران نبودم. نمی‌گویم کودک‌آزاری نبود، کارتن‌خواب نبود، گورخواب نبود، حداقل مانند امروز اینقدر انعکاس پیدا نمی‌کرد که من به عنوان یک بازیگر متوجه شوم و بخواهم تصمیم بگیرم. از جایی به بعد، من خودم را در برابر این اتفاقات مسوول دانستم. من تزکیه روحم را در این کار یافتم. فکر می‌کنم روزگار فعلی ما را به مسیری می‌ برد که انسانیت کمرنگ‌ تر می‌شود و من فقط درگیر جریانات و سختی‌ های زندگی فردی خودم هستم. من بسته‌ تر می‌ شوم و فقط به این فکر می‌کنم که قبض برق و آبم را بدهم و فرزندم گرسنه نباشد. در شغل و حرفه خودم هم با این شیوه بسته صدمه می‌ خورم. اما وقتی در جامعه هستم و دغدغه‌ ها را می‌ بینم و قدم بر می‌دارم، می‌فهمم پیرامونم چه خبر است. الان مهم‌ ترین کار زندگی‌ ام، حفظ انسانیت و اخلاق در چارچوب خانواده خودم است.

در کنار اینها به دیده شدن به واسطه این فعالیت‌های انسان‌ دوستانه هم فکر می‌کنید؟

بله، صددرصد اصلا ذات سلبریتی دیده شدن است. ذات سلبریتی بودن حواشی است. من بازیگری‌ ام که هیچ مشکلی با حواشی ندارم.

یعنی از حواشی استقبال می‌کنید؟

نه اما هیچ مشکلی با حواشی ندارم. من زمانی که وارد سینما شدم حواشی داشتم اما تلاشی نکردم و اصراری ندارم که از این جمله استفاده کنم که این زندگی شخصی من است و به کسی ربطی ندارد. نه اصلا چنین چیزی نیست. من وقتی عکس سفره هفت‌سین خانه‌ام را می‌گذارم دیگر نمی‌ توانم بگویم کسی در مورد خانه من صحبت نکند، وقتی عکس دوران بارداری‌ ام را می‌گذارم، دیگر نمی‌توانم به حواشی اعتراض کنم. چرا اگر بازیگری بودم که فقط عکس‌ های فیلم‌ هایم بیرون بود، آن موقع می‌توانم معترض باشم.

اما خیلی‌ها این کار را می‌ کنند! مثلا مسائل زندگی شخصی‌ شان را روی آنتن تلویزیون بیان می‌کنند و در موردش حرف می‌زنند و بعد اگر مشکلی پیش بیاید روی همان آنتن بیان می‌کنند که این زندگی شخصی من است و به شما ربطی ندارد.

من چنین رفتاری را قبول ندارم. حتی در ارتباط با ازدواجم و حواشی آن به هیچ عنوان در جایی اعلام نکردم که زندگی شخصی من است و به هیچ کس ربطی ندارد. تنها کاری که کردم دعوت به سکوت بود و گذر زمان برای اثبات حقیقت.

عکسهای مهناز افشار

و از قضاوت‌ دیگران درباره زندگی شخصی‌تان ناراحت و دلگیر نمی‌شوید؟

الان میزان ناراحتی‌ام کمتر شده است. سال‌های اول به خصوص زمانی که دخترم به دنیا آمد از یک سری مطالب و حواشی آزرده شدم. اما از جایی به بعد گفتم من نمی‌توانم تمام عمرم را برای اثبات خودم زمان بگذارم. ما در یک مملکتی زندگی می‌کنیم که همین الان من می‌توانم به شما بگویم دزد. اگر همه آدم‌ها این حرف را بشنوند از من نمی‌ خواهند ادعایم را ثابت کنم، برعکس از شما می‌خواهند ثابت کنید دزد نیستید! شما چطور می‌توانید صورت مساله‌ ای را که از پایه اشتباه است ثابت کنید؟‌

من در چنین جامعه‌ای چطور می‌توانم فردفرد آدم‌ها را توجیه کنم که دارند اشتباه می‌کنند؟ این کار باعث می‌شود زمانم، انگیزه و رویاها و فعالیت‌ هایم را از دست بدهم. برای همین می‌ گویم خیلی خب، من کار خودم را انجام می‌دهم، شما هم می‌توانید سوال داشته باشید و من هم در زمانش حتما سوال‌های شما را پاسخ خواهم داد.

و این حواشی تاثیر مستقیمی روی کارتان نداشته است؟ همکاران‌تان موضعی نگرفتند؟

هیچ‌وقت آنقدر که نظر مخاطب و مردمان بی‌غرض برایم مهم بود، نظر همکارانم برایم مهم نبود به یک دلیل بزرگ. چون همیشه فکر می‌کردم هیچ‌وقت نمی‌تواند نظرات آنها در سینمای رقابتی آن‌ هم از نوع منفی‌اش مهم باشد که من به آن توجه کنم. من الان نزدیک چهل سالم است، قبل از این سه سال یک پیشینه‌ای داشتم. من اگر خیلی آدم وحشتناکی هم باشم واقعا در این سه سال خیلی نمی‌توانم تغییر رفتار بدهم. چطور می‌توانم در یک دوره سه ساله تبدیل به یک آدم عجیبی شوم؟

من تغییرات دیدگاه مذهبی را می‌توانم بپذیرم آن هم البته برایم جای سوال است، اما می‌ شود بعد سی و چند سال آدم، چرخش بزرگی در این زمینه کند، یا مثلا آدم یک شبه می‌تواند عاشق بشود. ولی ایدئولوژی و یک سری فعالیت‌ ها و اعتقادات به صورت کلی یک شبه نمی‌تواند تغییر کند. شما اگر به نان حلال اعتقاد دارید یک شبه بعد از سی و اندی سال دیگر نمی‌ توانید نان حرام بخورید. برای همین به سوال شما باز می‌گردم، از همکارانم تغییر عجیبی ندیدم شاید خودم تصمیم گرفتم همان ابتدا کمتر کار کنم تا بتوانم خودم را بهتر پیدا کنم اما من هیچ‌ وقت گارد یا رفتار عجیبی ندیده‌ام، اگر هم بوده به گوش من نرسیده است. آن تعدادی که این احساس را داشته‌اند هم هیچ‌وقت برایم مهم نیستند.

از جمله آفت‌های بازیگری در سال‌ های اخیر نداشتن ایده است، بازیگرها کمتر چیزی از خودشان به نقش اضافه می‌کنند و صرفا مجری فیلمنامه یا کارگردان هستند. چطور می‌شود بازیگر همیشه خود را تازه نگه دارد و ایده داشته باشد؟

خب روش مرسومی که همیشه وجود داشته فیلم دیدن و کتاب خواندن است اما باور نمی‌کنید من گاهی فیلم و سریال‌های بی‌ربطی را از آن طرف می‌بینم که ممکن است بازیگرش مثلا افغانی باشد. مثلا هندی، کره‌ای، ژاپنی یا اروپایی باشد. همه آنها را نگاه می‌کنم و دنبال میمیک‌های جدید هستم. دنبال انتقال حس جدید هستم و برایش تلاش می‌کنم. من معمولا روزهای اول که فیلمنامه را می‌خوانم با کارگردان در جلسات مختلف حرف می‌زنم و بحث می‌کنم. بعد وقتی به آن نقطه مشترک رسیدیم ترجیح می‌دهم خودم را دست او بسپارم.

بازیگری که در جامعه حضور نداشته باشد، می‌تواند رفتار آدم‌ها را درک و نقش‌های مختلف را بازی کند؟

من خرید خانه‌ام از شهروند است. چه حالا که با دخترم می‌روم و چه زمانی که مجرد بودم. همان جا رفتار آدم‌ها را می‌بینم و با آنها ارتباط برقرار می‌کنم. مگر می‌شود بازیگر باشید و در جامعه نباشید؟‌ بهترین بازیگران دنیا را هم که در فعالیت‌های اجتماعی‌شان نگاه ‌کنید، تمام‌شان خیابان‌ها هستند. مگر می‌‌شود از جامعه بی‌خبر باشی و بعد قصه‌ای را انتخاب کنی که درست باشد؟

mahnaz afshar

یعنی بعضی از کارگردان‌های نسل گذشته ما، در سینمای دهه ۹۰ ایران حرفی برای گفتن ندارند؟

نگاه کنید آن طرف هنوز وودی آلن، وودی آلن است و فیلم به فیلم هم بهتر می‌شود. چیز بدی که وجود دارد و تقصیر کارگردان‌ها نیست به نظر من راکد شدن همه اتفاق‌ها در جامعه ما است. انگار ما را گذاشته‌ اند در چاله‌ای و دورمان را بسته‌اند و هیچ چیز دیگری نمی‌بینیم. از دنیای روز خبر نداریم.

چقدر ما قصه‌های‌مان مثلث و مربع‌ های عشقی شده است؟ یا نهایتا اعتیاد و بحران. این همه قصه در جهان می‌تواند وجود داشته‌ باشد. چقدر آن طرف قصه هست؟ الان این فیلم لالالند که من معتقدم ادای دینی به سینما است، خب یعنی ما نمی‌توانیم با رعایت معیارها و محدودیت‌های خودمان چنین فیلم شادی بسازیم؟‌ قصه‌ های متفاوت بسازیم؟ برای همین است که کارگردان انگیزه ندارد، من بازیگر انگیزه ندارم، مدیر فیلمبردار انگیزه ندارد، گریموری که می‌تواند با بهترین گریم‌های جهان خودش را به‌روز کند محدود شده است.

کسی کارگردان و فیلمنامه‌نویس را به راکد بودن وادار نمی‌کند!

بله. آیا دولتمردان به من می‌گویند که هنگام رانندگی کمربند نبندم؟ وقتی من آشغالم را از پنجره بیرون می‌اندازم یا اگر در پیک‌نیک کنار رودخانه می‌نشینم و آشغالم را در آن رود می‌اندازم و آن رودخانه را آلوده می‌کنم، مشکلات جامعه باعث این رفتار من شده است؟ مگر ما در خانه مان این کار را می‌کنیم؟ وقتی من در خانه خودم مواظبم که آشغال‌ها در یک کیسه مرتب باشد و کیسه را هم گره می‌زنم خب چرا این را در جامعه‌ام و در خیابان انجام نمی‌دهم؟

ولی ما برای هر چیزی حتی رعایت قوانین هم تاریخ مصرف می‌گذاریم. حالا در زمینه بازیگری یا کارگردانی انگار که سینماگران ما برای خودشان تاریخ مصرفی در نظر دارند مثلا شما می‌گویید من نهایتا تا 50 سالگی می‌توانم بازی کنم.

این فرهنگ جامعه ما است که سقف دارد. من بارها با سرم به سقف می‌زنم حتی ممکن است سرم خونی بشود، ولی سقف نمی‌خواهم. سقف ما آسمان بی‌کران است. چرا وقتی خلقت من سقف ندارد من برای خودم سقف قایل می‌شوم؟ به قول نیچه چیزی که تو را نکشد قوی‌ترت می‌کند. تمام بحران‌های زندگی‌ من باعث شد که با سرم سقفم را بشکنم و سرم را بتوانم بالا بیاورم، چون نمی‌خواهم در جا بزنم و بپوسم. تلاشم این است واقعا نگذارم هیچ چیزی حتی چیزهایی که ممکن است در جامعه آزارم دهند، مانع از انسان بودنم شوند.

بعد از نزدیک به سی سال کار کردن، حال‌تان بابت گذشته‌ ای که داشتید خوب است؟

بله، گذشته‌ ام را خیلی دوست دارم.

بیشتر از حال؟

الانم را از جنس دیگری دوست دارم. از جنس زخم‌خورده‌ای که دیگر مراقبش هستم. در گذشته من این‌گونه تجربیات را نداشتم و خیلی راحت‌تر و رهاتر بودم. الان با کفش آهنی برای رهایی ‌می‌جنگم که این هم برایم خیلی جذاب است. در گذشته این همه سختی و محدودیت و این همه بحران در جامعه نداشتیم و تو راحت‌تر نفس می‌کشیدی. اما من می‌گویم حالا دیگر باید جنگید و ایستاد. جنگ نه برای صدمه زدن جنگ برای اینکه فقط آدم باشیم و آدم بودن خیلی در این روزها کار سختی ‌است.

چشم‌انداز آینده‌تان در حوزه کاری فکر می‌کنید شامل چه اتفاق‌هایی باشد؟

اگر خدا عمری داد خیلی دلم نمی‌خواهد در آینده فقط بازیگران بمانم و دلم می‌خواهد که حتما کارگردان و تهیه‌کننده باشم و بازیگری را در جعبه خوشگلی بگذارم و بگویم که خداحافظ. نه اینکه همزمان بازی هم بکنم.

و فکر می‌کنید چند سال دیگر از بازیگری سیر می‌شوید و به این موقعیت می‌رسید؟

هر وقت که دیگر نخواستم. البته نمی‌ گذارم به اینجا برسد. من آدم لحظه هستم. یک بار از من پرسیدند اگر شما جای خانم علیدوستی بودید مراسم اسکار را تحریم می‌ کردید؟ گفتم با اینکه با تحریم مشکل دارم و از طرفی جزو طرز فکر من نیست، اما آدمی هستم که در لحظه تصمیم می‌ گیرم و نمی‌دانم در آن موقعیت تصمیمم چه بود.

یعنی ممکن بود که این تصمیم را هم نمی‌ گرفتید؟

بله، ممکن بود.

نظرتان درباره تازه‌ ترین حاشیه سینمای ایران یعنی ورود کمیسیون فرهنگی مجلس به سینما و تجدید نظر درباره اکران فیلم‌ ها چیست؟

کمترین کاری که من و همه همکارانم می‌ توانیم در سینما بکنیم این است که هر اختلاف سلیقه‌ ای و هر خصومتی که وجود دارد، بین خودمان حل کنیم. ارجاع دادن یکسری اتفاقات سینما به نهاد‌های سیاسی اشتباه محض است و نمی‌دانم این را چگونه می‌شود حل کرد. می‌ توانیم به جای اینکه یک کارهایی را بکنیم بیاییم و یک کارهایی را نکنیم؛ به جای اینکه یکسری حرف‌ ها را بزنیم، یکسری حرف‌ها را نزنیم. این خیلی کار سختی است برای فرهنگ پرحرف ایرانی اما واقعا امیدوارم به چنین درک و موقعیتی برسیم.

مهناز افشار و دخترش

فیلم های سینمایی مهناز افشار 

۱۳۹۶ لس آنجلس تهران
۱۳۹۶ دارکوب
۱۳۹۵ ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا
۱۳۹۵ گیلدا
۱۳۹۵ نهنگ عنبر 2 : سلکشن رؤیا

۱۳۹۴ خانه‌ای در خیابان چهل و یکم
۱۳۹۴ نهنگ عنبر
۱۳۹۳ معلم
۱۳۹۲ دلم می‌خواد
۱۳۹۲ بیگانه
۱۳۹۲ متروپل

۱۳۹۲ چه خوبه که برگشتی
۱۳۹۱ از تهران تا بهشت
۱۳۹۱ هیچ‌کجا هیچ‌کس
۱۳۹۰ پل چوبی
۱۳۹۰ یک عاشقانه ساده
۱۳۸۹ برف روی کاج‌ها
۱۳۸۹ سعادت‌آباد

۱۳۸۹ قصه پریا
۱۳۸۸ طبقه سوم
۱۳۸۸ پسر آدم، دختر حوا
۱۳۸۸ خاطره
۱۳۸۷ امشب شب مهتابه

۱۳۸۷ پوپک و مش ماشاالله
۱۳۸۷ شیرین
۱۳۸۷ دعوت
۱۳۸۷ شبانه‌روز
۱۳۸۷ انعکاس
۱۳۸۶ تسویه‌حساب

۱۳۸۶ صد سال به این سال‌ها
۱۳۸۶ کلاغ پر
۱۳۸۵ رئیس
۱۳۸۵ محاکمه
۱۳۸۴ آتش‌بس
۱۳۸۴ آکواریوم
۱۳۸۴ تله

۱۳۸۴ چه کسی امیر را کشت؟
۱۳۸۴ کارگران مشغول کارند
۱۳۸۳ سالاد فصل
۱۳۸۲ سیزده گربه روی شیروانی
۱۳۸۲ کما
۱۳۸۱ دختری در قفس

۱۳۸۱ زهر عسل
۱۳۸۰ نگین
۱۳۷۹ خاکستری
۱۳۷۹ شور عشق
۱۳۷۸ دوستان
۱۳۷۸ شیرهای جوان

سریال های مهناز افشار 

۱۳۹۵ عاشقانه
۱۳۹۳–۹۴ عشق تعطیل نیست
۱۳۷۷ گم‌شده

تئاترها

۱۳۹۵ دکلره
۱۳۹۳ دور همی زنان شکسپیر
۱۳۹۱ بیست و یک بار مردن در سی روز
۱۳۹۰ آمدیم، نبودید، رفتیم

بیوگرافی مهناز افشار و همسرش و دخترش

۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی زیبا بروفه و همسرش

زیبا بروفه

بیوگرافی و زندگینامه

زیبا بروفه  Ziba Boroufeh بازیگر سینما و تلویزیون متولد 29 شهریور 1354 در تهران می باشد و 42 سال سن دارد.

تخصیلات : وی دارای مدرک لیسانس حقوق قضایی است. 

بروفه فعالیت هنری و بازیگری خود را از سال 1375 با بازی در فیلم شب روباه ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود. اما حضور او در مجموعه مجید دلبندم در سال 77 باعث شد وی به خوبی شناخته شود و یادها بماند.

ازدواج و همسرش

زیبا بروفه متاهل است و چندسالی هست ازدواج کرده است. همسر او پیام صابری از طراحان گریم و چهره پرداز سینما است

زیبا بروفه و همسرش

همسر زیبا بروفه

زیبا بروفه و شوهرش پیام صابری

اینستاگرام زیبا بروفه : instagram/zibabroufeh

گفتگو با زیبا بروفه

من بازیگرم نه کارمند!

من از ابتدای ورودم به سینما آدم منصفی بودم. خیلی دلی کار کردم و هرگز توقع دستمزدهای آنچنانی نداشتم. طی این یکی دو سال اخیر چندان پیشنهاد دلچسبی نداشتم. شاید هم خیلی پرتوقع عمل کردم و مدام منتظر پیشنهادی بهتر ماندم. دوست ندارم به صرف دیده شدن و نقش بازی کردن کاری را قبول کنم؛ این برایم خوشایند نیست. برایم مهم است اگر کار می‌کنم خودم نقش را دوست داشته باشم چون اگر نقشی را دوست نداشته باشم نمی‌توانم مانند کارمند عمل کنم و نقش را بازی و پولم را دریافت کنم و تمام.

خیلی زود به شهرت رسیدم

من در سنین خیلی جوانی و درست زمانی که تنها یک ماه بود کار بازیگری را شروع کرده بودم، به شهرت رسیدم. سریال «مجید دلبندم» آنقدر بین مردم محبوب شد که همه مرا به چهره و نام در کوچه و خیابان می‌شناختند. همین موضوع باعث شد کمی توقعم بالا برود و پیشنهادهای مختلف را رد می‌کردم. پیشنهاد‌ها به حدی زیاد بودند که فرصت نمی‌کردم همه‌شان را بخوانم.

جالب اینکه گاهی وقتی فیلم یا سریالی می‌دیدم، حس می‌کردم چقدر داستان آن آشناست و تازه یادم می‌افتاد که فیلمنامه را قبلا خوانده‌ام و نقشی در آن فیلم یا سریال به من هم پیشنهاد شده بوده. با این اوصاف برایم خوشایند نیست پس از چند سال دوری از سینما با نقشی که دوست ندارم به دنیای بازیگری بازگردم. 

دستمزد پایین‌تر از حد معمول توهین به بازیگر است

در مقوله دستمزد های سینما یک حداقل و یک حداکثری وجود دارد. وقتی میزان دستمزد پیشنهادی از حداقل پایین‌تر باشد، توهین‌آمیز است. مردم از دستمزدهای آنچنانی عده اندکی از بازیگران می‌شنوند و می‌خوانند و فکر می‌کنند ما بازیگران آدم‌های خیلی پولداری هستیم اما الان شرایط به گونه‌ای شده که وقتی پیشنهاد کاری به من داده می‌شود، دستمزدش با دستمزد کارهایم در 10سال پیش برابری می‌کند یا حتی کمتر است! جالب اینکه اگر به تهیه‌کننده اعتراض کنیم، به‌راحتی همکارانی را که با نصف همان دستمزد هم حاضر به کار کردن هستند، جایگزین می‌کنند یا حتی کسانی را دعوت می‌کنند که حاضرند بدون دریافت دستمزد کار کنند.

من به عنوان یک بازیگر تابه‌حال طلب دستمزد غیر متعارف نکرده‌ام. انتظار دارم به اندازه زحمتی که می‌کشم، به من دستمزد داده شود. اتفاقا هفته گذشته یکی از کارگردانان جوان و خوش‌آتیه کشورمان به من پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی‌شان را داد ولی رقم پیشنهادی به حدی کم بود که من ترجیح دادم قبول نکنم چون این مبلغ بسیار کمتر از زحمتی است که باید برای انجام کار بکشم. این روزها مردم مرا هر جا می‌بینند از کم کاری‌ام می‌پرسند. این نشان می‌دهد آنها دوست دارند چهره‌های شناخته شده را ببینند. من هم دوست دارم به میزان تجربه و سابقه‌ای که در سینما و تلویزیون دارم، دستمزد دریافت کنم.

بیوگرافی زیبا بروفه

زیبا بروفه

بازیگری را مدتی مسکوت گذاشتم

شاید عده ای فکر کنند قهر یا لجبازی می‌کنم اما من فقط خواستم به‌خاطر شرایط بد سینما و تلویزیون مدتی این کار را مسکوت بگذارم تا شاید اوضاع بهتر شود. من در کیش زندگی می‌کنم.البته خانه و زندگی‌ام در تهران است ولی مدتی از سال را در کیش ساکن هستم.جالب اینکه همین بهانه‌ای شده است تا برخی دوستان بگویند «دوست داشتیم در فیلم‌مان بازی کنی ولی تو که تهران نیستی!» همه‌مان بازیگرانی را می‌شناسیم که  در خارج از کشور زندگی می‌کنند و فقط برای بازیگری به ایران می‌آیند. خوشبختانه در این دوره و زمانه ارسال فیلمنامه فقط با یک لپ‌تاپ و اتصال به اینترنت که همه دارند، میسر است.

نمی‌توانم نقش زن 60 ساله یا دختر 18 ساله را بازی کنم

در این مدت نقش زن60 ساله و دختر 18 ساله به من پیشنهاد شده است. من معتقدم بازیگر باید هر نقشی را بازی کند اما این تفاوت سنی کاراکتر را برای مخاطب غیر قابل باور می‌کند. ممکن است بازیگری این چیزها را بپذیرد ولی برای من قابل درک نیست. شاید بعضی‌ها بگویند«بروفه خودش را می‌گیرد» ولی این هم برایم مهم نیست. آنچه برایم اهمیت دارد خوب ظاهر شدن در نقش و احترام گذاشتن به سلیقه مخاطب است.

همه نقش‌هایم را عاشقانه بازی کرده‌ام

بازیگری را به این دلیل انتخاب کردم که بتوانم در نقش آدم‌های مختلف ظاهر شوم و این برایم بسیار راضی‌کننده و جذاب است. شاید برای‌تان جالب باشد بگویم من هر وقت نقشی را قبول می‌کردم، آنقدر درگیر آن می‌شدم که همسرم به من می‌گفت:« من الان با ریحانه (شخصیت اصلی سریال ریحانه) زندگی می‌کنم.» همه نقش‌هایی که بازی کرده‌ام با عشق همراه بوده است. حتی نقش‌هایی بوده که موقع فیلمبرداری خیلی اذیت شدم اما همچنان نقش را عاشقانه و با حوصله ایفا کرده‌ام چون معتقد بودم  مخاطب این حق را دارد که همیشه و تحت هر شرایطی بهترین را برایش ارائه دهم. 

دغدغه‌ام تنها بازیگری است و شغل دیگری ندارم

دوست خبرنگاری چند روز پیش به من گفت« فکر می‌کنم شما چون شغل‌های دیگری دارید، بازیگری را کنار گذاشته‌اید».  در حالی که من هیچ شغل دیگری جز بازیگری نداشته و ندارم. دغدغه من تنها بازیگری است. وقتی شما را به عنوان بازیگر و با نام بشناسند، می‌توانید وارد هر بیزینس یا شغلی بشوید چون به‌ هرحال نام‌تان باعث جلب‌توجه می‌شود و به سود شرکت یا بیزینس خواهد بود و در شروع هر کاری روبه جلو هستید اما من هرگز چنین کاری نکرده‌ام و دوست هم ندارم وارد حرفه‌ دیگری جز بازیگری شوم.

عکس زیبا بروفه

بودن در کنار همکارانم حس خوبی دارد

چند شب پیش به مراسم افتتاحیه فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به کارگردانی آقای وحید جلیلوند دعوت شدم و پس از مدت‌ها در جوی کاملا سینمایی قرار گرفتم. بودن در کنار دوستان سینماگر و همکارانم حس بسیار زیبایی داشت و به‌شدت من را برای بازیگری و حضور در این جو دلتنگ کرد. بودن در کنار دوستان و همکارانی که با آنها وجه اشتراک زیادی داشته و دارم، برایم شادی‌بخش و خوشایند بود و با خودم گفتم :«زیبا چه خوب است باز هم در کنار دوستانت باشی و از بودن در فضای سینما لذت ببری.»

کیش زیباترین جای جهان است

زمان فیلمبرداری سریال «موج و صخره» ما سه ماه در کیش فیلمبرداری داشتیم. هتل ما در غرب این جزیره و نزدیک به بخش بومی‌نشین و دور از مراکز تجاری و تفریحی بود. در این منطقه سکوت و آرامشی وجود داشت که قبلا تجربه نکرده بودم. وقتی کار فیلمبرداری تمام شد، با همسرم جایی را تهیه کردیم و برای مدتی دیگر در کیش ماندیم. در این مدت حس خیلی خوبی داشتم. فکرکردم چقدر زندگی این‌جا جریان دارد. نه از دود خبری بود و نه از ترافیک و همه جا پر بود از گل‌های کاغذی زیبا ،دریای آبی و… . این جزیره و زندگی در آن لذت‌بخش است و من آرامشم را مدیون کیش هستم و این منطقه برایم زیباترین جای دنیاست.

زیبا بروفه و برادرش میلاد بروفه

با برادرم 14 سال اختلاف سنی دارم

زیبا : من و میلاد 14سال اختلاف سنی داریم و من خوب به یاد دارم وقتی میلاد به دنیا آمده بود من پوشکش را عوض می‌کردم. (می‌خندد) وقتی بزرگتر شد از او مراقبت می‌کردم، به حمام می‌بردمش و غذایش را می‌دادم؛ خلاصه در حقش مادری کرده‌ام.

میلاد : اختلاف سنی من با مادرم زیاد است؛ به همین خاطر ارتباطم با زیبا خیلی نزدیک است. حرف‌هایی که شاید نتوانم به مادرم بگویم به‌راحتی با زیبا مطرح می‌کنم. زیبا واقعا برایم مانند یک مادر است. 

با همه اعضای خانواده‌ام دوستم

میلاد : شاید ارتباطم با خواهرم به‌واسطه شغل‌ و زندگی‌اش در کیش کمتر از سابق باشد اما زمان‌هایی که در کنار هم هستیم ارتباطی قوی داریم و آن زمان را به کارهای دیگر اختصاص نمی‌دهیم. من خواهر کوچک ترم را بیشتر از زیبا می‌بینم اما نوع ارتباطی که با زیبا دارم متفاوت است.

زیبا : من هرگز احساس نکرده‌ام از میلاد بزرگترم و همیشه سعی کرده‌ام میلاد هم این حس را نداشته باشد و ارتباط‌مان دوستانه باشد. من حتی با پدر و مادرم هم به همین شکل ارتباط را دارم و سعی می‌کنم با آنها هم دوست باشم.

میلاد بروفه: کلا زیبا این توانایی را دارد که با افراد در هر سن و سالی ارتباط برقرار کند و دوست باشد. 

بینی‌مان را عمل نکرده‌ایم

زیر همه عکس‌هایم در اینستاگرام می‌نویسند که من بینی جراحی کرده‌ام یا پروتز لب و گونه گذاشته‌ام. برخی می‌نویسند: « این خانم همه صورتش را عمل کرده و دیگر جای غیرعملی ندارد ». (می‌خندد) بامزه اینکه یکبار عکسی از میلاد در صفحه‌ام گذاشتم و یکی از کاربران نوشته بود: « برادرش هم بینی‌اش را عمل کرده.» درحالی‌که نه من و نه برادرم هرگز جراحی زیبایی نداشته‌ایم. همان موقع به شوخی به میلاد گفتم به جمع ما خوش آمدی. (می‌خندد) 

میلاد صبور و آرام است

 میلاد بسیار صبور، آرام و ملاحظه‌کار است و از کودکی هم همینطور بوده. خوب به یاد دارم یکبار وقتی فقط چند ماهه بود در آغوش گرفته بودمش و در آشپرخانه می‌چرخیدم. تا اینکه به سمت اجاق‌گاز رفتم و بدون آنکه متوجه باشم دست میلاد به ظرف روغن داغ خورد و سوخت اما این بچه که فقط چند ماه داشت نه جیغ و داد کرد و نه گریه بلند. به صورتش نگاه کردم، دیدم فقط بغض کرده و آرام گریه می‌کند.

یکبار هم وقتی چهار ساله بود و در پارکینگ خانه سه‌چرخه‌سواری می‌کرد زمین خورد و چانه‌اش پاره شد؛ به شکلی که همه لباسش خونی شده بود. من و مادرم حسابی هول شدیم و به سمتش دویدیم اما میلاد بااینکه درد زیادی داشت برای اینکه من و مادرم نترسیدم به خون روی لباسش اشاره کرد و گفت: « چیزی نیست، هیچیم نشده، اینا ربه ». (می‌خندد)

در کل برادرم صبور است و به نسبت سن و سالی که دارد همیشه بسیار پخته و عاقلانه عمل می‌کند. میلاد بچه مثبت خانواده ماست. (می‌خندد)

بیوگرافی زیبا بروفه

زیبا بروفه در مجید دلبندم

زیبا بروفه در مجید دلبندم

فیلم های سینمایی زیبا بروفه

پایان دوم (یعقوب غفاری ۱۳۸۹)
پرتقال خونی (سیروس الوند ۱۳۸۹)
احضار شدگان (آرش معیریان ۱۳۸۶)
یک مرد، یک شهر (حسن هدایت ۱۳۸۶)
دوشیزه (محمد درمنش ۱۳۸۱)

بی همتا (جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۰)
پر پرواز (خسرو معصومی ۱۳۷۹)
مانی و ندا (پرویز صبری ۱۳۷۹)
شب روباه (همایون اسعدیان ۱۳۷۵)
سایه‌ها (حسین شهابی ۱۳۸۴)

سریال های زیبا بروفه

سریال هاتف
آسپرین
رخنه (حسین تبریزی) (۱۳۹۲)
موج و صخره (مجید صالحی ۱۳۹۰)

مار و پله (۱۳۸۵)
ریحانه (۱۳۸۴)
پول کثیف (۱۳۸۴)
طلسم‌شدگان (۱۳۸۳)

مجید دلبندم ( رضا عطاران ۱۳۷۷)
با اجازه (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
زیر گنبد کبود (۱۳۷۴)

زیبا بروفه

فیلم های تلویزیونی

حس تماس (داریوش یاری ۱۳۹۱)
دوباره زندگی (سید علی سجادی ۱۳۸۸)
سکو

نشانی لاله‌ها (اکبر منصورفلاح)
بلور باران (شاهد احمدلو ۱۳۸۹)
آخرین مجرد (محمدرضا فاضلی ۱۳۸۹)

۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دستمزد بازیگران ایرانی

چند روزی است اخبار مبنی بر مقدار حقوق و دستمزد بازیگران و هنرمندان ایرانی سینما در شبکه های اجتماعی در حال دست به دست شدن است . در این گزارش رقم دستمزد چند بازیگر آمده است که در ادامه می توانید مشاهده کنید.

.حقوق نجومی شهاب حسینی و ترانه علیدوستی برای سریال «شهرزاد»

براساس خبرهای منتشر شده شهاب حسینی برای حضور در سریال شهرزاد ماهی 120 میلیون تومان و ترانه علیدوستی ماهی ٩٠ میلیون تومان دستمزد گرفته اند.

دستمزد یک میلیاردی محمدرضا گلزار
ماجرای دستمزد ١ میلیاردی محمدرضا گلزار در نوع خودش جالب بود. منوچهر هادی درباره دستمزد 1 میلیارد تومانی این بازیگر برای حضور در سریال عاشقانه گفته بود که به نظر من اگر آقای گلزار بابت 5 ماه کار با ما یک میلیارد دریافت کند، لطف بزرگی در حق ما کرده است اما اینطور نیست که دستمزد ماهیانه شان یک میلیارد باشد.

ساعت ۶٠ میلیون تومانی «مهران مدیری»

مهران مدیری در اولین نشست خبری فیلم جدیدش از ساعت رولکس استفاده کرده بود که با مراجعه به سایت رسمی این برند معروف مشخص شد این ساعت بین ١٩ تا ٣۴ هزار دلار است و با توجه به قیمت دلار حداقل ۶٠ میلیون تومان قیمت این ساعت خواهد بود.

درآمد ٣٠ میلیون تومانی رامبد جوان برای هر اجرا در «خندوانه»

مدتی پیش شایعه شده بود که رامبد جوان برای هر اجرا در مبلغ ٣٠ میلیون تومان می گیرد. جوان این موضوع را تکذیب کرده بود. اما هیچ وقت هم حاضر نشد درآمد واقعی خود از خندوانه لو بدهد.

دستمزد تعجب برانگیز بازیگران سریال «معمای شاه»

جعفر دهقان درباره دستمزد بازیگران سریال معمای شاه گفته بود: دستمزد بازیگران سریال معمای شاه از ماهی 6 میلیون تومان شروع میشد تا بازیگری که ماهی 40  میلیون تومان حقوق میگرفت! حقوق من ماهی 16 میلیون تومان بود.

۰۶ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود فیلم بمب

دانلود فیلم بمب

دانلود فیلم سینمایی ایرانی بمب به کارگرددانی پیمان معادی با لینک مستقیم کامل و رایگان

دانلود فیلم بمب

ژانر فیلم : اجتماعی تاریخی | کارگردان : پیمان معادی | تهیه کننده : مهدی داوری | سال ساخت : 1396 | فرمت : MP4 | کیفیت : hd 1080p 720p

بازیگران : لیلا حاتمی , پیمان معادی , سیامک انصاری , حبیب رضایی و …

خلاصه داستان : فیلم به زندگی یک خانواده در دهه 60 و زمان جنگ می‌پردازد.

لینکهای دانلود

دانلود و خرید قانونی فیلم بعد از اکران قرار خواهد گرفت.

زمان احتمالی اکران : جشنواره فیلم فجر 96 – بهمن ماه

درباره کارگردان :

پیمان معادی کارگردان,بازیگر و فیلمنامه نویس ایرانی متولد 9 تیرماه 1346 در نیویورک می باشد و 46 سال دارد.

تحصیلات : . وی فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه آزاد کرج سال (1373) می باشد.

فیلم بمب دومین تجربه کارگردانی او بعد از فیلم برف رو کاج های می باشد

دانلود رایگان فیلم بمب

دانلود فیلم بمب

فیلم بمب پیمان معادی

۰۶ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود فیلم به وقت شام

دانلود فیلم به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با لینک مستقیم

فیلم سینمایی ایرانی به وقت شام با کیفیت بالا و حجم کم رایگان برای دانلود قرار خواهد گرفت.

دانلود فیلم به وفت شام

ژانر فیلم : حماسی | کارگردان : ابراهیم حاتمی کیا | تهیه کننده : محمد خزاعی | سال ساخت : 1396 | فرمت : mp4 | زمان اکران : جشنواره فجر 96

خلاصه داستان : «به وقت شام» درباره داعش و تهدیدات تکفیری‌هاست این فیلم که تنها دو بازیگر مرد ایرانی در آن حضور دارند

بازیگران : بابک حمیدیان , هادی حجازی فر و چند بازیگر روسی …

لینکهای دانلود

لینکهای دانلود و خرید قانونی فیلم بعد از اکران در همین صفحه قرار میگیرد.

درباره کارگردان به وقت شام :

ابراهیم حاتَمی‌کیا (متولد ۱ مهر ۱۳۴۰ در تهران) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر و بازیگر سینمای ایران است. وی دانش‌ آموخته رشته سینما ( گرایش فیلمنامه‌نویسی ) از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است. وی فعالیت‌های سینمایی خود را با ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد . فیلم آژانس شیشه ای , بادیگار ,چ , دعوت و … از جمله فیلمهای این کارگردان می باشد.

فیلم به وقت شام

دانلود به وقت شام

۰۶ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

سریال سایه بان

سریال سایه بان

سریال سایه بان به کارگردانی برادران محمودی برای پخش از یکی از شبکه سیما در حال تولید می باشد . این سریال یکی از مجموعه های پربازیگر می باشد و هنرمندان زیادی در آن حضور دارند . در ادامه به معرفی این سریال می پردازیم.

زمان پخش : این سریال زمستان 96 از شبکه دوم سیما پخش می شود.

بازیگران سریال سایه بان

اسامی بازیگران با نقش

امین تارخ در نقش مهران / آزیتا حاجیان در نقش مهشید / بهزاد فراهانی در نقش دایی خسرو / علی اوسیوند در نقش صباحی / پریوش نظریه در نقش رعنا  / محمدرضا غفاری / مجتبی پیرزاده در نقش سهراب / آرمان درویش در نقش سعید/ هستی مهدوی در نقش نسرین/ کاوه خداشناس در نقش قربان / افسانه کمالی در نقش سارا / سامان صفاری در نقش آرمان/ خاطره حاتمی در نقش فریبا / افشین اخلاقی / سینا مهراد / ساقی حاجی پور / زهرا بهروز منش / مهری آل آقا / جعفر کرمانی / نگار جعفری

 

سریال سایه بان

داستان و موضوع سریال سایه بان

سایه بان قصه زندگی امروز ما و شماست. دو رفیق که در منطقه ای کارگر نشین بزرگ شده اند، تا پای جان تلاش می کنند تا با امید چراغ خانه هایشان را روشن نگه دارند. ایستاده اند در برابر سرنوشت سرکش. عشق و ایمان، خون می شود در رگ هایشان تا از پا نیفتند و دلخوش بمانند به رحمت خدا و فرداهای بهتر اما زخمی در راه است زخمی که سنگ محکی است برای رفاقت دیرینه شان …

بازیگران سریال سایه بان

هستی مهدوی در سریال سایه بان

بهزاد فراهانی در نمایی از مجموعه

بازیگران سایه بان

امین تارخ بازیگر فیلم سایه بان

سریال سایه بان

عوامل سریال سایه بان

نویسنده: سعید دولتخانی، جمشید محمودی، ناظر کیفی: سیدهادی موسوی، مدیر تصویربرداری: امیر موسوی، تصویربردار: مهدی رضایی، دستیاران تصویربرداری: فرهاد رستمی، مهدی میر اعلایی و مسلم میرشکاری، سینه موبیل: میلاد عباسی پور حسین ایمانی، طراح گریم: محمدرضا قومی، مجری گریم آقایان: سعید سدابی، مجری گریم بانوان: شیرین زواری، تدوین: نیما جعفری جوزانی، دستیاران: فرشید فارسیجانی، لیلی نوروزی.

جلوه های ویژه بصری: علیرضا قادری اقدم، مدیر صدابرداری: سعید بجنوردی، دستیاران صدا: فرزین زند و حمیدرضا محب، طراح صحنه: امیرحسین باباییان، دستیار اول صحنه: سامان دلشاد، مدیر صحنه: مهدی ابراهیمی، دستیاران صحنه: میلاد رازی و محمد فخری، منشی صحنه: مرجان تاجیک عکاس: فتاح ذی نوری،.

طراح لباس: مهرناز اکبری، دستیار لباس: المیرا شیر انگیز، دستیار اول و مدیر برنامه ریزی: فرزاد رحمانی، برنامه ریز: احسان طرخورانی، دستیار کارگردان: بهروز هداوند، محمد مهرورز، محمد خان محمد، مجری طرح: شیما قنبری، مدیر تولید: سامان شعشعه، مشاور تهیه کننده: ارشاد محمودی، مدیر تولید پیش تولید: علیرضا باقربیگی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، دستیار اول تدارکات: احسان رشیدیان، دستیاران تدارکات: رسول عابدی، مصطفی سلطانی زاده، مصطفی حسنی، علی اسماعیلی، مسئول سرویس: سعید رفیع زاده، مسئول هنروران: حمید بخشی، نماینده هنروران: آرش منتظری هستند.

۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۸:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود فیلم سد معبر

دانلود فیلم سعد معبر

دانلود فیلم سینمایی سد معبر با کیفیت بالا Hd با لینک مستقیم و رایگان

دانلود سد معبر

ژانر فیلم: اجتماعی | کارگردان : محسن قرایی | نویسنده : سعید روستایی | سال ساخت : 1395 | اکران و پخش : 96 | فرمت : MP4

خلاصه داستان : این فیلم داستان زندگی یک مامور شهرداری به نام قاسم با بازی حامد بهداد است که در حین انجام شغلش وارد اتفاقاتی می شود.

بازیگران : حامد بهداد , باران کوثری , نادر فلاح , محسن کیایی

لینکهای دانلود

به زودی بعد از اکران لینکهای دانلود فعال میگردد. به صورت قانونی و حلال بخرید و دانلود کنید.

دانلود تیزر فیلم – Download

دانلود رایگان سد معبر

دانلود سد معبر

فیلم سد معبر

پخش انلاین

۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۸:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود فیلم ملی و راه های نرفته اش

دانلود فیلم ملی و راه های نرفته اش با لینک مستقیم و کیفیت بالا

دانلود رایگان فیلم سینمایی ملی و راههای نرفته اش

دانلود فیلم ملی و راه های نرفته اش

نویسنده و تهیه کننده و کارگردان : تهمینه میلانی | سال ساخت : 1395 | فرمت فیلم : mp4 | پخش سال 96 | مدت زمان : 110 دقیقه

Downlod Meli Va Rahhaye narafte Movie Diector Tahmine Milani

لینکهای دانلود

این لینکهای بعد از پایان اکران فیلم و پخش در شبکه نمایش خانگی فعال میگردد و توانید با خرید قانونی ببینید.

دانلود تیزر فیلم

بازیگران ملی و راه های نرفته اش :

میلاد کی مرام | ماهور الوند ( بازیگر دختر فیلم در نقش ملیحه) , السا فیروزآذر / جمشید هاشم پور / افسر اسدی / جمشید جهانزاده / فرزانه نشاط خواه / ستاره اسکندری / سارا خویینی ها / مسعود فروتن و فلور نظری

داستان فیلم ملی و راه های نرفته اش

داستان فیلم به این صورت است که ملیحه، دختر جوان و کم‌تجربه عاشق جوانی به نام سیامک می‌شود و بر خلاف میل خانواده، با او ازدواج می‌کند و به زودی تفاوت دیدگاه و اختلاف فرهنگی بین این دو آشکار می‌شود.

دانلود ملی و راه های نرفته اش

نقد کوتاه فیلم

در « مَلی و راه های نفرفته اش » تهمینه میلانی بار دیگر داستانی را روایت کرده که در آن مردان هیولا و روان پریش می باشند و شخصیت زن اصلی داستان نیز قربانی جنون آنان معرفی می شود. البته در تمام نقاط دنیا فیلمسازان زنی حضور دارند که در آثارشان رگه های فمینیستی یافت می شود.

اما تفاوت بارز کارگردانان زن بین المللی و تهمینه میلانی در این است که آنها قصه جذاب و پرداخت شده ای برای روایت دارند که می توان به راحتی به تماشای آن نشست و از آن لذت برد کما اینکه بخواهند در آن وجه فمینیستی بکار ببرند.

گالری عکسهای فیلم

دانلود رایگان ملی و راه های نرفته اش

فیلم ملی و راههای نرفته اش

دانلود ملی و راههای نرفته اش

پخش آنلاین فیلم

۰۵ مهر ۹۶ ، ۲۱:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil